قهرمانی استقلال را به هواداران عزیز، بازیکنان خوب و باغیرت و کادرفنی این تیم تبریک عرض میکنم و امیدوارم این قهرمانی تداوم داشته باشد.
به بهانه قهرمانی استقلال و بازی با آلومینیوم اراک با مجید نامجومطلق، سرمربی سابق در برهه زمانی شهریور سال ۹۹ در استقلال و دستیار سابق فرهاد مجیدی در همین تیم دقایقی همصحبت شدیم تا نظرات کارشناسی او را جویا شویم اما واکاوی اتفاقات گذشته با مطرح کردن این سوال که «آیا حسرت نمیخورید درحال حاضر در کادر فرهاد مجیدی و تیم قهرمان لیگ نیستید» باعث شد تا نامجومطلق بعد از دو سال از قطع همکاری با این باشگاه از برخی حقایق درباره آن زمان صحبت کند و البته در این گفتوگو تاکید کرد که هیچ اختلافی با سرمربی آبیها ندارد. گفتوگو با پیشکسوت استقلال را در ادامه میخوانید.
صحبت را از بازی پنجشنبهشب استقلال مقابل آلومینیوم اراک آغاز کنیم. ارزیابیتان از این بازی چیست؟
قبل از هر چیزی قهرمانی استقلال را به هواداران عزیز، بازیکنان خوب و باغیرت و کادرفنی این تیم تبریک عرض میکنم و امیدوارم این قهرمانی تداوم داشته باشد. درباره بازی پنجشنبهشب باید عرض کنم با توجه به این موضوع که حکم قهرمانی استقلال از قبل قطعی شده بود، من احساس میکنم این تیم در نیمه اول انگیزهای برای برندهشدن نداشت و به همین دلیل تیم با یک ترکیب متفاوت وارد زمین شد و یک نمایش متعادل را ارائه داد و یک مقدار بهنظر من بازیکنان در نیمه اول با تمام توان و انگیزه مقابل حریف بازی نکردند و دو تیم بازی خوبی را انجام ندادند.
البته در نیمه دوم شکل کار استقلال هجومیتر شد.
بله، درست است. با توجه به حضور تماشاگران و این موضوع که استقلال دوست داشت در حضور هوادارانش در بازی پساقهرمانی به سهامتیاز برسد فکر میکنم در نیمه دوم عملکرد متفاوتی داشت بهخصوص در ۱۵ تا ۲۰ دقیقه آخر بازی که بهنظرم این تیم یک بازی کاملا هجومی و زیبایی را به نمایش گذاشت؛ هرچند حملاتش منجر به گل نشد اما بازی باکیفیتی ارائه داد و اینجا فوتبال به ما ثابت کرد که برای پیروزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بازی زیبا و هجومی کافی نیست و یک تیم باید از اول آن انگیزه لازم را برای برتری داشته باشد.
در هر صورت تیم قهرمان شده بود و بهنظر میرسید با توجه به این موضوع بیانگیزگی بازیکنان هم طبیعی باشد.
بله، درست است. با توجه به اینکه بازیکنان و اعضای تیم خیالشان از قهرمانی راحت بود به همین دلیل بازی در نیمه اول یک مقدار گره خورد اما در نیمه دوم بهمرور شرایط بهتر شد تا در یکربع آخر شرایط طوری پیش رفت که آن استقلال همیشگی را دیدیم که بهخوبی و پردامنه حمله و برای رسیدن به گل تلاش کرد اما در هر صورت این امر محقق نشد و این مورد یعنی اینکه فوتبال به ما میگوید با یکربع فوتبال بازی کردن نمیتوان تیمی را شکست داد. اما در هر صورت نتیجه تساوی هم نتیجه بدی نبود و آمار شکستناپذیری استقلال پابرجا ماند و امیدوارم در دو۲ بازی بعدی هم این اتفاق بیفتد و آبیپوشان شکست نخورند تا این تیم با یک رکورد جاودانه و استثنایی در تاریخ فوتبال کشورمان به قهرمانی برسد.
فکر نمیکنید توجه بیشتر از اندازه به رکوردهایی از این دست بعضا باعث میشود مسائل فنی تحتالشعاع قرار بگیرد؟ خود مجیدی هم قبلا گفته بود خیلی به رکوردها فکر نمیکند.
در هر صورت این رکوردها برای آمار و ارقام و ثبت در تاریخ است. شما در بازیهای قبلی هم دیدید که اصلا این موارد در تفکر بچههای تیم نبود و آنها بهدنبال این بودند که بازیهای خود را ببرند و صرفا قهرمانی زودهنگام خود را جشن بگیرند. اما استنباطم از بازی اخیر با نماینده اراک این بود که بهخاطر مسلمشدن قهرمانی، بچههای تیم خیلی انگیزهای برای بردن نداشتند بهخصوص در نیمه اول. البته این صحبت را از نظر آماری عرض میکنم نه اینکه تیم بخواهد تحت این شرایط قرار بگیرد تا این موضوع روی نظرم تاثیرگذار باشد. اما در هر صورت اینطور رکوردها در تاریخ ثبت میشود و رقم خوردن آنها برای باشگاهی مثل استقلال و هوادارانش اتفاق بسیار خوب و تاریخی محسوب میشود.
عدهای از قهرمانی استقلال این استنباط را داشتند که ضعف برخی تیمهای دیگر در فصل جاری مثل پرسپولیس و سپاهان، آبیها را قهرمان کرد.
نمیخواهم درباره این مسائل صحبت کنم. الان دیگر استقلال قهرمان ایران شده و باید به این موضوع بیشتر از هر چیز دیگری پرداخت. هواداران از این قهرمانی خوشحال هستند و نباید با برخی سوالها، موفقیتها را به حاشیه برد.
درباره بازگشت مجدد هواداران به ورزشگاهها هم صحبت کنید. بهنظر میرسد در ورزشگاه آزادی حداقل با حضور هواداران فضای خوبی حاکم بود.
در هر صورت این از آندست اتفاقات خوبی بود که افتاد چون فوتبال با حضور هواداران جذابیتهایش افزایش پیدا میکند. بهطور مثال در همین بازی پنجشنبهشب با حضور و فشار هوادار بود که در آن ۲۰دقیقه آخر استقلال همه تلاش خود را کرد و همه توانش را گذاشت تا در این دیدار به پیروزی برسد، یعنی قهرمانیاش را با برد جشن بگیرد؛ هرچند این اتفاق نیفتاد اما حضور هواداران همیشه انگیزههای لازم را به بازیکنان میدهد، مضاف بر اینکه جذابیتهای بازی به حضور هواداران مربوط میشود. بازی بدون تماشاگر یک مقدار سوتوکور است. بازگشت هواداران را باید به فالنیک گرفت. این درحالی است که بازیهای مختلف با حضور گسترده هواداران برگزار شده و این موضوع بیش از هر زمان دیگری به جذابیت بازیها کمک میکند.
همین بازی اخیر لیگ انگلیس و جشن بقای اورتون یا قهرمانی فرانکفورت در اروپا را اگر دیده باشید معنای واقعی شوروهیجان فوتبال را با حضور هواداران خیلی زیاد درک میکنید و حضور همین هواداران است که به جذابیت بازیها کمک میکند. شما یک بازی بدون تماشاگر را در نظر بگیرید، حتی اگر بازی در سطح بالایی هم برگزار شود وقتی شما بازی را میبینید، لذت فوتبال و جذابیت را حس نمیکنید. قطعا این موضوع برای فوتبالیستها یک معنای دیگری دارد. وقتی ما خودمان هم بازی میکردیم در آن زمان ۱۰۰هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی از بازیهای ما استقبال میکردند و این موضوع برای خود ما انگیزه میشد. درواقع هرچه حضور این تماشاگران بیشتر بود انگیزه و انرژی ما بیشتر میشد و قطعا الان هم بازیکنان همین حس را دارند. در هر صورت باید از این فضا مراقبت کرد و باید شرایطی را به وجود بیاوریم که دوباره فوتبال ما از حضور هوادار محروم نشود، مضاف بر اینکه الان در شرایطی هستیم که دلخوشی مردم همین فوتبال است و باید قدر این فضا یعنی برگزاری بازیها با تماشاگران را بدانیم.
به خوبی زوج نامجومطلق و زرینچه در سمت راست استقلال در اواخر دهه ۶۰ را به یاد داریم. هرچند شکل فوتبال و پستها نسبت به آن زمان تغییر کردهاند اما الان نمیتوان تیم را طوری ارنج کرد که وریا و حردانی همزمان با هم در ترکیب باشند؟
یک مقدار هماهنگی و خصوصیات فوتبالی میتواند در این قضیه تاثیرگذار باشد. قطعا تفکرات سرمربی هم میتواند در این موضوع کمک حال باشد اگر بخواهد این اتفاق بیفتد. بهعنوان مثال وقتی من با جواد زرینچه بازی میکردم خصوصیات فوتبالی برای تشکیل این زوج به ما کمک میکرد. البته قبل از جواد با شاهین بیانی در سمت راست در تیم ملی و استقلال همبازی بودیم و بعد از اینکه شاهین رفت، جواد به تیم ملی آمد. در این مورد مرحوم دهداری خیلی در این مساله نقش داشت و درباره خصوصیات بازیکنان کناریمان خیلی با ما صحبت میکرد و توضیح میداد و میگفت میتوانید از این شرایط استفاده کنید و در هر صورت این هماهنگی و این زوجسازیها به این شکل به وجود میآمد. در کنار این باید شرایط فوتبالی بازیکنانی که در کنار هم بازی میکنند هم به هم بخورد. به نظر من همه این عوامل میتواند دست به دست هم بدهد که این اتفاق رخ بدهد.
برای فصل بعدی و برای تقویت استقلال باید کدام مناطق و پستها موردتوجه قرار بگیرد؟ الان خیلیها میگویند این تیم نیاز به هافبک بازیساز و خلاق دارد.
به نظر من استقلال در همه پستها در فصل جاری بازیکنان خوبی داشت اما این ضعفی که از آن نام بردید به سلیقهای بودن فوتبال مربوط میشود. شما اگر ۱۰۰ مربی را کنارهم جمع کنید و نظراتشان را بپرسید ۱۰۰ نظر متفاوت از خروجی افکار آنها حاصل میشود. این موضوع نشان میدهد که هر تفکری مختص هر نفر است. شما نگاه کنید همین الان در سطح دنیا اگر ۲۰ مربی را کنارهم قرار دهید، ۲۰ تفکر متفاوت هم از نظر نوع بازی، هم از نظر سبک بازی و برنامهریزی و… وجود دارد و در کل از هر نظری مثل ساختار تیم و… و هر چه که در نظر بگیرید هر مربی تفکر و نظر خاص خودش را دارد.
یعنی درباره خلأ هافبک خلاق با منتقدان همعقیده نیستید؟
من معتقدم که آمانوف میتواند یک پلی میکر خیلی خوب باشد. اگر به او زمان لازم را بدهند و به قدر کافی فرصت بازی داشته باشد و اگر او بتواند از تواناییهایش خوب استفاده کند، واقعا بازیکن قابلی محسوب میشود اما در هر صورت تا به امروز متاسفانه باتوجه به سبک، نوع و تاکتیک تیم استقلال خیلی مورد محک قرار نگرفته و برخی بازیها را از دست داد. این درحالی است که بهخاطر ضربه پنالتی که مقابل نساجی از دست داد باعث شد تا از نظر روحی و روانی کمی بههم بریزد اما با همه این تفاسیر در شرایط حال میتواند در این منطقه مفید باشد. البته نمیخواهم او را با بازیکنانی مانند جباری یا جباروف یا جانواریو مقایسه کنم چون هرکدام از این نفرات سبکهای متفاوتی را ارائه میدادند و شرایط خاصی را داشته و نوع بازی هرکدام از آنها با دیگری فرق داشت اما آمانوف هم به نظر من قابلیت اینکه در پست پلی میکر به استقلال کمک لازم و کارایی لازم را داشته باشد، دارد. در هر صورت این موضوع به نظر سرمربی و کادرفنی برمیگردد که این نفرات از بازی و تیمشان و مهرهها در درون زمین چه میخواهند، اما درمجموع اگر بخواهیم به نقطه تقویت استقلال فکر کنیم این تیم به یکی دو بازیکن قابل نیاز دارد تا برای تقویت خط حمله خود آنها را جذب کند.
با فرهاد مجیدی در این دو سالی که از استقلال جدا شدید در تماس و ارتباط بودید؟
بله، گاهی با هم تماس داشتیم و صحبت میکنیم.
خودتان از اینکه کنار تیم نیستید حسرت نمیخورید؟
خیر، چون من خودم نخواستم باشم و مورد دیگری نیست.
بعد از قهرمانی با سرمربی استقلال تماسی داشتید؟
خیر، صحبتی نبوده است.
اختلافی که وجود ندارد؟
اصلا و ابدا!
برای این پرسیدیم که شایعه شده بود چون بعد از جدایی مجیدی از استقلال شما بهعنوان سرمربی، این تیم را در ادامه رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا همراهی کردید و این موضوع موجب ناراحتی فرهاد شده است و همین موضوع باعث شد تا در بازگشت دوباره با هم همکاری نکنید.
خودتان میگویید حاشیه و شایعه! اتفاقا در آن برهه زمانی خود آقای مجیدی از من خواست تا استقلال را همراهی کنم و با تیم به مسابقات بروم.
راستی از شما بهعنوان گزینه جدی برای سرمربیگری تیم ملی جوانان نام برده شد. این مساله به کجا رسید؟
خبر خاصی نیست. یک صحبت اولیه شد و از آن زمان تاکنون هم صحبتی از طرف فدراسیون با من نشده است. دلیل اینکه چرا این خبر منتشر شد را نمیدانم و خودم هم تعجب کردم چون در این مورد صحبتی با خود من انجام نشد.
به فدراسیون برای هدایت این رده سنی برنامهای دادید، آیا منتظرید جواب بدهند؟
منتظر که نیستم اما برنامه خواستند و من هم به خاطر احترامی که وجود داشت این کار را کردم اما در مجموع باید با برنامهریزی کار را پیش برد و نمیتوان همینطوری کار کرد. فکر میکنم الان توجه نسبت به تیمهای ملی ردههای سنی فوتبال کم است و باتوجه به اینکه زمان لازم در اختیار نیست این موضوع یک مقدار کار را برای هر مربی سخت میکند. بههرحال دیگر خبری نشد و صحبتی هم با من نکردند.