یادداشتی بر فیلم ملاقات خصوصی
برای نوشتن درباره ی فیلم ملاقات خصوصی به کارگردانی امید شمس ، بهتر است از سکانس پایانی شروع کنیم ؛ پایان این فیلم از نظر این قلم می تواند در زمره ی پایان های محکم سینمای ایران قرار بگیرد ؛ به قاعده و درست .
در اغلب آثار به نمایش درآمده این جشنواره و به طبع اتفاقاتی که در جامعه پیرامونمان رخ می دهد، شاهد بزه کاری ها و کج تابی های اشخاص در طبقات گوناگون اجتماعی هستیم ؛ فقر، اختلاس، قتل، تعرض ، دزدی و…. که چشم و گوش همه را پر کرده است و مصداق برون تراویدن محتویات کوزه ای است جامعه ما را شکل داده است .
در این اثر هم یکی از مکان های اصلی ، زندان مرکزی شهر و داد و ستد مخدر های صنعتی است . اما آنچه در پایان ، این پدیده ی شوم را کم رنگ می کند ، شکل گرفتن عشقی است که با دسیسه چینی آغاز اما با رسیدن به حقیقت ، تکامل می یابد .
بازی درست و بجای پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا در جان بخشیدن و تصویر کردن این عشق ، از نقاط قوت فیلم است؛ آنچنان که آشنایی و مکالمات اولیه ی این دو که به زبان محاوره مخ زنی نامیده می شود ، دقیقا همین حس را به مخاطب القا می کند که مرد جوان دقیقا به دنبال ارتباطی است تا مقاصد دیگری را دنبال کند ، غافل از اینکه در این شرایط و حتی در واقعیت ، دختران جوان با ذاتی بی غل و غش ، زمزمه ی عاشقانه را باور می کنند و هنگامی که حقیقتا عاشق شوند ، پای تبعات آن می ایستند. ایزدیار درست و دقیق این الگو را در بازی خود به اجرا درآورد و در نیمه ی دوم هم هوتن شکیبا ، پذیرای حقیقی این عشق شد وچنین داد و ستد عاشقانه ای به پایانی درست ختم شد.
برای ایجاد چنین رابطه و خلق شخصیتهای درست ، طبیعتا باید فیلمنامه ای درست وجود داشته باشد و این خصیصه در فیلمنامه ی ملاقات خصوصی وجود دارد .
همچنین باید فیلمبرداری و طراحی صحنه اثر را هم به ویژگی های مثبت آن افزود؛ قاب بندی ها از آغاز تا پایان در خدمت ارائه ی روایتی درست و تاثیر گذار است .
در این خصوص می توان به سکانس آغازین فیلم اشاره کرد و همچنین نمایی که از بالا ، فرهاد (هوتن شکیبا) را در دریای مواج نشان می دهد و از همه درست تر نمای پایانی در اتاق ملاقات خصوصی.
مخلص کلام اینکه فیلم ملاقات خصوصی ، عاشقانه ای در بستری مملو از دسیسه و فقر و فلاکت است که در نهایت به پیروزی عشق می انجامد.