مدعیان قهرمانی لیگ بیست و یکم به لحاظ شکل فوتبال و ارائه تاکتیکهایی منسجم هرگز سیرابت نمیکنند.
مدعیان قهرمانی لیگ بیست و یکم به لحاظ شکل فوتبال و ارائه تاکتیکهایی منسجم هرگز سیرابت نمیکنند. پرسپولیس فرسنگها دورتر از تیم فصل قبل و فصول قبلتر که پی در پی به جام قهرمانی میرسید جلوه میکند و استقلال نیز با وجود تداوم صدرنشینی به یک بنبست تاکتیکی خورده است.
استقلال را به مراتب نازیباتر از تیمی میبینیم که فصل پیش در اوج بحرانهای متعدد در لیگ و جام حذفی ظاهر شد. یک خط حمله ناکارآمد، در پایینترین سطح هوشیاری در استقلال چشمها را آزار میدهد.
پرسپولیس نیز هرگز آن تیم خوش اشتهای روزهای اوج نیست. تیمی با ضریب اشتباهات قابل توجه، فاقد هماهنگی، دفاعی آشفته و به طور کلی سوهان روح هوادارانش…
در لیگ برتر اگر دنبال فوتبال زیبا میگردید، به نتیجهای نمیرسید. پرسپولیس و استقلال به عنوان عالیترین تیمهای لیگ که هزینههای سرسامآوری نیز به پایشان ریخته شده، با عملکردی حداقلی در حال رسیدن به پایان فصل هستند و شاید در نهایت یکی از بیکیفیتترین قهرمانیهای تاریخ لیگ برتر به نام یکی از این دو تیم ثبت شود.
در این میان یحیی گلمحمدی که سابقه دو قهرمانی پی در پی را در کارنامه دارد ابتکار عمل از کف داده و با تصمیمات غلط تیمش را به ورطه نابودی کشانده است. حتی تعویضهای سرمربی پرسپولیس نیز شگفتزدهمان نمیکند.
در استقلال نیز مجیدی پی در پی درجا میزند و حتی قادر نیست فوتبال زیبایی که در میانههای لیگ از استقلال میگرفت (حد فاصل هفتههای دهم تا شانزدهم) را دوباره تکرار کند. این وضعیت در حالی حاکم است که استقلال در فصل جاری کمترین میزان مصدومیت و محرومیت را داشته و غالباً بازیکنانش در اختیار کادر فنی بودهاند. یافتن آنچه دلیلی بر این همه نازیبایی شده و مدعیان فوتبال ایران را به چنین روزی انداخته چندان دشوار نیست. کافی است نتایجی که در هفتههای اخیر رقم خورده را مرور کنید. استقلال از بازی با تراکتور تا بازی با پیکان (۷ بازی اخیر) از مجموع ۲۱ امتیاز فقط ۱۵ امتیاز به دست آورده و پرسپولیس نیز از همین تعداد بازی صاحب ۱۲ امتیاز شده است. امتیازاتی که در شأن مدعیان نیست و از یک افول فنی رونمایی میکنند. تحلیل خصمانهای نیست: استقلال و پرسپولیس به بنبست تاکتیکی رسیدهاند و هر قدر هم که از این دو تیم به عنوان برترین تیمهای لیگ یاد شود، اما نمایش آنها حرفهای دیگری میزند. این وضعیت بعد از دربی وارد فاز نگرانکنندهتری هم شده است و حذف از جام حذفی در واقع آخرین هشدار بود به این دو تیم که اگر میخواهند جام لیگ را به دست آورند، باید تاکتیکهای غنیتری را در بازیهای باقی مانده به اجرا بگذارند تا شکستهای تازهای را تجربه نکنند.
استقلال شش بازی فوق حساس پیشرو دارد. سپاهان، شهر خودرو، فولاد، آلومینیوم، مس و نفت مسجد سلیمان؛ حریفان آتی استقلال را میسازند و پرسپولیس نیز باید با پیکان، ذوبآهن، سپاهان، تراکتور، شهر خودرو و فجر مصاف دهد. هیچ بعید نیست این رقبا بتوانند چنان در امتیازگیری از رقبا به توفیق برسند که از بعد امتیازی یکی از کمامتیازترین قهرمانیهای تاریخ لیگ برتر رقم بخورد.
مجیدی و گلمحمدی با ذهنهای ناآماده
استقلال و پرسپولیس با مربیانی مواجهند که عمیقاً نسبت به آینده کار خود در این دو باشگاه احساس نگرانی میکنند. گلمحمدی با انتظارات وسیعی از سوی هواداران این باشگاه برای رسیدن به قهرمانی ششم مواجه است؛ آن هم در شرایطی که سوپر جام را از دست داد و به تازگی نیز از جام حذفی کنار رفته است. فرهاد مجیدی نیز همین حال و هوا را تجربه میکند. او نیز میداند که اگر این بار استقلال را به جامی نرساند، پرونده مربیگریاش برای همیشه در استقلال بسته خواهد شد. او دو جام حذفی را در فصول اخیر از دست داده و به تازگی نیز سومین ناکامی پی در پی خود را تجربه کرد. حالا فشار نیز روی دوش مجیدی بیش از هر زمان دیگری سنگینی میکند و شاید یکی از مهمترین دلایلی که سبب شده استقلال دیگر آن تیم خوش آهنگ در بخش هجومی نباشد، همین احساس نگرانی است که وجود سرمربی استقلال را فرا گرفته است. مربیگری اما بیرحم است. چه گلمحمدی بازنده لیگ بیست و یکم باشد، چه مجیدی؛ باید با تیمهای خود وداع کنند. شاید سرخها بعد از ناکامی احتمالی دوباره به این باور برسند که چوب خط مربیگری گلمحمدی به پایان رسیده و آبیها نیز بر این عقیده که با مجیدی دیگر به نقطه روشنی نخواهند رسید. این یک واقعیت ملموس است که پیرامون مربیان سرخابی را فرا گرفته و شاید سرمنشأ نمایش آمیخته با ترس در بازیهای اخیر لیگ و جام حذفی همین نقطه باشد…