فصل نقلوانتقالات فوتبال ایران از ۲۳ خرداد رسما آغاز شد و تیمهای لیگ برتری برای ثبت قرارداد بازیکنان خود تا ۹ شهریور فرصت دارند. این درحالی است که اغلب تیمها مذاکره با بازیکنان موردنظر خود را از چندهفته مانده به پایان لیگ قبل آغاز کردهاند و همچنان درحال مذاکره هستند. نکته جالبتوجه درمورد لیگ امسال قیمتهای نجومی بازیکنان است. نه اینکه هرسال شاهد رشد قیمت بازیکنان نبودیم ولی در فصل جدید چنان اتفاقی رخ داده که تیمهای لیگ برتری از نوع متمولشان هم دیگر تاب قرارداد بستن ندارند و بسیاری از مذاکرات نیمهکاره رها شدهاند. بااینحال در این بازار عجیبوغریب اتفاقات دیگری هم رخ میدهد که بهواسطه مدیران برنامه هر بار بر تبوتاب آن افزوده و حتی گاهی با گروکشی همراه میشود.
گرانقیمتهای بیمصرف
هنوز لیگ تمام نشده بود که باشگاه پرسپولیس با برخی بازیکنان خود تمدید کرد. یکی از این بازیکنان مهدی ترابی بود. او که همواره یکی از بهترین بازیکنان تیم پرسپولیس بوده قراردادی ۹ میلیارد تومانی بست و مورد تمجید قرار گرفت؛ چراکه بهنظر بسیاری از کارشناسان فوتبال بیش از اینها میارزد. حال اینکه کارشناسان با چه متر و معیاری قیمت بازیکن تعیین میکنند و از ترابی بهخاطر این فداکاری تمجید کردند، بماند. این همه ماجرا نیست. در مورد این بازیکن و خیلیهای دیگر شنیدیم آپشنهایی در قراردادش هست که رقم آن را بهمراتب بالاتر میبرد. این درحالی است که ترابی برخلاف فصول قبل آن بازیکن همیشگی نبود و پیشترها بهتر از این برای تیمش بازی میکرد.
ترابی نمونهای از همه بازیکنانی است که با وجود افزایش مبلغ قرارداد بیش از حد تصور دریافت خواهند کرد. بدونشک بازیکنان لیگ برتری ما نه در حد تصور که بیش از آنچه باید در این فوتبال هزینه کرد، دستمزد میگیرند. چه خوب که تیمهای لیگ برتری میتوانند برای جذب بازیکن هزینه کنند اما آیا این هزینه نباید صرف افزایش کیفیت لیگ ایران شود، پس چرا نمیشود و شاید افت کیفیت و نزول آن هستیم؟ در اصل در بین بازیکنانی که برای گرفتن پولهای بالا صف کشیدند و باشگاههایی که برایشان غشوضعف میروند، بازیکنان بنجل و بیمصرفی گنجانده شدند که صلاحیت دریافت پولهای میلیاردی را ندارند.
بازیکنی که یکشبه قراردادش از دومیلیارد به ۱۵ میلیارد افزایش مییابد، آیا آن کیفیت لازم را دارد. این نفرات جدا از بازیکنانی هستند که تازه در لیگ ظهور کرده و قابلیت ستاره شدن دارند که البته آنها تاکنون چنین مبالغی دریافت نکردهاند و نخواهند کرد. از این رو این نکته قابلتامل است که برخی در این بین بدونتوجه به کارآیی و سطح بازیکن بهواسطه رسانهای شدن نامشان و تبلیغی که مدیران برنامهشان انجام میدهند به ستاره تبدیل شدهاند. درحالیکه شاید آن کارآیی لازم را در تیم فصل قبل خود نداشتهاند. از اینرو افزایش دستمزد برای این ستارههای بیمصرف لازم بهنظر نمیرسد و چه بهتر که پول حرفهای خرج بازیکن حرفهای شود. یادمان نرفته که فصل گذشته چه دعوایی بین سرخابیها برای جذب امین قاسمینژاد بود و درنهایت استقلال او را خرید و خود را برنده دربی نقلوانتقالات نامید و این بازیکن تبدیل به یک نیمکت نشین شد و در میانههای فصل هم به تیم دیگری رفت!
ستارههای آپشندار
در شرایطی که بودجههای تیمهای لیگ برتری دیگر کفاف دخل و خرج این تیمها را نمیدهد، اینطور بهنظر میرسد که برخی باشگاهها راهحل قرارداد بستن با برخی بازیکنان را یاد گرفتهاند. در این بین هستند باشگاههایی که از میزان بودجه دریافتی خود مطلع هستند. از این رو میتوانند برای تیم تا آخر فصل برنامهریزی کنند و مبالغ قرارداد خود را با نظم بیشتری ببندند. در این بین باشگاهها برای اینکه نظم مالیشان به هم نخورد، بتوانند بازیکن طراز اول بخرند و از بازار نقلوانتقالات عقب نمانند، رو به قراردادهای آپشندار میآورند. در این نوع قراردادها مبلغ قابلتوجهی برای هر آپشن در نظر گرفته شده و بازیکن سطح اول که از تواناییهای خود مطمئن است و شرایط باشگاه موردنظر را میداند با چنین نوع قراردادی موافقت میکند.
به این شکل که باشگاه با بازیکنی یکسوم مبلغ موردنظر قرارداد میبندد. در این قرارداد مثلا برای یک مهاجم درازای هر گل یا پنالتی مبلغی قابلتوجه به دلار در نظر گرفته میشود و با افزایش مبلغ دلار این قرارداد رو به افزایش است و از طرفی بازیکن نیز در ازای روی فرم بودن و تاثیر گذاری پول میگیرد و باشگاه نیز درصورتیکه بازیکن برایش کارآیی داشته باشد، پول پرداخت میکند. اغلب بازیکنان خارجی با هر توانایی با این نوع قراردادهای کنار میآیند ولی هستند بازیکنانی در داخل کشور که فصل قبل نیز چنین قراردادی بستند و در فصل جدید با همین فرمان ادامه دادهاند و از این نوع قراردادها راضی هستند.
شبنشینی در هتلهای پنج ستاره
مدیران و نمایندگان اغلب تیمهای شهرستانی در هتلی پنجستاره در تهران مستقر هستند و برای مذاکره با بازیکنان موردنظر در همین هتلها قرار میگذارند. در مورد باشگاههای تهرانی هم وضع به همین منوال است و علاوه بر اینکه آنها برخی بازیکنان را در دفتر باشگاه ملاقات میکنند، برخی رایزنیها و مذاکرات نیز پنهانی و در هتلهای معروف تهرانی انجام میشود تا از دید خبرنگاران دور باشند.
جالب است که اغلب این ملاقاتها از ساعت ۱۲ شب به بعد صورت میگیرد تا هم در سکوت و خفا باشد و هم رسانهها از رصد آن محروم شوند. جالبتر اینکه در این ملاقاتهای شبانه اغلب بازیکنان هم حضور دارند. اینکه بازیکن در این روزها تعطیل است جای خود اما بیشتر این بازیکنان- که اتفاقا از بازیکنان پرسروصدای لیگ هستند- بهجای اینکه به بدنشان استراحت بدهند و ریکاوری مناسبی داشته باشند، مشغول شبزندهداری هستند. نکته دیگر درمورد این ملاقاتها بازارگرمی بازیکنان است. برخی از آنها در ملاقات با نمایندگان یک باشگاه عکسی از خود میگیرند و برای نماینده تیم خواهان دیگرشان میفرستند و بهشکلی به آنها هشدار میدهند که پای میز مذاکره با رقیب نشستهاند. شاید اگر این بازیکنان بهجای تلاش برای این کارها کمی روی فوتبال تمرکز میکردند نیاز به این همه تبلیغات نداشتند؛ چراکه بازیکن باکیفیت را روی هوا میبرند و اتفاقا پول خوب هم میدهند!
تهماندهها برای شما
اگر دقت کرده باشید چند باشگاه درحال رایزنی با برخی بازیکنان هستند و نیمی از باشگاههای لیگ برتری هیچتلاشی برای جذب بازیکن نمیکنند. آنها حتی سرمربی هم دارند ولی فعلا در جریان نقلوانتقالات بیتفاوت بوده و ترجیح میدهند استراحت کنند. برخی از این باشگاهها حتی از مربیان خود برنامه گرفته و لیست ورود و خروجشان هم مشخص است اما هنوز وارد بازار نقلوانتقالات نشدهاند. دلیلشان هم کاملا قانعکننده است. این تیمها که از نظر مالی جزء تیمهای متوسط یا ضعیف لیگ هستند، میدانند که در شرایط فعلی امکان خرید بازیکن ندارند، از این رو اول منتظر میمانند تا تیمهای متمول خریدهای خود را انجام دهند و هرچه ماند بر سر آن چانه میزنند.
در اصل چون میدانند توان رقابت مالی با رقبا را ندارند، ابتدا کنار نشسته و تبوتاب بازار را محک میزنند و هرجا متوجه شدند امکان رقابت دارند، وارد میشوند. همیشه یکسری بازیکن گرانقیمت وجود دارند که متعلق به تیمهای خاص هستند و امکان خریدشان برای همه وجود ندارد. از اینرو این تیمها که توان خرید چنین بازیکنانی را ندارند، وقتی وارد بازار نقلوانتقالات میشوند که رقبای ثروتمندشان دیگر کنار کشیدهاند و علاقهای به بازیکنان باقیمانده ندارند.
نمیخریم تا بگندد
تازگیها باب شده هر وقت جامعه با تورم اجناس موجود در بازار روبهرو میشود، مردم با شعارهایی نظیر نمیخریم تا بگندد یکدیگر را به خودداری از خرید تشویق میکنند و به این شکل قصد دارند با گرانیها مبارزه کنند، درحالیکه همین مردم در بسیاری از موارد خود از پیشگامان خرید از چنین بازارهایی هستند. حالا در فوتبال هم همین موضوع باب شده است.
طی چند هفته اخیر که اغلب مدیران باشگاهها پای میز مذاکره با بازیکنان موردنظر رفتهاند با قیمتهای عجیب و بالای آنها روبهرو شدهاند و چند تن از آنها با هم قرار گذاشتهاند که فعلا قراردادی نبندند تا بازیکنان متوجه شوند با پیشنهاد آنها خریداری نیست و قیمتها را کاهش دهند. این موضوع باعث شده بازیکنانی که تا چندی پیش خبر از توافقشان با فلان باشگاه بود، حالا پای میز مذاکره با تیمهای دیگر بروند و بهنوعی هنوز توافقی صورت نگیرد. البته ممکن است همین باشگاهها بهزودی زیر قول خود بزنند و با کمی تخفیف قولوقرارها را فراموش کنند و به توافق برسند. در این فوتبال هیچچیز بعید نیست!