مهمونی ایرج طهماسب بزرگترین پاتک نمایش خانگی به تلویزیون است، این حجم از فراگیری و محبوب شدن «مهمونی» شاید اصلا قابل پیشبینی نبود. میدانستیم که ایرج طهماسب و موتور خلاقهاش هیچگاه از کار نمیافتد اما باید بپذیریم که موفقیت «مهمونی» فراتر از حد تصور بوده، آن هم در شرایطی که او و تیم سازنده باید قید عروسکهای محبوبی مثل کلاه قرمزی را میزدند و حتی مثلا فامیل دور هم غایب است. خبری از حمید جبلی هم نیست و چه کسی گمان میکرد هوتن شکیبا با «بچه» اینگونه بدرخشد. این از معدود نقاط امیدواری در سرزمینیست که راه کار خلاقه بسته شده.
بیگمان محبوبترین کاراکتر مهمونی با اختلاف همان «بچه» است، پژواکی از صدای زمانهای که فروشندههای کوچک پشت چراغ قرمز، حتی به اجبار تمیزی شیشه خودروها را میفروشند. کودکانی که با سماجت باورنکردنی سعی در جلب توجه درماندگان پشت چراغ قرمز دارند و «بچه» یکی از همانهاست. دو روی متناقض یک کاراکتر؛ تمناگری با تکیه کلام حالا معروف «تولوخدا» و وجه دیگر کاراکترش که فحاش و بیاعصاب است. او چون به متن زندگی روزمره ربط دارد تا این اندازه خواستنی و دوستداشتنی است، البته که یادآور جامعهایست که در تریبونهای رسمیاش دائما از اخلاق، برابری و چنین چیزهایی میگوید اما کف خیابانش چیزهای دیگری میگذرد.
از «بچه» البته خیلیها گفتند، از بس که محبوب است، شاید اینجا کمی در حق «قیمه» اجحاف شده! او هم در نهایت ظرافت و روانکاوی وضعیت جامعه طراحی شده، یک مادر بیوقفه و دائما نگران و البته مادری که غر غرو هم نیست، شیرین است و تنها کسی هم هست که مواجهش با طهماسب از دریچه تخسبازی یا کلکل نیست، نه پسرعمهزاست، نه فامیل دور نه بچه و یا حتی پسرخاله، قیمه دائما مهربان است و کلی قربان صدقههای بدیع وارد دایره واژگان مخاطبش میکند، او به خاطر مخاطب میآورد که اتفاق این روزها بیش از هر زمان دیگری نیاز به مهربانی داریم، نیاز به هجوگویی داستانها بیسر و تهی که فقط تخیل را زنده نگه میدارد.
به جرات «قیمه» اتفاقا مدرنترین کاراکتر مهمونیست، او کاتالوگ مقابله با مشکلات ریز و درشت هر روزه هر جامعهایست؛ شیرینی که دل را نمیزند، محافظی که منت ندارد، مراقبی که لطیف است، تکیهگاهی که نرم است. او شمایلی از مادربزرگهای ایرانیست که حالا درگیر و دار تغذیه نامطلوب و نظام درمانده درمان و شرایط اسفبار دارو هستند. منتهی این قیمه انگار در وضعیتی منفک فریز شده بوده و فراتر از تاریخ و جغرافیا از تونل زمان احضار شده، چیزی که از شرایط تاثیر نپذیرفته و به نوعی نقطه مقابل «بچه» است، اگر بچه خاصیت پژواک دارد، قیمه اتفاق هیچ نسبتی با واقعیت روزمره ندارد. یک چیز آرمانی ایدهآل است، پناه بردن به او، شبیه مسکن و مخدر است، عجب خوشمزه و سکرآور هستید شما.
بیگمان محبوبترین کاراکتر مهمونی با اختلاف همان «بچه» است، پژواکی از صدای زمانهای که فروشندههای کوچک پشت چراغ قرمز، حتی به اجبار تمیزی شیشه خودروها را میفروشند. کودکانی که با سماجت باورنکردنی سعی در جلب توجه درماندگان پشت چراغ قرمز دارند و «بچه» یکی از همانهاست. دو روی متناقض یک کاراکتر؛ تمناگری با تکیه کلام حالا معروف «تولوخدا» و وجه دیگر کاراکترش که فحاش و بیاعصاب است. او چون به متن زندگی روزمره ربط دارد تا این اندازه خواستنی و دوستداشتنی است، البته که یادآور جامعهایست که در تریبونهای رسمیاش دائما از اخلاق، برابری و چنین چیزهایی میگوید اما کف خیابانش چیزهای دیگری میگذرد.
از «بچه» البته خیلیها گفتند، از بس که محبوب است، شاید اینجا کمی در حق «قیمه» اجحاف شده! او هم در نهایت ظرافت و روانکاوی وضعیت جامعه طراحی شده، یک مادر بیوقفه و دائما نگران و البته مادری که غر غرو هم نیست، شیرین است و تنها کسی هم هست که مواجهش با طهماسب از دریچه تخسبازی یا کلکل نیست، نه پسرعمهزاست، نه فامیل دور نه بچه و یا حتی پسرخاله، قیمه دائما مهربان است و کلی قربان صدقههای بدیع وارد دایره واژگان مخاطبش میکند، او به خاطر مخاطب میآورد که اتفاق این روزها بیش از هر زمان دیگری نیاز به مهربانی داریم، نیاز به هجوگویی داستانها بیسر و تهی که فقط تخیل را زنده نگه میدارد.
به جرات «قیمه» اتفاقا مدرنترین کاراکتر مهمونیست، او کاتالوگ مقابله با مشکلات ریز و درشت هر روزه هر جامعهایست؛ شیرینی که دل را نمیزند، محافظی که منت ندارد، مراقبی که لطیف است، تکیهگاهی که نرم است. او شمایلی از مادربزرگهای ایرانیست که حالا درگیر و دار تغذیه نامطلوب و نظام درمانده درمان و شرایط اسفبار دارو هستند. منتهی این قیمه انگار در وضعیتی منفک فریز شده بوده و فراتر از تاریخ و جغرافیا از تونل زمان احضار شده، چیزی که از شرایط تاثیر نپذیرفته و به نوعی نقطه مقابل «بچه» است، اگر بچه خاصیت پژواک دارد، قیمه اتفاق هیچ نسبتی با واقعیت روزمره ندارد. یک چیز آرمانی ایدهآل است، پناه بردن به او، شبیه مسکن و مخدر است، عجب خوشمزه و سکرآور هستید شما.