خلبانان آمریکایی به محض اینکه از قفل موشکهای زمینبههوای SAM2 یا SAM6 که شوروی در اختیار ویتنام گذاشته بود، روی هواپیمای خود با خبر میشدند، اقدام به اجکت و خروج اضطراری میکردند.
قسمت دوم فیلم سینمایی «تاپ گان» بهتازگی در جشنواره کن به نمایش درآمد و چندی است اکرانش نیز در کشورهای مختلف آغاز شده است. قسمت اول اینفیلم سینمایی بهکارگردانی تونی اسکات سال ۱۹۸۶ زمانی که تام کروز در آغاز مسیر اسطورهشدن در هالیوود بود، اکران شد و محوریت آن قهرمانسازی از خلبانان جنگنده رهگیر F14 در دوران جنگ سرد و مقابله با شوروی بود.
آنچه اینروزها، درباره قسمت دوم «تاپ گان» نقل به نقل بین فعالان فضای مجازی در ایران گفته میشود، این است که فیلم درباره حمله به تاسیسات هستهای یک کشور است که ظاهرا آنکشور، نمیتواند کشوری جز ایران باشد. با توجه به تحرکات و موضعگیریها یا بهتر بگوییم هراسافکنی اینروزهای آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره حمله به تاسیسات هستهای ایران، میتوان حکمت ساخت چنینفیلم سینماییای را در سال ۲۰۲۲ بهتر دریافت. همانطور که پیشتر طی چندسال گذشته سریال «Homeland» هم تولید و منتشر شده و بسیاری از ایرانیها آن را دیدهاند.
اما نکته بسیار مهمی که بسیاری از ایرانیهای دوستدار تام کروز از آن غافلاند، همانمساله قهرمانسازی است که در «تاپگان» یک هم انجام شده بود. اینیادداشت بنا نیست طولانی و مفصل باشد و هدف از نگارش آن، تنها یادآوری اینواقعیت است که خلبانان ایرانی که در سالهای دفاع مقدس با هواپیماهای شکاری و بمبافکنی به ماموریت میرفتند که در صورت انهدام، جایگزینی نداشتند، خاطراتی دارند که میتوان با اتکا به آنها، جنگ رسانهای جدید آمریکا و اسراییل علیه ایران را بیاثر و یا حداقل «تاحدودی» بیاثر کرد. چون قدرت مسخکنندگی سینما و رسانههای دشمن بهحدی است که تعدادی از ایرانیها که به شغل شریف وطنفروشی مشغولاند و یا دوست دارند در پایینترین سطح آگاهی نسبت به تواناییهای کشور خود قرار بگیرند، بههیچوجه دوست ندارند از خواب غفلت بیدارشده و هیمنه پوشالی یا همانقهرمانسازی آمریکا را باور کنند.
، از شهریور سال ۱۴۰۰ همزمان با هفته دفاع مقدس، پروندهای را برای معرفی قهرمان کمتر شناخته شده ایرانی یعنی امیر خلبان، جانباز جنگ محمود اسکندری گشود که در قالب ۱۸ گزارش و گفتگو منتشر شد و سعی در بررسی کارنامه و معرفی دستاوردهای اینخلبان نابغه و قدرنادیده به نسل جوان کنونی داشت. در کنار اینپرونده، پرونده دیگری نیز با عنوان «معرفی عقابان آسمان ایران» باز شد که در آن زندگی و خاطرات خلبانان سرافراز ارتش نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران مرور میشود و تا به حال زندگی ۸ خلبان را بهجز محمود اسکندری، کند و کاو کرده است.
مصادره قهرمانانی چون محمود اسکندری بهدلیل نابغهبودن و قدرندیدن در برههای از تاریخ کشورمان، توسط شبکههای معاندی چون BBC فارسی؛ اینروزها در کنار تولید فیلمهایی چون «تاپ گان» دو قرار میگیرد تا مردم کشورمان را هرچه بیشتر از داخل و حکومت ناامید و نسبت به قهرمانان خارجی و مبشران آزادی که بناست تاسیسات هستهایمان را بمباران کنند، امیدوار کند. نتیجه گزارش و مستندی که BBC درباره نیروی هوایی و مغفولبودن خدماتش در جنگ تحمیلی میسازد، القای اینباور است که ما قدر قهرمانانمان را نمیدانیم. از طرف دیگر دیدن تام کروز هم در قامت خلبانی که یکروز (در تاپ گان یک) با F14 در آسمان مبارزه با کمونیستها، دلاوریها میکرد و امروز (در تاپ گان دو) به خلبانان جوان F18 چگونگی مانورهای محیرالعقول و بمباران تاسیسات هستهای ایران را آموزش میدهد، حتما آدرنالین خون مخاطب را بالا برده و اینباور را در پس ذهن و ناخودآگاهش میکارد که نمیتوان جلوی هواپیماهای آمریکایی و اسراییلی که عنقریب از راه میرسند، ایستادگی کرد.
همانطور که گفت شد اینیادداشت بنا نیست طولانی و مفصل باشد و به یادآوری و تذکر همینیکنکته بسنده میکند که مانورهای محیرالعقولی که تامکروز در تاپ گان یک و تاپ گان دو انجام میدهد، در واقعیت از خلبانان آمریکایی برنمیآید. مرور خاطرات خلبانان ایرانی که در آمریکا آموزش دیدند، برایمان کافی است تا بر اینواقعیت واقف شویم. اینخلبانان میگویند اساتید آنها در آمریکا که در جوانی خلبانهای نیروی هوایی یا نیروی دریایی اینکشور در جنگ ویتنام بودند، هنگام آموزش نبرد هوایی به آنها، با ذکر خاطرات خود از جنگ ویتنام گفته بودند در آسمان ویتنام به محض اینکه از قفل موشکهای زمینبههوای SAM2 یا SAM6 که شوروی در اختیار ویتنام گذاشته بود، روی هواپیمای خود با خبر میشدند، اقدام به ترک هواپیما و خروج اضطراری میکردند. یعنی با اطلاع از اینکه موشک SAM روی هواپیمای آنها قفل کرده، حتی پیش از شلیک موشک، اجکت میکردند. اما کافی است خاطرات شاگردان همینخلبانان آمریکایی، یعنی خلبانانی از ایران چون عبدالحمید نجفی (جدال با مرگ در فرار از چنگ موشکهای SAM6 و SAM7/ بمبهای بومی بهتر از نمونههای غربی بودند) یا محمد عتیقهچی و یا محمود اسکندری را بخوانیم تا متوجه شویم نبرد سلحشورانه و مردانه در آسمان چهمعنایی دارد!
خلبانان بهمعنای واقعی کلمه نابغه ایرانی در طول سالهای جنگ بهدلیل تحریمهای آمریکا و غرب، تمام سعی و تلاش خود را برای حفظ پرندهها و تجهیزات مرتبط با پرواز میکردند و تنها شنیدن حکایت فرارهایشان از دست موشکهای مرگبار روسی و فرانسوی که در اختیار رژیم بعثی عراق بود، هیجانی بهمراتب بیشتر از تماشای تاپ گان دو را برای مخاطب به ارمغان میآورد.
خبرگزاری مهر به بهانه موضوعی که مطرح شد، مخاطبان را به مطالعه دو گزارش زیر دعوت میکند و در پاسخ به رسانههایی که سعی بر مصادره و جدا کردن قهرمانان نیروی هوایی از ایران و ایرانی دارند، ایننکته را نیز که در گزارشهای معاندانه آنها بیان نمیشود، تذکر میدهد که پهلوانانی چون محمود اسکندری به نیت دریافت مدال یا تشویق به دل آتش پدافند مرگبار صدام حسین نزدند. آنها قهرمانان ایران هستند حتی اگر بعد از چند دهه از سایه بیمهریها بیرون آمده و قدرشان دانسته شود. بین رزمندههای ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس، چنینچهرههایی کم نیستند که باید کشف شده و دلاوریهایشان روایت شود تا مخاطب متوجه شود، افسانهپردازیهای آثاری چون «تاپگان»های یک و دو هیچ رنگ و اقبالی مقابل قهرمانان واقعی ندارند.