لوکادیا: همسرم لبنانی است اما…

یورگن لوکادیا بزرگترین خرید خارجی سالهای اخیر پرسپولیس است که از بوخوم‌ به این تیم آمده تا مشکل خط حمله سرخپوشان را حل کند. او در اولین گفتگوی خود پس از انتقال به پرسپولیس در مورد شباهت ایران به اسپانیا حرف زده و همچنین از برخورد گرم مردم، گفته است.

لوکادیا که به نظر خونگرم و خوش‌صحبت است، از هواداران پرسپولیس خواسته تا به نمایش‌های داخل زمین او توجه کنند. او می‌گوید شخصیتش اینطور است که کمتر حرف بزند و بیشتر عمل کند.

اولین گفتگوی لوکادیا پس از انتقال به پرسپولیس را می‌خوانید:

* هوای ایران شبیه اسپانیاست

اول از همه راجع به هوا بگویم که خیلی شبیه اسپانیا است. من در اسپانیا خانه دارم و با خانواده‌ام آنجا زندگی میکردیم و فرزندانم هم آنجا به مدرسه می‌روند. اسپانیا هم هوا در این موقع از سال گرم است و می‌توانم بگویم که هوای ایران شبیه آنجاست. با این تفاوت که آنجا ساحل‌های زیادی دارد.

* ایرانی‌ها خیلی صمیمی هستند

من در هلند به دنیا آمده‌ام و اگر بخواهم آنجا را با ایران مقایسه کنم، به نظرم مهمترین تفاوت نحوه رانندگی مردم است که خیلی فرق دارد. ساختار و نحوه ساخت آپارتمانها متفاوت است. مردم اینجا خیلی مهربان‌تر و صمیمی‌تر هستند. حتی افرادی که در هتل کار می‌کنند، هرروز که من را می‌بینند احوال‌پرسی می‌کنند. فکر میکنم این بزرگترین تفاوت است بین رفتار مردم دو کشور.

* همسرم لبنانی است اما…

همسر من لبنانی است و زندگی در ایران برای او هم تا حد زیادی جدید و ناشناخته است. ولی من واقعا هیچ ایده‌ای درباره زندگی در ایران نداشتم. زندگی در اینجا برای خانواده‌ام یک تجربه آموزنده هم هست.

\

* در ایران امنیت کامل دارم

ایران واقعا امن است و من اینجا احساس مانیت دارم. فکر می‌کنم در اروپا لزوما اینطور فکر نمی‌کنند ولی من وقتی برگشتم می‌توانم به همه بگویم که اینجا امن است و من امنیت دارم. بنابراین فرزندانم هم احساس آرامش دارند و این یک فرصت خوب برای آنهاست که نه تنها اینجا باشند بلکه زندگی خوب را تجربه کنند. همانطور که من اینجا این تجربه را دارم.

* دوست دارم پسرانم سه زبان یاد بگیرند

من همین را می‌خواهم که خانواده‌ام به ایران بیایند ولی بچه‌هایم مدرسه می‌روند و آنها همین الان اسپانیایی صحبت می‌کنند و دوست دارم که آنها را اینجا نگه دارند. در شرایطی که بتوانند همزمان اسپانیایی و انگلیسی و هلندی یاد بگیرند تا وقتی که بزرگ شدند بتوانند به سه زبان صحبت کنند و بخش جابجایی موضوع مهم است چرا که بالاخره آنها کودک هستند. ما قبلا به آلمان و انگلیس رفتیم و الان هم آنها احتمالا به ایران می‌آیند و بنابراین چند جابجایی برای بچه‌ها می‌شود که برایشان سخت است.  بهترین شرایط برای رشد آنها این است که در یک محیط ثابت باشند. همین الان آنها در اسپانیا به مدرسه می‌روند و معلمان خود و شرایط آنجا را می‌شناسند. ممکن است؛ به هر حال این زندگی فوتبالی است.

* برای حضور در پرسپولیس با علیرضا جهانبخش صحبت کردم 

پیش از حضور در ایران، من با علیرضا جهانبخش صحبت کردم. او به من گفت ایران لیگ قوی‌ای دارد و مردم آنجا مهربان هستند و تهران شهر خوبی است و در کل از ایران خیلی تعریف کرد. راهنمایی‌های او قطعا در این انتخاب به من کمک کرد که در تیم لیگ و در این تیم باشم. حتما می‌خواهم از علیرضا و همه افرادی که کمک کردند که من این تصمیم را بگیرم تشکر کنم. من از آنها درباره ایران فقط چیزهای خوب شنیدم.

* چرا به پرسپولیس آمدم؟

ماجراجویی. من به ماجراجویی علاقه دارم و دوست ندارم در یک جا ثابت باشم. فکر میکنم حضور در اینجا به من این فرصت را داد که از حاشیه امن خارج شوم. وقتی به خودم و شخصیتم نگاه می‌کنم این موضوع را در خودم دوست دارم که به تجربه کردن چیزهای جدید علاقه دارم. مخصوصا در خارج از اروپا و اینکه در جای متفاوتی باشم.

* مردم در اروپا بیشتر پرسپولیس را دنبال می‌کنند

واقعا هنوز نمی‌دانم تجربیاتم چطور می‌توانند کمک کنند. باید در این لیگ بازی کنم تا بتوانم به این سوال پاسخ خوب بدهم. ولی در کل فکر می‌کنم باتوجه به حضورم در این لیگ‌ها، در لیگ ایران مثمرثمر باشم. وقتی که من اینجا بازی می‌کنم، خیلی از مردم در اروپا لیگ ایران را دنبال می‌کنند، خلاصه بازی‌ها را می‌بینند و از هم می‌پرسند پرسپولیس چه تیمی است و چرا لوکادیا این تیم را انتخاب کرده است. فکر میکنم حضور من توجه افراد زیادی را به لیگ ایران جلب می‌کند. بنابراین به نظر من حضورم در پرسپولیس هم برای من خوب است، هم برای لیگ و هواداران.

* نمی‌گویم پنجاه گل در لیگ ایران می‌زنم 

من واقعا به خاطر تک تک پیام‌های مردم تشکر می‌کنم. سعی کردم همه را بخوانم ولی به دلیل تعداد بالای پیام‌ها این کار غیرممکن بود. واقعا برای این استقبال قدردانی میکنم ولی در نهایت چیزی که اهمیت دارد این است که در زمین بازی بتوانم کمک کنم. حتی اگر هواداری هم در ورزشگاه نباشد، بازی می‌کنم. اگرچه حضور آنها، تشویق و جوی که ایجاد می‌کنند، خیلی به ما کمک می‌کند که بازی را ببریم. می‌خواهم هواداران تیم موضوع را فراموش کنند که مهم کیفیت من در زمین بازی است. از همه پیام‌های هواداران و استقبال اعضای تیم ممنونم ولی شخصیت من اینگونه است که دوست دارم در عمل خودم را نشان بدهم. نمی‌خواهم فقط حرف بزنم و بگویم من می‌خواهم قهرمان شوم و پنجاه گل بزنم. دوست دارم خوب بازی کنم، به تیم کمک کنم و هواداران را خوشحال کنم.

* باید تلاش کنیم جام به دست بیاوریم 

فکر می‌کنم به عنوان یک تیم از من گرفته تا یک عضو تدارکات، همه کار بزرگی داریم که باید باهم انجام بدهیم تا جام‌ها را به دست بیاوریم. این فلسفه من است.

* هواداران پرسپولیس به قهرمانی عادت دارند

خیلی واضح است که هواداران پرسپولیس به قهرمانی عادت کردند. بنابراین این یک حرفی منطقی از طرف من است که بگویم هدف ما از بازی در این لیگ، قهرمانی است. نمی‌دانم شرایط فعلی پرسپولیس در آسیا چگونه است ولی قطعا قهرمانی در آسیا هم هدفی است که باید به آن فکر کنیم.

* نمی‌توانم برای بازی صبر کنم 

دوباره از هواداران تشکر می‌کنم و همچنین از مدیرعامل باشگاه که وقتی در استانبول بودم ساعت دو بامداد به وقت ایران با من تماس گرفت. از همه افرادی که در پیوستن من به پرسپولیس نقش داشتند، از خانواده‌ام و بستگانم که در اروپا از من حمایت کردند، تشکر می‌کنم