داریوش مصطفوی رئیس و دبیرکل اسبق فدراسیون فوتبال، مصاحبه ای درباره مسائل مختلف فوتبال کشور انجام داده است
داریوش مصطفوی رئیس و دبیرکل اسبق فدراسیون فوتبال، مصاحبه ای درباره مسائل مختلف فوتبال کشور انجام داده است که در ادامه، بخش هایی از آن را میخوانید:
*هر کسی که میآید کاندیدا میشود یک چیزی یک جوهر در وجود خودش میبیند. آجورلو مرتب در فوتبال بوده. کیومرث هاشمی مرتب در ورزش بوده. علی کریمی یک بازیکن خوب ولی از نظر تجربه مدیریتی کمتر از آن دوتای دیگر بود. البته مشخص بود که علی کریمی ممکن است رای نیاورد. چون فاکتورهای مدیریت اجازه نمیدهد یک نفر از یک حالت ابتدایی بیاید در سطح بالایی قرار بگیرد. علی کریمی به عنوان بازیکن بهترین بازیکن سالهایی از فوتبال این مملکت بوده. مثل دایی و باقری و عزیزی و مهدوی کیا. همین که کریمی به خودش اجازه داده در این صحنه حضور پیدا کند شهامت مدیریتی خودش را نشان داد.
*من بین این افراد اعتقاد داشتم آقایان آجورلو و کیومرث هاشمی متناسب هستند. به شخصه فکر میکردم کیومرث هاشمی رای بیاورد ولی به هر جهت رای است و مجمع و لابیهایی که میشود. در آن مقطع عزیزی خادم رای آورد. فاصلهاش هم با کیومرث هاشمی زیاد نبود و به دور دوم رفتند. عزیزی خادم چهره جوانی بود که تیپ مدیریتیاش برای فوتبال به نظر من مناسب بود. کارهایی هم که کرد نشان داد آدم توانایی است. تا روزی که او را کنار گذاشتند بهترین نتایج و سریعترین صعود را با کمترین هزینه برای فوتبال ما به وجود آورد. من هنوز هم یک حالت گیجمانند دارم که چطور شد برکنارش کردند و جرمش چه بود.
*من نگفتم علی کریمی مدیریت ندارد. وقتی بازیکنی بهترین بازیکن آسیا میشود یک چیزی تو چنتهاش هست. من گفتم برای پست ریاست فدراسیون تفکرات و حربههای مختلف را باید بلد باشد، باید زبان انگلیسی قوی داشته باشد و تجربه مدیریتی کافی. کریمی یک قسمت تجربه را داشت که خب بازیکن تیم ملی بود. بعد هم اعلام نکرد با چه کسانی میخواهد، بیاید. به نظرم پیام خاصی نداشت آن انتخابات.
*عزیزی خادم در یک انتخابات دموکراتیک رییس فدراسیون شد. ایشان کسی بود که میتوانست کار را جلو ببرد و نتایجش را هم دیدیم. وقتی ویلموتس گرفتاری درست کرد برای مملکت ایشان بعد از اینکه دو تا بازی به بحرین و عراق باختیم دوباره آمد روی صندلی نشست و این یکی از نکات مهم است. من همینجا یک پرانتز باز میکنم. آن زمانی که ویلموتس مجدد آمد روی صندلی تیم ملی نشست و دو تا بازی به ایران باخت قراردادش باطل شده بود. او رفته بود شکایت کرده بود و دوباره آمد نشست که این را به موقع بررسی میکنم. به نظر من عزیزی خادم یا هر کس دیگری که بیاید، آن مسائلی که شما گفتید برای ایشان درست کردند، اینها هست و من هم بیشتر از اینها میدانم و جاهای دیگر هم گفتم. چون حق است وظیفه دارم بگویم.
*عزیزی خادم یکی از آدمهایی بود که میتوانست فوتبال را تکان بدهد. امروز هم دارم میگویم جای ایشان با پروندهسازی و صحبت و با نشریات مختلفی که وابسته به خودشان بود غصب شده یعنی جای او الان غصبی است. من اعتقاد دارم هیاترییسه فعلی باید بروند از عزیزی خادم حلالیت بطلبند. چون کاری نکرده بود. مثلا یکی از ایرادهایی که از او میگرفتند و به من مربوط میشد را به شما بگویم. میگفتند کمیته بدوی و استیناف لیگ حرفهای تخلف کرده. چه تخلفی؟ اینکه رییس فدراسیون اعضا را نبرده در هیاترییسه یا مجمع و اسمشان تصویب نشده قانونی نبوده. خب این کار از سه سال پیش بود و قبل از عزیزی خادم هم انجام میشد. یک جوان آمده دلش میخواهد خدمت کند و کار دیگری نکرد. این حرفهایی هم که زدند هیچکدام برایش مدرک رو نشد. حتی سرپرست فدراسیون گفت این پاداشهایی که داده شده بود قانونی بود. دماغ یک نفر را که میخواست خدمت کند، زدید، سوزاندید. نسلهای بعدی چطور میتوانند، بیایند جلو که خدمت کنند؟
*یک چیزهایی هست که میشود، گفت ولی یکسری چیزها را نمیشود، گفت. من که مدرک ندارم، بیایم یک نفر را متهم کنم. پس فردا یک شکایتی از من میکنند و آخر عمری مرا می برند زندان. هیچ کس هم صدایش در نمیآید. شاید، شاید یک اتفاقاتی افتاد که به این مسیر رسید. من ایراد را به عزیزی خادم میگیرم. نباید میگذاشت کار به اینجا برسد. اگر شما قبل از اینکه رییس شوی به کسی قول دادی دبیرکلش میکنی خب دبیرکلش کن! حتما خوب بوده دیگر.
*به من گفتند اسطوره شکست! من نمیدانم چه شکستی آوردم؟ تا زمانی که من بودم در جام ملتها عربستان را سه – هیچ و کره را ۶ بر ۲ بردیم و تیم رفت ماقبل فینال که به نفوذ اعراب در کنفدراسیون آسیا باختیم. دو تا پنالتی روی خداداد عزیزی و کریم باقری نگرفتند. تمام شد. آقای عزیزی خادم باید همه جوانب را در نظر میگرفت. یکی از ایرادات ایشان این بود که حرف گوش نمیکرد. نه حرف بد که حرف خوب را هم گوش نمیکرد. مشاوران دورش کسانی بودند که نتوانستند ایشان را در مورد کاری که انجام میداد قانع کنند.
*از شما میپرسم آیا حرف بدی به آقای راستینه (نماینده مجلس) زدم؟ او هم مثل بچه من است. نماینده کشور است و قابل احترام. حرف بدی نزدم به ایشان. من گفتم بروید دنبال اصول کاری یک نماینده مجلس و دنبال مشکلات مردم باشید. به همین آقای راستینه و آقای قاضیزاده که خیلی شاکی این ماجرا هستند، میگویم یعنی شما نماینده شدی که بروی دنبال کارهای ویلموتس و عزیزی خادم و اینکه تاج رییس فدراسیون نشود؟ ماهیت و طبع کار شما در مجلس این تعریف شده؟