وقتی تصویر و نام جلال مقامی شنیده میشود ناخودآگاه یاد برنامه نوستالژی دیدنیها میافتیم که روزهای یکشنبه ما را پای تلویزیون مینشاند و با علاقه تمام تصاویر را با نریشنی که چاشنیاش صدای گرم مقامی بود، میدیدیم و لبخند به لبهایمان میآمد. مقامی آنقدر در میان مردم ایران شهرت دارد که نیازی نیست او را به عنوان یکی از دوبلورها و گویندگان پیشکسوت معرفی کنیم، زیرا جنس صدایش همیشه در ذهن و خاطر مردم حک شده است. او در بسیاری از فیلمها به جای شخصیتهای جوان صحبت کرده و خیلی از هنرپیشگان و بازیگران جوان سالهای انقلاب با صدای او شناخته شدند. گرچه این اسطوره دوبله ایران بعد از سکته مغزی که سالها پیش داشت آن جنس صدای جوان و پرانرژیاش را ندارد، اما همچنان تن صدای او گرم است و شنیدنی. نکته جالب این که مقامی با وجود سن و سالش از سر و کلهزدن با خبرنگاران و گلگفتن و شنیدن ابایی ندارد و با رویی گشاده و صبر و حوصله صحبت میکند.
جلال مقامی، مدیر دوبلاژ در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه وارد ۸۱ سالگی شدهاید، فکر میکنید تا چه میزان توانستهاید خاطراتی خوب در ذهن مردم باقی بگذارید، میگوید: من همیشه عاشق کارم بوده و عاشقانه هم کار کردهام. تا قبل از بیماریام با انرژی پشت میکروفن مینشستم و دوبله برایم هیجان خاصی داشت و هنوز هم که فیلمها را میبینم، قلبم برای دوبله میتپد. راستش اگر بخواهم بشمارم باید بگویم به جای ۵۰۰ هنرپیشه معروف صحبت کردهام.
وی ادامه میدهد: شاید جوانترها کمتر به یاد داشته باشند، اما من به جای بسیاری از جوانهای نقش اول سینما صحبت کردهام. نقشهایی که هر کدام متفاوت بودند؛ مثل عمر شریف در آثاری همچون بالاتر از معجزه، بانوی مسخره، جاگرنات، دکتر ژیواگو، رولزرویس زرد، شب ژنرالها، طلای مَککِنا، لورنس عربستان، داستین هافمن در فارغالتحصیل، کابوی نیمهشب، رابین ویلیامز در انجمن شاعران مرده، خانم داوتفایر، جومانجی، هملت، ویلهانتینگ خوب، مرد دویستساله، بیخوابی و… صحبت کردم. واقعاً همه نقشهایی که صحبت کردم را با جان و دل گفتم و اصلا کم نگذاشتم. همیشه به شاگردهایم هم این موضوع را گفتم وقتی به جای هنرپیشهای صحبت میکنند، نگاه کنند طرف مقابل تا چه میزان دهانش را باز میکند و حرف میزند و بعد طبق آن عمل کنند.
این مدیر دوبلاژ با اشاره به حضورش به عنوان گوینده نقش ابوطالب در فیلم محمد رسولا… (ص) ساخته مصطفی عقاد بیان میکند: تمرکز زیادی در کار داشتم تا نقش ابوطالب را درست گویندگی کنم. زحمت زیادی هم برای این کار کشیده شد و آقای اسماعیلی هم مدیر دوبلاژ بود.
مقامی درباره این که بسیاری از هنرمندان ایران هم مشهوریتشان را مدیون صدای او هستند، توضیح میدهد: همانطور که تاکید کردید من به جای هنرمندان ایرانی صحبت کردم. به جای فرامرز قریبیان خیلی حرف زدم. در دو فیلم هم به جای پرویز پرستویی صحبت کردم. قبل از اینکه صدای سر صحنه باب شود بیشتر کارها دوبله میشد. به جای مجید مظفری هم حرف زدم. به یاد دارم زمانی که سریال پلیسی مزد ترس هم پخش میشد جای عبدالرضا اکبری در این مجموعه حرف زدم. در مجموع نقشهای بسیاری را گویندگی کردهام. این مدیر دوبلاژ در پاسخ به این سوال که آیا هر صدایی برای دوبله مناسب است، زیرا در سالهای اخیر خیلی شاهد ورود صداهای خاص به دوبله نبودیم، میافزاید: خاصیت دنیای جوانی این است که با دیدن یک هنرمند ناگهان علاقهمند میشوند سراغ بازیگری یا گویندگی بروند. در حالی که من همیشه به شاگردهایم گفتهام که باید ببینید صدایشان برای کار دوبله مناسب است یا نه. صدا باید قابلیت تغییر و نرمش را داشته باشد. شما نمیتوانید از سازی مثل پیانو، صدای ویولن در بیاورید؛ بنابراین فقط صدای زیبا برای دوبله کافی نیست. جوانانی که وارد این عرصه میشوند برای رسیدن به نقطه ایدهآل در دوبله باید خیلی تمرین کنند. کار دوبلورها راحت نیست و خیلی هم سختی دارد تا یک دوبلور خوب شود.
مقامی درباره اینکه ناراحت نیستید که از سال ۹۳ دچار سکته مغزی شدید با دنیای کار خداحافظی کردید، تصریح میکند: مگر میشود ناراحت نبود! زمانی مثل بلبل حرف میزدم. در استودیوهای دوبله با دوستان کلی حرف میزدیم و فیلم دوبله میکردیم، ولی حالا خانهنشین شدهام. البته باید تاکید کنم مرتب مطالعه میکنم و دلمشغولی این روزهای من مطالعه است. شبها هم موسیقی آرام گوش میکنم. این بیماری خیلی سریع عصبهای نقاط مختلف بدنم را از کار انداخت. اما خیلی کند عوارض این بیماری از بدنم خارج شد، ولی خدا خواست مدتی بعد قدرت تکلم را به دست آوردم. البته هم اکنون مشکل تکلمام برطرف شده، اما تن صدایم خوب نشده است. از سال ۹۳ دیگر خانهنشین شدهام. خداحافظی با کار سخت بوده و نمیتوان گفت کار راحتی است. سکته مغزی تمام برنامههایم را به هم زد و همه انرژیای که در بدن ذخیره داشتم را نابود کرد. ضمن اینکه من سالهاست کار دوبله کردهام. دیگر کافی است و الان باید جوانها کار کنند.
شخصیتهایی که با صدای مقامی جان گرفتند
در راستای تکریم پیشکسوتان پهنه هنر و دیدارهای مستمر با اهالی فرهنگ، این بار حسین قرایی مدیرکل روابط عمومی رسانهملی به عیادت استاد جلال مقامی در استان البرز رفت. قرایی در این دیدار، ضمن ابلاغ سلام دکتر پیمان جبلی رئیس رسانهملی به صدای ماندگار دوبله ایران، خطاب به استاد مقامی گفت: افرادی مثل شما هویت و شناسنامه هنر دوبله ایران هستید و هنرمندانی نظیر شما به دوبله اعتبار دادند. گویندگان و دوبلورهایی مانند شما با هنر و صدایتان موجب محبوبیت طیف بزرگی از بازیگران سینمای جهان شدید. در سینمای ایران نیز کم نبودند فیلمها و شخصیتهایی که با هنر شما جان گرفتند و بارور شدند.
وی با بیان اینکه دوبله ایران برای درخشانماندن نیازمند امثال شماست، تاکید کرد: شما راه درستی را انتخاب کردید و کار خود را به درستی به سرانجام رساندید و اکنون جوانان با تکیه بر راهی که شما رفتید جا پای شما میگذارند و از منش و رفتار شما در هنر دوبله تبعیت میکنند.
مدیرکل روابط عمومی رسانهملی، اجرای استاد مقامی در برنامه «دیدنیها» را از خاطرات فراموشنشدنی توصیف کرد و گفت: یکی از عوامل محبوبیت این برنامه اجرای متین شما بود. قرایی گفت: هر چند مردم شما را با برنامه «دیدنیها» به یاد میآورند، اما حضور شما در رادیو پیام و هنرنماییتان در برنامه «از سرزمین نور» رادیو ایران، در کنار دوبله آثار منحصربهفرد تلویزیونی و سینمایی برای مخاطبان و دوستدارانتان فراموشنشدنی و ماندگار است.
جلال مقامی نیز در این دیدار با تشکر از توجه صداوسیمای جمهوری اسلامی به هنرمندان پیشکسوت، خود را هنرمندی عاشق دانست که هنوز با شنیدن صدایش در فیلمها دلش برای دوبله میتپد.
مقامی با بیان اینکه این روزها در خانه کتاب میخواند و فیلم تماشا میکند، اظهار داشت: از عملکرد و کارنامه ام در این سالها راضی هستم. چون کارهایی که باید انجام میدادم با عشق به مردم انجام دادم.
این هنرمند درباره آرزویش در ۸۱ سالگی اظهار کرد: بدون تعارف تنها آرزویم برای ملت ایران سلامتی و آرامش است. من کارهایم را کردهام. هنوز به یاد اجرا در رادیو پیام و عصربخیر تهران و دیگر برنامههایی که سالها در آن حضور داشتم، هستم. مقامی درباره حال و هوای خود گفت: سال ۹۳ بر اثر عارضه سکته مغزی برای مدتی قدرت تکلم خودم را از دست دادم، اما خدا را شکر این روزها حالم خوب است و مشکلات را پشت سر گذاشتهام. البته سال گذشته هم از ناحیه پا دچار شکستگی شده و مدتی در بیمارستان بستری شدم. هماکنون خوبم، اما دیگر توانی برای ادامه کار ندارم.