بازی دوستانه تیم ملی ایران با تیم دوم الجزایر نکته های عجیبی داشت و بیشک عجیبترین نکته بازی تعویض بین دو نیمه سردار آزمون بود.
حتی اگر از یک کودک ۱۰ ساله هم سوال کنید در جام جهانی چگونه می توانیم به گل برسیم، بی درنگ به شما می گوید توان تهاجمی تیم ملی در جام جهانی مثلث سردار آزمون، مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش است و اگر قرار باشد مقابل رقیبان قدرتمند مان در جام جهانی قطر کاری کنیم باید صرف نظر از کرنر و ایستگاهی، به توانایی این سه چهره بین المللی دل ببندیم.
اما این سه بازیکن که در سه کشور مختلف بازی می کنند و با سه سبک متفاوت در تیمهای آلمانی، پرتغالی و هلندی به میدان میروند، کجا باید با یکدیگر هماهنگ شوند؟
مگر غیر از این است که اسکوچیچ باید در همین اندک بازی های تدارکاتی باقی مانده تا جام جهانی این مثلث تهاجمی را با هم هماهنگ تر کند تا شانس موفقیت تیم ملی در جام جهانی بالاتر برود؟
تیم ملی در اردوی دوحه فقط یک بازی تدارکاتی انجام داد و متاسفانه در همین یک بازی تدارکاتی هم بین دو نیمه جناب اسکوچیچ سردار آزمون را تعویض کرد. نیاز به گفتن ندارد که سردار آزمون زهردار ترین مهره در خط حمله تیم ملی است و بارها و بارها پیش آمده در دقایق پایانی کار را به نفع ایران تمام کرده است.
بیرون کشیدن سردار آزمون بین دو نیمه بازی با الجزایر لطیفه ای بود که دراگان اسکوچیچ تعریف کرد. اگر تیم ملی در همین فیفا دی چهار بازی تدارکاتی انجام می داد، می شد قبول کرد از بازی سوم به بعد دراگان اسکوچیچ دست به تغییر در خط حمله و آزمایش مهره های جایگزین بزند اما اینکه تیم ملی فقط یک بازی دوستانه انجام داده و در همان یک بازی دوستانه هم مثلث تهاجمی تیم ملی نمی تواند ۹۰ دقیقه کنار هم آماده و هماهنگ شود، نشان می دهد ما با یک سرمربی طرف هستیم که استراتژی خودش را نمی داند. از یک طرف دروازه بان تیم ملی در نیمه اول چند اشتباه عجیب می کند و گل بد می خورد اما در بازی دوستانه تعویض نمی شود تا ما علیرضا بیرانوند را درون دروازه ببینیم و از طرف دیگر در خط حمله که نیاز داریم عناصر بین المللی تیم ملی به بازی کنار هم عادت کنند، سردار آزمون تعویض می شود.
دراگان اسکوچیچ سر شوخی را با ما باز کرده است!