علیرضا جهانبخش بیشک یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تیم ملی در راه رسیدن به جام جهانی بوده است.
علیرضا جهانبخش بیشک یکی از تاثیرگذارترین چهرههای تیم ملی در راه رسیدن به جام جهانی بوده است. گل زده، پاس گل داده و از همه مهمتر به عنوان کاپیتان داخل زمین تیم را رهبری کرده است. همه اینها در سن ۲۸سالگی رخ داده. کمتر به یاد داریم که بازیکنی در تیم ملی با این سن چنین جایگاهی به دست آورده باشد. حتی خود جهانبخش هم میگوید در بهترین آرزوهایش چنین چیزی را نمیدیده. به بهانه صعود تیم ملی و درخشش علیرضا با او مفصل گپ زدیم و البته بحث به حاشیههای فدراسیون فوتبال و دعوای دو ملیپوش هم کشیده شد؛ جایی که کاپیتان با قاطعیت اعلام کرد این شرایط قابل قبول نیست و باید این بحثها تمام شود.
ابتدا از شرایط خودت شروع کنیم. به نظر اوضاع خوب پیش میرود. این طور نیست؟
خدا را شکر تیممان روند خیلی خوبی داشته در این مدت. برای ما خیلی مهم بود بتوانیم به صدر جدول نزدیک شویم مخصوصا اینکه در یکی، دو بازی متاسفانه بد نتیجه گرفتیم و امتیازات خیلی راحتی را از دست دادیم. میخواستیم آن امتیازات را جبران کنیم. از طرفی شرایط برای خودم هم قبل از اردوی تیم ملی خیلی خوب پیش رفته بود. قطعا این یک انرژی و انگیزه مضاعف به من داد. میخواستم آن را بیاورم به باشگاه و همین روند را ادامه بدهم. در نهایت توانستم در مسابقهای که بعد از هفتهها مقابل هواداران بازی کردیم، در رقابتی که به دربی رتردام معروف است تاثیرگذار ظاهر شوم. امیدوارم این مسیر ادامه پیدا کند.
شما جزو ۲۰ بازیکن برتر ملی سال گذشته هم قرار گرفتی. سال گذشته که کرونا بود و قبلتر از آن ویلموتس چند بار شما را دعوت نکرد به تیم ملی تصور میکردی ۲۰۲۱ اینقدر خوب پیش برود؟
من در مقدماتی منتهی به جام جهانی ۲۰۱۴ نبودم ولی مقدماتی ۲۰۱۸ را از اول حضور داشتم. در اکثر بازیها بازی کردم و آن تجربه را داشتم. ولی دلم میخواست در این مقدماتی تاثیرگذارتر باشم. آن تجربهای که برایم به وجود آمده بود را میخواستم تبدیل به تاثیرگذاری بیشتر کنم. مخصوصا در سالی که میدانستم خیلی خیلی سخت است. در دور اول مقدماتی به مشکل خورده بودیم و چهار بازی حساس در بحرین داشتیم که خدا را شکر به خوبی و خوشی پیش رفت. به همین شکل بازیهای دور اصلی مقدماتی.
از طرفی این نسل از فوتبال که در تیم ملی حضور دارند قطعا یکی از بهترین نسلهای فوتبال ماست و برای خودم به شخصه مهم بود که این نسل بتواند دوباره حضور در جام جهانی را تجربه کند. از همان روز اول تمام تلاشم را کردم که بتوانم تاثیرگذار باشم. خدا را شکر این تاثیرگذاری از بازی با سوریه شروع شد و از طرفی هم بعد از احسان حاجصفی و کریم انصاریفرد مسوولیت اینکه تیم را به زمین ببرم با من بود. به همین جهت احساس مسوولیتم خیلی بیشتر از گذشته بود و این مسوولیت را روی دوش خودم احساس کردم و این تلاش را برای من جذابتر و شیرینتر میکرد. دوست داشتم این حس مسوولیت را با تاثیرگذاری بیشتر پیش ببرم.
خدا را صد هزار مرتبه شکر همه اینها دست به دست هم داد تا شرایط برای من خوب پیش برود. راستش را بخواهید دوست داشتم تاثیرگذار باشم ولی اگر خودم برنامهریزی میکردم یا هدفگذاری میکردم از نظر اعداد و ارقام و نتایجی که به دست آمد چنین چیزی را پیشبینی نمیکردم. برای من به شخصه سالی که گذشت بهترین سال فوتبال ملیام بود. از طرفی هم تیم آنقدر ماشاءالله تیم خوبی است و بچههای باانگیزه، باتجربه، جوان، با کیفیت و خوب دارد که شرایط مهیا شد و صعود به جام جهانی که اوج هدفمان بود به دست آمد.
فوتبال تقریبا صد سال در ایران قدمت دارد. با احترام به انصاری فرد و حاج صفی شما بیشترین کاپیتانی امسال تیم ملی را داشتی و به نوعی نامت به عنوان آخرین کاپیتان تیم ملی ایران در قرن اخیر ثبت شد. از اینکه وارث چنین تاریخ بزرگی شدی چه حسی داری؟
اینهایی که شما میگویید قشنگ است ولی همیشه گفتم فقط آن قسمت داخل زمین بر دوش من بود. حالا چه قبل از آن و بعد از آن تمام مسوولیتها، هدایتها، آن کمکهایی که قرار بود به تیم بشود از طرف احسان حاجصفی و کریم انصاریفرد انجام شده و من آخرین نفری هستم که توانستم در آن مسیر کمک کنم به تیم. هر موقع کادرفنی تصمیم گرفت من بازی کنم و هر موقع این مسوولیت بر دوشم بود اول از همه با افتخار این کار را انجام دادم و همیشه خواهم داد چون پوشیدن پیراهن تیم ملی برایم افتخار بوده. این یک آرزو بوده که من به آن رسیدم.
رسیدن به بازوبند کاپیتانی تیم ملی قطعا چیزی نبود که فکر کنم در این سن کم به آن برسم. این یک مسوولیت واقعا بزرگ است. بحث میلیونها فوتبالیست، میلیونها هوادار و هموطن است. من مسوول ده نفر، صد نفر یا هزار نفر نیستم. هم من و هم همه بچهها این وظیفه را بر دوش خودمان حس میکنیم که بخواهیم تلاش را چند برابر کنیم. حالا مخصوصا به عنوان کسی که بچهها را به داخل زمین هدایت میکردم به این مساله مهم ایمان داشتم و اعتقاد داشتم که میتوانیم تیم را به مسیر خوبی ببریم. من آگاه بودم که چه مسوولیت بزرگی دارم. از تجربه بچههایی که از من بزرگتر بودند هم استفاده کردم تا مسیر به خوبی طی بشود.
خیلیها این احساس را دارند که اسکوچیچ بهتر از کی روش از تو بازی میگیرد. موافق هستی؟
ببینید هر مربی قطعا تاکتیک و سبک خودش را دارد. دوره آقای کیروش سبک بازی ایشان و درخواستی که از من و سایر بازیکنان داشت متفاوت بود. من با آقای ویلموتس زیاد کار نکردم و فقط در یک اردو با ایشان بودم. تنها اردوهایی هم که دعوت نشدم تیم ملی در چند سال گذشته در دوران ایشان بود. آقای اسکوچیچ هم شرایط خاص خودش را دارد. سبک بازی و انتظاراتی که از بازیکنان دارند متفاوت است. در این سطح از فوتبال هم طبیعی است که خواستهها متفاوت باشد. خواسته مربیام در باشگاه متفاوت از خواسته مربی تیم ملی است.
دوره آقای اسکوچیچ هم با دوره آقای کیروش متفاوت است. باز انتظار آقای کیروش با ردههای پایه که بازی میکردم تفاوت داشت. آقای کیروش از من میخواست در نقاط زمین یک سری کارها و تاثیرگذاریها را داشته باشم و امروز آقای اسکوچیچ شرایط دیگری را فراهم کرده است برای من به عنوان بازیکنی که خط جلو هستم. مربیان متفاوتند و ما هم به عنوان بازیکن قطعا این وظیفه را داریم که پیروی کنیم. نمیشود گفت حالا که من امروز در اعداد و ارقام تاثیرگذارتر هستم بهتر است یا آن موقع بهتر بوده. آن موقع هم نتایج خوبی گرفته بودیم. در مقدماتی آن دوره هم من در خیلی از بازیها تاثیرگذار بودم. در نهایت ما به عنوان بازیکن باید آن قدر فلکسیبل باشیم که با مربیان متفاوت کار کنیم.
این روزها در ایران بعد از صعود همه از لزوم صعود به دور دوم جام جهانی میگویند. آیا این باعث نمیشود فشار بیدلیلی به تیم وارد شود؟
از این لحاظ که صعود به دور بعدی را یک هدف در نظر بگیریم هیچ ایرادی ندارد. ولی شرایطی که باعث میشود این اتفاق بیفتد باید فراهم شود. چه از نظر سختافزاری چه نرمافزاری. شرایط لازم باید فراهم شود تا بتواند به تیم ملی، به بچهها، به کادرفنی آن آرامش را بدهد که بتوانیم با خیال راحت برنامهریزی کنیم تا به هدفی که داریم برسیم. کار کار راحتی نیست. در این سالهای اخیر رفتن به جام جهانی یک هدف بزرگ بوده برای کشور ما و قطعا حضور در این تورنمنت یک افتخار بزرگ است.
ولی باید به یک جایی برسیم. الان کشورهایی مثل ژاپن و کره دیگر رفتن به جام جهانی برایشان هدف بزرگی نیست و برنامهریزی میکنند تا به مراحل بالاتر برسند. این به نظرم میتواند یک هدف بزرگ برای ما هم باشد. نشد ندارد و باز هم میگویم که اگر قرار است اتفاقی بیفتد در این تورنمنت بزرگ با این نسل که چنین پتانسیل و کیفیتی دارد دور از دسترس نیست. ولی اگر شرایط فراهم نباشد و آن فشارها و انتظاراتی که از بیرون وجود دارد بخواهد بر آرامش و رفاه و امکانات غلبه کند، تاثیر عکس خواهد داشت.
استرس و فشار خیلی غیر معمول به تیم ضربه میزند. ولی اگر همهچیز خوب پیش برود ما هم به عنوان بازیکنان تیم ملی به همراه کادرفنی قطعا این هدف را داریم. ولی خیلی چیزها باید قبلش اتفاق بیفتد. بحث یک شب و یک صحبت و یک انتظار و اینکه بگوییم این گروه خوبی است کافی نیست.
همچنان با وجود نتایج خوبی که اسکوچیچ گرفته بعضیها تاکید دارند او باید عوض شود. نظرت چیست؟
چیزی که من میدانم این است که شرایط تیم ملی خوب بوده و خوب نتیجه گرفته. رفتن به جام جهانی به این شکل خوب نشان میدهد تیم کارش را خوب انجام داده و شرایط از این لحاظ که بچهها و کادر وظایفشان را انجام بدهند انجام شده. ولی اینکه چه هدفی گذاشته میشود و چه برنامهریزی انجام میگیرد از مسوولیت ما خارج است. ما به عنوان بازیکن باید وظیفه و مسوولیت خودمان را انجام دهیم و قطعا تصمیمات جای دیگری گرفته میشود.
ما میتوانیم در مورد مسائل فوتبالی نظر بدهیم و همیشه هم من و هم سایرین گفتهاند که تیم خوب نتیجه گرفته و مسیر خوبی طی شده. ولی تصمیم جای دیگری گرفته میشود و فکر میکنم هر کس در هر حیطهای وظیفه خودش را انجام دهد بهتر است. این مساله به فدراسیون برمیگردد و تصمیمی که در آینده گرفته میشود.
آخر خود فدراسیون هم درگیر حواشی زیادی شده و میخواهند آقای عزیزی خادم را برکنار کنند.
راستش را بخواهید من در مورد مسائلی که اطلاع یا سررشته ندارم نظر نمیدهم. من هم مثل شما میشنوم که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است ولی چون هیچ اطلاعاتی ندارم و مستقیم در جریان نیستم نمیتوانم نظر بدهم. ولی به عنوان کسی که در این سالها در کنار تیم ملی بوده میتوانم بگویم هر موقع تیم ملی آرامش داشته و از حواشی دور بوده نتایج خوب گرفته. نبود حاشیه باعث شده تمرکز تیم، کادرفنی و بچهها خیلی بیشتر باشد و تیم در مسیر خودش رو به جلو حرکت کند.
اما هر موقع که حواشی بوده و مشکلات بوده و شرایط آن جوری که باید پیش نرفته تیم ملی ضرر کرده. برگردید به سالهای گذشته و جامهای جهانی که از دست دادیم یا اتفاقاتی که در تایمهای مختلف در تاریخ فوتبال رخ داده را در نظر بگیرید. آخرش به این میرسید که یک سری حواشی و نظرهای شخصی، انتظارات شخصی و انتصابات شخصی باعث شده تیم ملی ضرر کند و نتیجه نگیرد. من فکر میکنم این اتفاقات باعث میشود آرامش تیم ملی از بین برود. باز هم میگویم اطلاعاتی ندارم و نظری نمیدهم فقط امیدوارم هرچه که هست باعث نشود آرامش تیم ملی از دست برود.
جدا از حاشیه فدراسیون بین دو تن از همتیمیهایت هم درگیری پیش آمده. کنعانیزادگان و سیاوش یزدانی.
این صحبت بود از قبل و من هم واقعیتش با هیچ کدام صحبت نکردم هنوز. بالاخره حرفهایی که پیرامون تیم هست و این اتفاقات صدمه میزند. به عنوان بازیکن تیم ملی میگویم نباید این صحبتهای مستقیم اتفاق میافتاد. تیم ملی با باشگاه فرق دارد. هواداران هر باشگاهی قابل احترام هستند ولی شامل همه مردم کشور نمیشوند. در تیمهای باشگاهی تعداد محدودی شامل این مساله هستند. ولی وقتی بحث ملی است شما مسوول هستید در قبال یک کشور و یک پرچم. مسوول هستید در قبال مردمی که تمام انرژی و دعای خیرشان را به سمت تیم میفرستند.
به خاطر همین فکر میکنم اینها به جز حاشیه چیزی ندارد برای تیم ملی. اینها باعث میشود مسیر، مسیر مثبتی نباشد. بعضی وقتها ما میگوییم یک سری حواشی از بیرون میآید و شاید بعضا قابل کنترل نباشند. ولی این حواشی که داخل تیم و از طریق بازیکنان و کادر به تیم ملی وارد میشود و آرامش را از تیم میگیرد قابل قبول نیست. اینها چیزهایی هست که ما میتوانیم در داخل تیم کنترل کنیم. یکسری مسائل هست که در داخل هر خانواده ورزشی فوتبالی یا باشگاهی اتفاق میافتد. ولی وقتی برمیگردد به بحث ملی همه ما مسوول هستیم. امیدوارم این حاشیهها هم زودتر از بین برود و بچهها این مسائل کوچک را خیلی بزرگ نکنند که بخواهد به تیم ملی آسیب برساند.
در آستانه سومین جام جهانیات هستی و با توجه به سن و سالت شاید دو تا جام جهانی بعدی را هم تجربه کنی و با ۵ حضور رکورددار شوی. به این مساله فکر کردی؟
خدا را شکر این جام جهانی سوم من است. ولی من از همان موقع که به تیم ملی دعوت شدم و چند ماه بعد راهی فوتبال اروپا شدم در بهترین حالت هم نمیتوانستم چنین چیزی را برای خودم تصور کنم یا مسیر فوتبال ملیام را به این شکل ترسیم کنم. خدا را شاکرم که این افتخار نصیبم شده در این سالها و این شکلی نیست که بخواهم از همین حالا هدفگذاری کنم برای جام جهانی بعدی و بعدی.
من همیشه اعتقاد دارم که تیم ملی به هیچ کس تعلق ندارد و ممکن است ما امروز باشیم و فردا نباشیم. چه بازیکن چه مربی چه رییس فدراسیون یا سرپرست. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. بنابراین نمیشود هدفگذاری کرد برای آینده ولی چیزی که هست من بازی به بازی و اردو به اردو با افتخار در کنار تیم ملی هستم و این مسیر تا هر جا پیش برود هستم. من برای این سه جام جهانی از قبل هدفگذاری نکرده بودم و برای بعد از آن هم هدفگذاری نکردم و نمیکنم. این مسیر تا هرجا که بخواهد برای خودش پیش میرود تا ببینیم در آینده خدا چه میخواهد