او نوشت:
برای ترانه ، گلی و زری
برای قدردانی از سهمشان در یاد آوریِ «شُدنها»
ساعت حدودِ غروبِ بیست و پنجم فرودین یکهزار و چهارصد و یک است.
دارم آماده میشوم که بروم سرِ صحنه فیلمبرداری، خبری را در راه میخوانم ، ناگهان در قلبم صدایی میشنوم ، صدای شادمانی از اینکه آنهایی که دوستشان دارم حالا نامشان برای حضوری درخشان بر زبانها افتاده.
«مُبارک»
هر بار که انگشتم را روی صفحه موبایل سُر میدهم تصویر یکی از آنهاست.
خالی و جدا از اینکه گلی و ترانه نزدیک وصمیمی و خویشِ من هستند ، زری را میبینم که یادش تا همیشه برایم سبز و گرامیست.
حالا هر سه کنار هم در چشمهای مردم برق میزنند.
هر کدام برای فیلمی در نقطهای از جهان، هر سه در یک چیز یکسانند، زیبایی…
وه به این زیبایی، نه صورت که آن هم ، در شکوهِ بودن اما صد چندان و چنان.
دلم میخواهد، حالا که نسلِ مهم و ماندنیِ دختران سینما را در ذهن مرور میکنم یادِ مهناز کنم و سختی های سالهای اخیر به دلیل مهاجرتش ، یادِ زری کنم و سختیهایی که گذشت و بگویم چه احوالِ خوشی شُد بی خبر…
یادمان افتاد «خوشبختی» .
خوش بختی.
بلند میخوانم از مولانا
آنکس که ترا دید و نخندید چو گل
از جان و خرد تهیست مانند دهل
گبر ابدی باشد کو شاد نشد
از دعوت ذوالجلال و دیدار رسل
بماند به یادگار که قرار در آن روزِ مهم روی آن سرخی با شکوه هر چه باشد
شما و گروههایی که کنارتان بودند یادمان آوردید که
هنوز هم «میشود»
هنوز و همیشه
پ ن/ ترانه علیدوستی، گلشیفته فراهانی و زری امیر ابراهیمی هر سه کنارِ هم در یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی (فستیوال کن) حضور خواهند داشت.