مرجان قمری که در سریال «آتش در گلستان» نقش مرضیه حدیدچی دباغ را ایفا میکند، معتقد است اگر شخصیت مرضیه حدیدچی (دباغ) را به خوبی نمیشناخت و او را دوست نداشت، هیچ یک از مخاطبان این شخصیت را باور نمیکردند.
مرضیه حدیدچی، مادربزرگ انقلاب است که دوست داشت همه او را مرضیه دباغ، یعنی با نام خانوادگی همسرش بنامند. پس از انقلاب اسلامی، او اولین فرمانده زن سپاه همدان با حکم امام خمینی (ره) بود. او همچنین سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی، مسئول بسیج خواهران کل کشور و مدرس مدرسه عالی شهید مطهری بود. او در اواخر عمر از اعضای شورای مرکزی جمعیت زنان انقلاب اسلامی و قائم مقام دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی بود.
سریالی با نام «آتش در گلستان» به کارگردانی پرویز شیخ طادی این روزها در حال پخش از شبکه پنج سیما است که در آن، مرجان قمری، بازیگر نقش مرضیه حدیدچی (دباغ) است.
به همین بهانه به گفتوگو با این هنرمند پرداختیم که در ادامه میخوانید:
بدون اینکه شناختی نسبت به خانم دباغ داشته باشید، آشنایی شما نسبت به آقای شیخ طادی و دغدغههایشان، تا چه اندازه در پذیرفتن این نقش تاثیر گذار بود؟
برای من یک سعادتی بود که بتوانم در کنار آقای شیخ طادی کار کنم، چون دیگر آثار ایشان را که دیده بودم این نکته برای من خیلی جالب بود. اینکه ایشان به قهرمانان زن میپردازند. هنرمندان کمی در سینما و تلویزیون ایران وجود دارند که چنین نگاهی به زنان داشته باشند و آنها را از حاشیه خارج کنند و تاثیر گذاری زنان را در اولویت قرار دهند.
دغدغه آقای شیخ طادی نسبت به مسائل زنان خیلی جذاب است. هنرمندان کمی در سینما و تلویزیون ایران وجود دارند که چنین نگاهی به زنان داشته باشند
این موضوع خیلی جذاب است که یک کارگردان تلاش میکند جایگاه زنان و حتی جایگاه تاریخی آنها را به نمایش بگذارد و خوب است که زنان ما شخصیتهایی مانند خانم حدیدچی را الگو قرار دهند، چون یکسری الگوهایی در شبکههای اجتماعی و شبکههای ماهوارهای ارائه میشود که با فرهنگ، مذهب، اجتماع و در کل هیچ چیز ما سنخیتی ندارد و باعث میشود جوانان ما در تعیین هدف و الگوی زندگی دچار سردرگمی شوند.
خودم هم که نقش را خواندم، متوجه شدم که شخصیت مرضیه حدیدچی دباغ تا چه اندازه تاثیرگذار است و همین موضوع خیلی برایم جذاب بود.
شما پیش از این سریال تا چه اندازه خانم مرضیه حدیدچی (دباغ) را میشناختید و برای شناخت بیشتر ایشان چه کاری انجام دادید؟
چون من هنگام فیلمبرداری به پروژه پیوستم، خیلی زمان نداشتم که با خانواده ایشان صحبت کنم اما یکی از کتابهایشان را مطالعه کردم و تمام حرفهایی را که آقای شیخ طادی از طرف خانواده ایشان به من میگفتند، گوش میکردم و اینگونه با شخصیت مرضیه آشنا و متوجه شدم این لب مرز بودن را باید رعایت کنم. چون ایشان یک فرمانده مقتدر و یک مادر بسیار مهربان و احساساتی بودند.
معمولا بازی کردن نقش شخصیتهای معاصر کمی سخت است، چون نزدیکان این افراد در قید حیات هستند، شواهدی زیادی از آنان وجود دارد و سنجش و مقایسه به آسانی صورت میگیرد. بابت این موضوع نگران نبودید؟ و اینکه واکنش خانواده ایشان نسبت به آن چیزی که در تصویر نشان داده میشود، چیست؟
نگرانیها وجود داشت چون خاطراتی از ایشان وجود دارد و ممکن است که ناخودآگاه، مخاطبان دست به مقایسه بزنند برای همین سعی کردیم شخصیت مرضیه را به سمت فرمانده بودن ببریم، اول به این دلیل که مخاطب به عنوان فرمانده ایشان را بپذیرد چون اینکه ما تا به حال در ایران فرمانده زن نداشتیم کار را برایمان سخت میکرد. آقای شیخ طادی دائم به من گوشزد میکرد که در ابهت یک فرمانده باشم نه سرباز و فکر میکنم خانواده ایشان تا اینجا، کار را پسندیدهاند چون تا به حال نظر بدی نشنیدهام.
شما خودتان از حاصل کار راضی هستید؟
الان که من نگاه میکنم، خدا را شکر قابل قبول است و تنها چیزی که به کار لطمه وارد میکند، ممیزیهایی است که روی کار اعمال شده. شاید مخاطبانی که کار را میبینند اصلا متوجه این موضوع نشوند اما من به عنوان بازیگر سریال این موضوع را متوجه میشوم. در کل که نقش خودم در این سریال را دوست داشتم اما باید دید که نظر مردم چیست؟
نقشی که در سریال ایفا میکنید با سن واقعی شما خیلی فاصله دارد و گریم کار هم سنگین است، سخت نبود؟
من پیش از این هم نقشهایی که بزرگتر از سنم بوده را، چه در سینما و چه در تئاتر، ایفا کردهام و تقریبا میتوانم بگویم این موضوع خیل برایم سخت نبود. حتی یادم است در تئاتر«پدرانه» به کارگردانی راسخ راد که جایزه جشن بازیگر را گرفتم، نقش یک زن ۶۵ ساله را ایفا میکردم درصورتی که خودم ۲۵، ۲۶ سال سن داشتم. بازیگرانی که از تئاتر میآیند، مانند یک موم در دست کارگردان نرم میشوند. نکته مهم درباره سریال این است که ما تلاش کردیم که باهوشی، متفکر بودن و درایت این زن را به تصویر بکشیم و امیدواریم که موفق بوده باشیم.
شما حس مادر بودن را تجربه کردهاید؟
خیر.
اینکه آدم بتواند نقش یک مادر را ایفا کند، اصلا چیز عجیبی نیست، به هر حال مصداقهایش را در محیط اطرافش دیده است اما اینکه نقش یک مادر مهربان و یک فرمانده مقتدر را ایفا کند، کمی سخت است، چگونه روی این مرز حساس و باریک راه رفتید؟
من معتقدم که ما دو نوع مطالعه داریم. یکی مطالعه کتاب و دیگری مطالعه جامعه است.
من پیش از این هم نقشهایی که بزرگتر از سنم بوده را، چه در سینما و چه در تئاتر، ایفا کردهام؛ در کل بازیگرانی که از تئاتر میآیند، مانند یک موم در دست کارگردان نرم میشوند
از سال ۷۷ که کار بازیگری تئاتر را شروع کردم، یاد گرفتم که خوب نگاه کنم و خوب بشنوم. یادم است زمانهایی که سوار مترو میشدم، خیلی نگاه میکردم که یک آدم در سن ۵۰، ۲۰، ۱۸و… سالگی چه کارهایی میکند و چه تکه کلامهایی دارد. همین خوب دیدن باعث میشود انبار ذهن بازیگر پر شود به همین خاطر هم معتقدم بازیگر نباید به این راحتی از محیط پیرامون خود بگذرد. تفاوت بین بازیگر با یک آدم معمولی همین است. اینها کارهایی است که یک بازیگر باید انجام دهد، به این دلیل هم معتقدم که برای بازیگر، بیکاری وجود ندارد، چون باید دائم خودسازی کند.
یک سکانسهایی وجود دارد که شما از صخره بالا میروید و کارهای خطرناک انجام میدهید، معمولا بازیگران ترجیح میدهند که بدلکار این کارها را انجام دهد، چرا شما خودتان انجام دادید؟
من نمیدانم چرا ترجیح عدهای این است که این اتفاق رخ دهد. اما من اصلا به این فکر نکردم که یک بدلکار به جای من پرت شود، به این خاطر که خودم باید آن حس را تجربه میکردم تا مخاطب با من همذاتپنداری کند. اگر شخصیت مرضیه حدیدچی (دباغ) را به خوبی نمیشناختم و او را دوست نداشتم، هیچ یک از مخاطبان این شخصیت را باور نمیکرد. خودم این چالشها را دوست دارم تا ببینم شخصیت داستان به کجا میرسد چون میزان تاثیرگذاری نقش اهمیت دارد.
در حال حاضر مشغول بازی در چه کاری هستید؟
در حال حاضر مشغول بازی در فیلم «زیر همکف» به کارگردانی مهدی کریمی هستم که اولین فیلم بلند ایشان است.