مرضیه محبوب نامی است که مرگ و زندگی خیلی از عروسکها به دستان هنرمند او و ایده پردازی های خیال انگیزش گره خورده.
غش و ضعف رفتن برای عروسکهایی که مرضیه محبوب طراحی کرده و ساخته، برای علاقهمندان این دنیای رویاپردازانه امر دور از ذهنی نیست. نه ادا و اصول برخی سوپراستارهای اسم و رسم دار را دارند و نه اطوار بعضی از سلبریتی های معروف را! از شما چه پنهان تجربه ثابت کرده در مواردی میتوانند به درجهای از آوازه و مقبولیت برسند که آدمهای در سودای شهرت، حسرتش را بخورند! چه بسا حتی از حیث محبوبیت و دلربایی از هنرپیشههای صاحب سبک و قدر هم سبقت بگیرند!
عروسکها، همین اسفنجیهای زبان بسته با آن لباسهای از مد افتاده! هرچند نمیتوان انکار کرد که در مسیر این محبوبیت و فتح دلها، قریحه و ظرافت صداپیشهها و البته پیش از آن، خلاقیت، هنرمندی، خوش سلیقگی و ضشناخت درست مخاطب توسط سازندگانش چه اهمیتی دارد.
مرضیه محبوب نامی است که مرگ و زندگی خیلی از عروسکها به دستان هنرمند او و ایده پردازی های خیال انگیزش گره خورده. عروسک ساز و عروسک گردان پیشکسوتی که امروز در ۶۴ سالگی کلکسیونی از خاطره انگیزترین عروسکهای تلویزیونی و سینمایی را خلق کرده است. فکت روشن آنکه کلاه قرمزیِ هنر دست مرضیه محبوب، با صداپیشگی بیهمتای حمید جبلی و معاشرت و دل به دل دادن های صمیمانه ایرج طهماسب، چند دهه است که محبوبیتش را حفظ کرده است. قطعا که محبوب و دوستانش این عروسکها را با دل و جان و عشقی بیشائبه ساختهاند که اینطور در دل مردم جا باز کردهاند.
به قول مرضیه برومند، «کسانی که عروسک میسازند، تمام زندگیشان یونولیت و پارچه و چسب است. ضمن اینکه کار عروسک گردانی هم فوق العاده مشکل است» و با این حساب بیشتر باید به ارزش کار آنان پی برد. این پرونده؛ ادای دِینی است به مرضیه محبوب و همهی عروسکهای دوست داشتنی او.
مرضیه محبوب؛ مادر عروسکهای ایرانی
از مرضیه محبوب به عنوان مادر عروسکهای ایرانی نام میبرند. او «کلاه قرمزی» با شکلی که امروز میشناسیمش را خلق کرده و همه موجودات بامزه این مجموعه، ساخته دستان هنرمند اوست. طراحی همه عروسکهای قد و نیم قد مجموعه دوست داشتنی «شهر موشها»توسط او و زیر نظر مرضیه محبوب مرضیه برومند، کارگردان پروژه صورت گرفته. این روزها هم که در دهه هفتم زندگیاش، عروسکهایی جدید را برای برنامه «مهمونی» ایرج طهماسب طراحی کرده که هنوز عرقشان خشک نشده، دل خیلیها را بردهاند تا ثابت شود دود همچنان از کنده بلند میشود.
میگویند چنان طور عجیبی درباره عروسکها صحبت میکند که انگار درباره آدمها حرف میزند. با این اوصاف بیراه نیست که عروسکهایش این طور زنده و احساساتی و با ضخصیت هستند. شناسنامه دارند و عروسک گردانان برای گرداندن آنها سر و دست میشکنند و دل کوچک و بزرگ، برایشانم میتپد! به قول خودش عروسکهای خاطره میسازندو جایی مشابه آنها را ندیدهاند. در واقع او در حرفه خودش یک اسطوره تمام و کمال است.
کلاه قرمزی و اکیپ فوقالعادهاش
راستش خیلی از ما که دل در گروی کلاه قرمزی و دوستانش داریم، بعید نمیدانیم این موجود خوش سرو زبان، زبل و فرصت طلبریا، زمانی بچه آدم بوده و به دلایلی مبهم بدل به عروسک شده! به گفته مسعود صادقیان، طراح اصلی عروسک، «کلاه قرمزی» اوایل دهه شصت در برنامه «چتر» یک مورچه بود! ظاهرا بعدها با هنر و ابتکار محبوب در حذف شاخکها، چسباندن بینی و برخی تغییرات، کلاه قرمزی پا به دنیا گذاشته. وروجک حاضر جوابِ خوش قلبی که دوست داریم چاخان هایش را باور کنیم. محبوب در ساخت پسرخاله هم تیپ شخصیتی کارگر جنوب شهری را تداعی می کنمد که داش مشدی و لوطی محله است.
عمرش را وقف کمک به مردم و بویژه سالمندان کرده. فداکارانه هوای فقرا را دارد و به عنوان نقطه مقابل کلاه قرمزی، از زیر کار درنمیرود. یا فامیل دور بدقلقی روایت است که از جایی به اسم «دور» سر و کلهاش پیدا شده! شیفته و نگهبان «در» است و در عین بی سوادی، در جهان بینی او، «در» به شدت ارزشمند است و فلسفهوجودی دارد. «پسرعمه زا»ی بیش فعال و پر سر و شور که از روستای کلاه قرمزآباد آمده، «ببعی» وری نایس و انگلیش تیچر، آقوی همسایه و بدشانسیهای مسبوق به سابقه عجیبش، دختر همسایه شیرین زبان، گابی خوش اشتها، جیگری که خریتش را نمیپذیرد، دیوی با هیبت ترسناک و «عزیزم ببخشید» رسمی و جزئی نگر.
شهر موشها؛ یک بغل موجود جنجالی و حراف!
مجموعه «شهر موشها، یکی از شگفت آورترین سری عروسکهای مرضیه محبوب را در خود جای داده است. عروسکهایی که قدمتی بیش از ۴۰ سال دارند و برای دهه شصتی ها کلی خاطره خوب را رقم زدند. کپل، موش لپ کشانی گل سرسبد این عروسکها با جیبهایی همیشه پر از فندق و پسته نارنجی پرناز و ادا و ننربازی های بامزه اش.
دم باریک، رفیق فابریک و پایه اکیل و شریک شیطنتها و خراب کاری های او. عینکی که اسمش معرف کاراکترش است و مظهر درسخوانی و نظم بود. سرمایی؛ موشی که میانه گرمی با سرما ندارد و محبوب این مشکل او را با کلاهی که گوشهایش از آن بیرون زده و یک شال گردن قهوه ای نشان داده بود. گوش دراز با گوش هایی که گیرایی و شنوایی آنها در حد دیش های ماهواره بود و در حکم آنتن کلاس به نفع همکلاسیهایش مدام «دیونگ دیونگ» می کرد. همین طور خوشخواب، موشی که دست به خوابش حرف نداشت و محبوب این خصلت او را در چشمهای ریز خمارش لحاظ کرده بود. در نهایت هم آقای معلم جدی و با دیسیپلین که شلوغی کلاس را با ترجیع بند هشداری و در این حال مهربانانه «بچه موش های عزیز!» مدیریت می کرد.
خونه مادربزرگه؛ هزارتا قصه داره…
مرضیه محبوب در نخستین حضورش در تلویزیون از جمله سازندگان عروسکهای مجموعه ماندگار «خونه مادربزرگه» بود. مجموعه ای به کارگردانی مرضیه برومند که خودش چند سال پیش گفته بود اگر خانم محبوب نبود، من چطور این همه عروسک زیبا و شهر موشها و خونه مادربزرگه را بسازم!» مادربزرگه، زن باسیاست و مردم داری بود که کلی حیوان خانگی را در حیاتش اسکان داده بود. کدبانو و مهمان نواز و یادآور خیلی از مادربزرگ های مهربان ایرانی که توی «ننه قربان، جان قربان» گفتن هایش یک آرامش خاصی موج می زد. مخمل خان، ند ترین گربه دنیا با آن چشمهای رنگی اش که ازشان دسیسه چینی می بارید، همیشه زیر باران نصیحت و گوشزدهای اخلاقی مادربزرگه بود.
آقا حنایی و گل باقالی اخانوم، مرغ و خروس محجوب حیاط خونه مادر بزرگه بودند و جوجه های خوش اسر و زبانشان، نوک سیاه و نوک طلا آن زمان کراش خیلی از ما بودند. ضمن اینکه بعدها با آمدن خواهر کوچکترشان نبات، حتی مخمل هم به این خانواده ارادت خاصی پیدا کرده بود! اگر یادتان باشد عروسکی به نام مراد هم گهگاهی به مادربزرگه سر میزد که در واقع پسر با ادب همسایه بغلی بود. طرفداران هاپوکومار و صاحب هم این عروسک هندی را با آن زبان غریب و غربتی که در صفای خونه مادربزرگه داشت کم کم فراموشش میشد، هنوز حتما او و زیر آواز زدن هایش را در خاطر دارند.
خاله قورباغه؛ نوستالژیکترین عروسک تلویزیون
خاله قورباغه» یکی از نوستالژیک ترین عروسک های تلویزیون در دهه شصت بود که مرضیه محبوب مسئولیت طراحی و کارگردانی عروسی اش را به عهده داشت و از شبکه دو پخش میشد و در فیلم «خاله قورباغه و آقا پسر» در سال ۱۳۷۵ هم دیده شد. خاله قورباغه یک پسر داشت که برای تحصیل به شهر رفته بود. خاله قورباغه هرروز یک دغدغه و ماجرا داشت که همین باعث میشد دلتنگی پسرش را فراموش کند. هرچند که در اصل از دل فیلم «گلنار» آمده بود.
چهار دهه بعد او با الهام از همین مجموعه عروسکهای امروزی تر قورباغه، آبجی باجی (خواهر دوقلوی خاله)، حکیمه باجی (پزشک و روانشناس معالج خاله)، پزشک جنگل با نام حکیمه باجی، سمسار باشی (همسایه طماع، خلافکار و حیله گر خاله)، پاور افسانه ای اش با نام نخودی و نوه های رنگارنگ خاله را برای فیلمی به کارگردانی افشین هاشمی طراحی کرد و ساخت که سال ۹۷ با نام «خاله قورباغه» اکران شد.
مهمونی؛ نورسیدهای که عزیزکرده شده
حالا می توان فهمید چرا ایرج طهماسب ریسک کنارگذاشتن اجباری «کلاه قرمزی» را به جان خرید و برای عروسکهای گمنام جدیدی آغوش گشود. در واقع او بار دیگر مزد اعتمادش به مرضیه محبوب در ساخت هنرمندانه عروسکهایی را گرفت که در تلفیق با صداپیشگی لذت بخش امثال هوتن شکیبا و کاظم سیاحی، ظرف چند هفته، برند و کراش شدند! «یشه» با نیش خرطومی و اجزای مینیاتوری بدن و صورتش که با چشمانی شبیه برآمدگی بزرگ و کروی که به شکل واقع گرایانه ای در عین فانتزی اش با آن کراوات خاص، چشم مرکب پشه را تداعی می کند.
عروسک «بچه» که ملاحت و زیبایی ظاهری اش، تضاد هوشمندانه آشکاری با رفتار عصیانگرو عصبی اش دارد که معرف طبقه اجتماعی او به عنوان یک کودک کار است. «شاباش» و «دی جی»، عروسک های خواننده و نوازنده با آن شکل خط ریش، آرایش مو و عینک رنگی به صورت کنایه آمیزی المان های برخی خوانندگان خالتور امروزی را رعایت کرده اند! عروسک دکته خانم» که چشم به راه همسر رویاهایش است و البته «قیمه خانم» که اشارات و نکته سنجی هایش نشان میدهد موهایش را در آسیاب سپید نکرده است!