رضا جاودانی آنقدر چهره شناختهشدهای هست که نیاز به معرفی نداشته باشد. سرشناسبودنی که میتوان واژه محبوبیت را نیز در کنارش نشاند و شاهدش را هم که از غیب رسیده برگزیدهشدن او بهعنوان بهترین مجری برنامههای ورزشی در بخش نظرسنجی مردمی برنامههای تلویزیونی در اختتامیه سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی ایران دانست. اتفاقی که رضا جاودانی را با سالهای سال سابقه کار در تلویزیون بهعنوان مجری، همچنان خوشحال میکند و در توضیح دلیلش از مردمیبودن این جایزه یاد میکند و میافزاید هربار که جایزه مردمی بگیرد، خوشحالترین است. او همچنین کمرنگشدن صداقت را بزرگترین چالش پیشروی این روزهای تولید برنامه ورزشی در تلویزیون میداند و اشاره میکند که پیشتر اجازه داشتند و میتوانستند براساس مستندات، یک فدراسیون ورزشی را به چالش بکشند اما این اتفاقی است که اکنون به هزارویک دلیل نمیتواند رخ دهد. متن گفتوگوی رضا جاودانی به بهانه این انتخاب مردمی با روزنامه جامجم را در ادامه بخوانید.
شما سالهاست که اجرای برنامههای ورزشی را بهعهده دارید. اگر بخواهید نگاهی به جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی ایران داشته باشید آن را چگونه رویدادی ارزیابی میکنید؟ چون گاهی شاهد هستیم این جشنواره بدون داشتن هدف برگزار میشوند.
از نظر من برگزاری جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی ایران که سیزدهمین دوره آن با حمایت کمیته ملی المپیک، پارالمپیک و آکادمی ملی المپیک، وزارت ورزشوجوانان، شبکه سه سیما، سازمان صداوسیما و سازمان سینمایی وزارت ارشاد و در بخش خصوصی با همت موسسه فرهنگی – هنری خانه هنر خیام در تیرماه ۱۴۰۱ همزمان با هفته المپیک برگزار شد اتفاقی بسیار خجسته است. این که این جشنواره شامل بخشهای گوناگون مستند کوتاه، مستند بلند، داستانی کوتاه – تیزر و نماآهنگ – پویانمایی، داستانی بلند، سینمایی ملی و بینالملل و نظرسنجی مردمی برنامههای تلویزیونی است موجب میشود تولیدات تصویری حوزه ورزش در جایی با حضور اساتید این حوزه بررسی و بهترینهای آنها انتخاب شوند که از نظر من بسیار پسندیده، انگیزهبخش و مثمرثمر است.
انتخاب شدن در بخش نظرسنجی مردمی، بیشک همواره اتفاقی لذتبخش است و تفاوت نمیکند انتخابشونده، همچون شما در اوج پختگی کارش باشد یا بهتازگی پا به این عرصه گذاشته باشد. احساستان نسبت به این اتفاق چیست؟
انتخابشدن، محبتی بوده است که تابهحال در سالهای قبل و رویدادهای گوناگون چند باری نصیب من شده است اما این جایزه اخیر، بیش از هر چیز از آن نظر برایم ویژه است که عنوان «بخش نظرسنجی مردمی برنامههای تلویزیونی» را بر پیشانی دارد و مردمیبودن این انتخاب، جایزه حاصل از آن را برای من سوای هر جایزه دیگری میکند و طعمی بسیار شیرین دارد. پس از همه کسانی که در نظرسنجی شرکت کردند و به من رای دادند و همچنین کسانی که شرکت کردند اما رایشان عزیز دیگری بود و گوشهچشمی به بچههای جوانتر داشتند تا انگیزههایشان را تقویت کنند، بینهایت سپاسگزارم چراکه اگر این رایدهندگان، این مردم نباشند واقعا پاسخی برای این سوال که ما برای چه کسی تلاش میکنیم نخواهیم داشت. من به شما میگویم، اگر هر سال جایزه مردمی بگیریم، آن سال خوشحالترینم و بهترین سال زندگیام را سپری میکنم.
برخی مواقع مجریان برنامههای ورزشی از ادبیات محاورهای استفاده میکنند درحالیکه این موضوع مورد نقد مردم است. شما چه نظری دارید؟
به نظر من بهعنوان اولین نکته همواره باید به درک، فهم، شعور و احساس مخاطب عمیقا احترام گذاشت و بههیچعنوان آنرا دستکم نگرفت. نکته بعدی این که همچنان باید مطالعه کرد و آموخت. همچنان که نباید هیچ نشانی از کبر و غرور در کلامتان باشد و مردم باید بدانند از جنس خودشان هستید و در این صورت است که پذیرای شما خواهند بود. به عقیده من، مردم بسیار سریع و درست متوجه میشوند اگر بخواهید ادا دربیاورید و این نکتهای است که هیچگاه نباید فراموش کنید. نکته دیگر که گاهی اوقات از دست خودم هم درمیرود اما برای رعایتکردنش میکوشم، با ذکر این نکته که حتی شاید برخی مخاطبان آن شیوه را بپسندند، پیشگیری از نزدیکشدن ادبیاتی که در رسانهای چون تلویزیون به کار میبریم، به ادبیات کوچه و خیابانی و محاورهای است. مجددا تاکید میکنم که هم ممکن است برخی مخاطبان این ادبیات را بپسندند و هم برخی برنامهها بطلبد که در آنها اینگونه صحبت کنید اما جز در این موارد خاص، به نظر من، باید به همان ادبیات استانداردی که پیش از این از اساتیدمان آموختهایم پایبند بمانیم.
چه کسی یا کسانی الگوی کار رضا جاودانی هستند که بار دیگر از طرف مردم بهعنوان بهترین مجری برنامههای ورزشی انتخاب شده است؟
من معتقدم، شما بهعنوان مجری برنامههای ورزشی، میتوانید از هرمجری دیگری، حتی جوانهایی که تازه آمدهاند و گاهی اوقات بارقههای نبوغ و خلاقیت را میتوان بهوضوح در کارشان مشاهده میشود بیاموزید. این نکته را گفتم که بدانید خودم را به شخص خاصی محدود نمیکنم اما همیشه بسیار دوست داشتم استایل استاد بسیار عزیزم، اسماعیل میرفخرایی را داشته باشم؛ انسانی فوقالعاده باسواد و تحصیلکرده که زیر و بم ادبیات رسانه را میشناخت و دقیقا میدانست در چه لحظهای باید لبخند زد و در چه لحظهای جدی بود و در کدام لحظه باید چه کلامی را بر زبان آورد. من بارها در رسانههای گوناگون هم گفتهام که کار ایشان میتواند استانداردی درست برای تمام مجریانی که در آغاز کار خود هستند باشند. من یکی از شیفتگان ایشان بوده و هستم و امیدوارم هرجا که هستند سلامت و پایدار باشند. تاکید میکنم که در کنار ایشان، هرگاه دیدهام که مجریان جوان تلویزیون، حتی کسانی که کارشان را بهتازگی آغاز کردهاند، ضمن رعایت استانداردهای رسانه به مرحله بروز و ظهور خلاقیت رسیدهاند، تلاش کردهام آنچه را در آنها میبینیم در خود بپرورم. هرچند درحالحاضر، وجه اول این ماجرا یعنی رعایت استانداردهای ادبیات رسانهای را کمتر و حرکت به سمت ادبیات محاورهای را بیشتر میبینیم؛ اتفاقی که بنا بر عقیده شخصی من، بیآنکه بخواهم بر درستی آن اصرار ورزم، مورد پسند نیست.
شما بزرگترین چالش این روزهای تولید برنامههای ورزشی در تلویزیون را چه میدانید؟
نمیدانم میشود آنچه را میگویم نوشت یا نه اما به نظر من صداقت در برنامههای ورزشی کم شده است. نکتهای که قبلتر بسیار پررنگتر از امروز بود و بهعنوانمثال شما اجازه داشتی و میتوانستی براساس مستندات، یک فدراسیون ورزشی را به چالش بکشید؛ اتفاقی که اکنون به هزارویک دلیل نمیتواند رخ دهد و ازجمله دلایلش، شاید یکی این باشد که برخی مدیرانمان نمیخواهند فضا را برای ورزش بیش از این تلخ کنند یا شاید برخی تهیهکنندگانمان حوصله دردسرهای پس از تولید برنامه چالشی را ندارند و دیگری این که شاید برخی مجریان برنامههای ورزشی به گونهای وامدار برخی فدراسیونها هستند و … . درنتیجه فکر میکنم جای برنامههای انتقادی ورزشی در گروه ورزش شبکه سه سیما کاملا خالی است و ما درحالحاضر برنامهای به نام برنامه انتقادی نداریم. ضمن اینکه باید از حسین زکایی عزیزم که برنامه «گزارشورزشی» به تهیهکنندگی ایشان برگزیده دوم نظرسنجی مردمی بهترین برنامه ورزشی تلویزیون شد، تشکری ویژه داشته باشم که یکی از تهیهکنندگان استاندارد سازمان صداوسیما هستند و امیدوارم قدرش را بیش از این بدانند چراکه امثال او کم پیدا میشود.
ما شما را همچنان در همین مسیر خواهیم دید؟
اگر مجالی باشد و فرصتی و توانی انشاءا… چراکه بسیاری از چیزها در حیطه اختیار شما بهعنوان مجری قرار ندارد و شما باید آنچه را تهیهکننده از شما میخواهد اجرا کنید. ضمن اینکه با بروز و ظهور هرچهبیشتر خلاقیتتان، به جذب بیشتر مخاطب کمک کنید اما در کل خیلی چیزها در ید قدرت شما نیست و ممکن است امروز که با شما صحبت میکنم در خدمتتان باشم و فردا نه.
با مجری مانند دکور برخورد نکنید
رضا جاودانی، گلایهای دارد که بحق هم هست. او میگوید: «متاسفانه همین که زمزمه ایجاد تغییر و تحول و تنوع در برنامهای به گوش میرسد، مجری آن تغییر میکند.» جاودانی در توضیح این اتفاق میافزاید: «درصورتیکه مجری میتواند شناسنامه یک برنامه باشد و این اتفاق از ضعف برنامهسازی است که شما، مجری برنامهتان را در حد یک دکور ببینید و همانطور که دکور را برای ایجاد تنوع عوض میکنید، مجری را هم تغییر میدهید. درحالی که به نظر من اینگونه نیست و اگر گروه تولید برنامهای از حضور یک اتاق فکر درست بهرهمند باشد، مجری میتواند به شناسنامه آن برنامه تبدیل و درنهایت به برندسازی برای سازمان صداوسیما ختم شود که امیدوارم بیش از پیش باشد.»