سجاد استکی برعکس خیلی ها از فوتبال به هندبال آمد. ملی پوش هندبال شاید پا به توپ نمی شود، اما تماشای بازیهای فوتبال را ازدست نمی دهد
مثل همه پسر بچه ها اول درفوتبال پا به توپ شد، اما خیلی نماند. وقتی الله کرم برادر بزرگترش بازی هندبال و هیجانش را تجربه کرد، او را هم تشویق کرد دست به توپ شود. شد و خیلی زود پیشرفت کرد و وقتی شاگرد دبیرستانی بود با قرارداد با تیم فولاد مبارکه سپاهان پایش به لیگ باز شد. حضور در لیگ همان ودرس نخواندن همان. او همراه برادر بزرگترش خیلی زود پله های ترقی را بالا رفت و حالا ۷ سالی است که درلیگ های اروپایی بازی می کند. بازیکنی که شوت معجزه آسایش، ایران را جهانی کرد. حرف از سجاد استکی است لژیونر هندبال است که این روزها در لیگ مجارستان همه تلاشش برای کمک به نجات تیم ایگر از سقوط است. خواندن حرفهای استکی خالی از لطف نیست.
* تیم ایگردر لیگ مجارستان چه شرایطی دارد؟
خودم وضعیت خیلی خوبی دارم و جا افتاده ام، برخلاف تیم که خیلی خوب نیست. حالا ایگر تیم سیزدهم جدول رده بندی لیگ هندبال است و باید چند بازی را ببریم تا در لیگ بمانیم. سعی می کنیم، هر چه خدا بخواهد.
*پس از خودت راضی هستی؟
من تا به حال خوب بازی کرده ام و به تیم کمک کرده ام و چند بازی را برده ایم و امتیاز گرفته ایم. امیدوارم چند بازی دیگر را ببریم تا با اضافه کردن امتیاز، ایگر در لیگ ماندنی شود.
*سطح لیگ هندبال مجارستان چطور است؟
لیگ مجارستان سطح خیلی بالایی دارد، حتی بالاتر از رومانی. اما در مقایسه با فرانسه پایین تر است. به نظرم از بین لیگ های هندبال، اول بوندسلیگای آلمان است و بعد هم فرانسه. با این حال تیم ما کار سختی در لیگ مجارستان دارد.
*توبرای فصل جدید هم در مجارستان می مانی یا نه؟
من فکر می کنم تقریبا ۵۰ روز دیگر بازیهای لیگ مجارستان تمام می شود، ۵-۶ بازی دیگر تا آخر فصل مانده است. قراردادم با ایگر ۴ ماهه است و احتمالا دیگر نمی مانم. البته باید ببینم شرایط چطور است وچه پیشنهاداتی به دستم می رسد تا بهترین تصمیم را بگیرم.
*تو وسلین وویویچ سرمربی جدید تیم ملی هندبال را می شناسی؟
فکر می کنم مربی خوبی باشد. من تا به حال با او کار نکرده ام، اما با روزومه خوبی که دارد، جزو مربیان خوب دنیاست، باید ببینیم چه اتفاقی می افتد با تیم ملی و چه نتیجه ای می گیرد.
*سال ۱۴۰۰ چطور گذشت؟
پارسال برای من نه خیلی عالی بود و نه خیلی بد، از لحاظ هندبالی متوسط بود و اتفاقات آنچنانی برایم نیفتاد. شاید تنها اتفاق مهم صعود به جام جهانی بود . وگرنه اتفاقی که بگویم معجزه بود، نبود، با این حال خدا را شکر راضی ام. من هیچ وقت ناشکری نمی کنم.
*ازبازی در تیم ایگر و لیگ مجارستان راضی هستی؟
خدا را شکر خوب است. نمی دانم پا قدم من بود یا نه. چرا که قبل از آمدنم به مجارستان ، تیم ایگربد نتیجه می گرفت ، اما با آمدنم بازی اول را بردیم و بازی دوم هم مساوی کردیم. شرایط تیم خیلی بهتر شده . هرچند تیم ما، تیم ۱۲-۱۳ لیگ هندبال مجارستان است، اما می جنگیم تا امتیاز بگیریم و در جدول بالاتر برویم. البته حالا بازیکنان با روحیه بهتر بازی می کنند. هرچند به سه بازیکن که ۳۱ و ۳۵ ساله هستیم بقیه بازیکنان جوانند.
*با شروع جنگ روسیه و لهستان، آرامش مجارستان را هم بهم ریخت؟
ما چهار بازیکن خارجی تیم ایگر هستیم، من بازیکن آرژانتینی ، اسلواکی و لتوانی. این سه نفر خیلی ترسیده اند،بازیکن آرژانتینی که خیلی ترسیده تا حدی که می گفت، می خواهم بلیت بگیرم و برگردم کشورم. بازیکن لتوانی هم با ماشینش به مجارستان آمده، می گفت من با ماشینم برمی گردم . این وسط فقط من بی خیال بودم ( با خنده).مجارها هم خیلی ترسیده بودند و می گفتند شاید جنگ جهانی شود. من واقعا نمی دانم در قرن جدید که همه به دوستی میرسند جنگ این وسط چه می گوید.
*تو چطور هندبالیست شدی؟
برادرم الله کرم زودتر از من، یعنی کلاس چهارم هندبال را شروع کرد و بعد به من پیشنهاد داد که من هم بروم. من آن موقع ژیمناستیک، فوتبال و کشتی را هم امتحان کرده بودم. من فوتبال را خیلی دوست داشتم اما نشد که ادامه دهم.
*چرا؟
چون جوری در هندبال افتادم که که نتوانستم بیرون بیایم. من یکسال ژیمناستیک و کشتی کارمی کردم و کنار آنها هندبال می رفتم ، فوتبال هم در تیم مدرسه ام بازی می کردم اما از وقتی برای هندبال با باشگاه فولاد سپاهان قرارداد بستم، دیگر فوتبال را هم بوسیدم و کنار گذاشتم. با اینکه موقعیتش بود که فوتبال را ادامه دهم، اما قیدش را زدم.
*حالا پشیمان نیستی؟
نه . به خاطر اینکه سرنوشتم هندبال بود و من آن را انتخاب کردم. شاید فوتبال می رفتم قرارداد بهتری می بستم ، یا پیشرفت خوبی هم می کردم ، حتی کشتی، شاید هم خیلی افتضاح تر می شدم . البته حالا به کشتی هم خیلی توجه نمی شود. اما خدا راشکر وضعیتم در هندبال خوب است . هندبال را همیشه دوست داشتم و خوشحالم در آن مانده ام. بدون شک اگر رشته دیگری به جز هندبال انتخاب می کردم، سرنوشتم فرق می کرد. نمی دانم واقعا .
*تو یک بار گفتی فوتبال راحت ترین راه برای مشهور شدن است.
صد درصد. اکثر مردم دنیا فوتبال را بیشتر می بینند و بیشتر دوست دارند. البته لیگ بسکتبال NBA فرق می کند. اما مردم فوتبال را به بقیه رشته های ورزشی ترجیح می دهند ، به همین خاطر خیلی راحت تر به چشم می آید. اگر گلی که من به کویت در ثانیه های آخر به کویت زدم را یک فوتبالیست می زد، می دانید چقدر در بوق و کرنا می کردند؟ اما گل من اصلا به چشم نیامد.
*تو چطور پست بغل چپ را انتخاب کردی؟
من در هندبال سه پست بیرون ؛ بغل چپ، راست و خط زن را زیاد بازی کردم. یعنی من هم با دست راست کار می کنم و هم چپ. البته همه پست ها را امتحان کرده ام، هرچند مربیان پست بازیکنان را تعیین می کنند، اما تشخیص مربیان برای من از همان موقع بازی در بغل چپ بود. هر چند کوچکتر که بودم بغل راست هم بازی می کردم . بازیکنان در هندبال معمولا یک پست بازی نمی کنند و من هم گوش چپ و خط زن را برای تیم ملی بازی کرده ام، اما در پست بغل چپ و راست فیکس شدم.
*بازی در کدام پست را دوست داری؟
من همین پست بغل چپ که هستم، راضی ام.پست های بیرون خیلی خوب است . البته منظورم این نیست که بقیه پست ها خوب نیستند.
*تو در ثاینه های آخر بازی با کویت، وقتی قرار بود شوت بزنی،حس می کردی که گل می شود؟
نمی شود گفت که صد درصد گل می شد، ولی باید تصمیم می گرفتم. آن شوت نتیجه زحمت همه بچه ها بود. وقتی بازی ۲۶-۲۶ بود با زدن شوت حسی به من می گفت گل می شود. از طرفی من اکثرشوتهایم را از زیر می زنم اما آن لحظه شوت را از بالا زدم و خدا راشکر گل شد.
*یعنی با اینکه مطمئن نبودی و شانسی زدی؟
تو مجبوری که تصمیم بگیری حتی اگر مطمئن نباشی که گل می شود، نمی توانی شوت نزنی. به هر حال شانس تیم ما بود و من هم باید آن را می زدم، فرصتی برای فکر کردن نبود و تنها کار امتحان شانس بود خدا هم کمک کرد و گل شد و رفتیم جام جهانی. البته به دلم افتاده بود که گل می شود.
*وبا آن گل بهترین اتفاق برای هندبال رقم خورد
فشار زیادی روی تیم بود، به دلیل اینکه ۸ سال تیم جام جهانی نرفته بود. هیچ کسی فکر نمی کرد این اتفاق بیفتد، اما هندبال به آن نیاز داشت و جهانی شدن آن اتفاق بزرگی بود. انگار بعداز آن همه نفس راحتی کشیدند و شک نکنید تاثیرات حضور در جام جهانی را هم می بینیم. تاثیر روی قرارداد بچه ها، حضور اسپانسرها در هندبال. به نظرم شرایط خوب پیش برود حتی می توانیم به المپیک برویم به شرط برنامه ریزی منظم، اردوهای مشخص و بچه ها کنار هم باشند.
*بعداز بازیهای آسیایی جاکارتا وقتی تیم ملی به نیمه نهایی نرفت، علیرضارحیمی رئیس فدراسیون به خاطر اینکه تو و الله کرم نبودید، شما را متهم به بی معرفتی شد.
ما واقعا بی معرفت نیستیم و آن زمان نمی توانستیم برای بازیهای آسیایی به تیم ملی بیاییم. چرا که باشگاه به ما اجازه نداد. همان موقع پاسپورت من در سفارت بود و نمی توانستم از رومانی خارج شوم. شاید آقای رحیمی آن موقع تحت فشار بوده و به خاطر ناراحتی این حرف را زده ، اما دلیل نرفتن ما اجازه ندادن باشگاه بود. البته در بعضی دوره ها به خاطرحاشیه ها نرفتیم، اما بازیهای آسیایی جاکارتا نه.
*تو و الله کرم معمولا در تیم های خارجی با هم بازی می کردید، چطور یک دفعه از هم جدا شدید؟
ما این سالها خیلی از تیم ها باهم بازی کردیم، بعداز بازی در لیگ رومانی، من به آلمان رفتم و بعد هم باشگاه فرانسوی ، تنها به من پیشنهاد داد و من هم رفتم و الله کرم ماند رومانی و بعد او هم ۶ ماه به اسپانیا رفت و من هم آمدم کویت و حالا هم در مجارستان بازی می کنم. شاید سال آینده دوباره به یک تیم برگردیم.
*بازی کنار الله کرم چطور است؟
اتفاق خیلی خوبی است، به هر حال ما همدیگر را می شناسیم و همین مساله هم باعث می شود بیشتر در بازی به هم کمک کنیم. من در بازی کنار الله کرم خیلی راحت هستم. البته در همه بازیها که نه، اما اکثر بازیها کنار هم فیکس بازی می کردیم و همه مربیان هم راضی بودند.
*بازی شما روی دست هم چقدر در اروپا بازتاب داشت؟
بالاخره بازی دو برادر کنارهم در یک تیم خیلی به چشم می آمد. معمولا با ما مصاحبه می گرفتند. جدای از بازی دو بردار کنار هم، وقتی چهار ایرانی ؛من و الله کرم ، سعید حیدری راد و سید علی موسوی در دینامو بخارست بازی می کردیم در دینا خیلی بازتاب داشت.
*شباهت تو و الله کرم باعث نمی شد، شما دو برادر را اشتباه بگیرند؟
به هر حال من و الله کرم برادر هستیم و از یک بابا (با خنده) الله کرم دو سال از من بزرگتر است اما بعضی مواقع مرا با او اشتباه می گیرند. نمی دانم شاید مدل ریش ما باعث شده شباهت ما زیاد شود. بعضی مواقع در بازی اسم من یا کرم را اشتباه می گفتند.
*چطوردوره قبل قهرمانی آسیا، ۱۹ روز بعداز ترور سردار سلیمانی ، قبل از بازی با کویت موقع پخش سرود ملی به پرچم ایران سلام نظامی دادید. احتمال ندادید که جریمه شوید؟
بچه ها قبل از بازی با کویت خودجوش گفتند این حرکت را انجام دهیم. البته بعدی نبود کنفدارسیون آسیا هم با این حرکت ما برخورد کند. چرا که معمولا اجازه چنین کاری را به بازیکنان نمی دهند. این حرکت کمی هم حاشیه ساز شد، بعضی ها خوششان آمد و تعریف و تمجید کردند و بعضی ها هم نه و فحش دادند.
*در مصاحبه ای گفته بودی، در دبیرستان بیشتر از اینکه درسخوان باشی، بازیگوش بودی، یعنی مدام در زمین هندبال بودی؟
من رابطه خیلی خوبی با درس نداشتم و بیشتر در ورزش بودم. من سجاد ۱۶ ساله در لیگ بزرگسالان برای ذوب آهن بازی می کردم و حتی قرارداد داشتم و وقتی دراگان مربی خارجی آمد و به قهرمانی نوجوانان آسیا رفتیم و دیگر نمی شد درس خواند. واقعا شرایط سختی بود. البته سلیقه ای هم هست، اما من درسخوان نبودم.
*هنوز هم معتقدی ثروت بهتر از علم است؟
نمی شود گفت ثروت بهتر از علم است.به نظرم ثروت و علم کنار هم خوب است.
*هنوز هم فوتبال تماشا می کنی؟
من تنها بازیهای فوتبال کریستیانو رونالدو را تماشا می کنم. البته عشق رونالدو نیستم اما از سبک بازی اش خوشم می آید، وقتی رئال بود و الکلاسیکو می شد، بازیها جذاب تر بود. البته بیشتر از تماشای فوتبال ، بازی در چمن را دوست دارم. معمولا حوصله ام نمی گیرد که بازی فوتبال را تماشا کنم. در واقع من طرفدار و دو آتشه تیم خاصی و فوتبال نبودم.
*خداحافظی فرناندز اتفاق بدی بود؟
نمی دانم ، تصمیمی بود که گرفت. پاکدل گفت می خواهد یک مربی خارجی دیگر بیاورد. امیدوارم که این اتفاق زودتر بیفتد و تیم ملی رها نشود. شاید هم مانوئل برگردد.
* افشین صادقی گفته بود کویتی ها بعداز باخت به من گفتند دیگر کویت نبینیمت.یعنی تهدید کرده بودند؟
نه برخورد بد کردند و نه تهدید. من وقتی گل پیروزی را زدم هم کویتی ها به من دست دادند و تبریک گفتند. به هر حال بازی برد و باخت دارد. آنها هم بعداز باخت به ما بی احترامی نکردند. حتی تماشاگران عرب هم در صفحه ام به من تبریک می گفتند.