سریال «خون سرد» به کارگردانی امیرحسین ترابی و نویسندگی علیرضا عطااله تبریزی، محمدمهدی عزیزمحمدی و تهیه کنندگی بهمن کامیار است که از پلتفرم فیلم نت در حال پخش است.
محمدمهدی عزیزمحمدی نویسنده «خون سرد» درباره داستان این سریال به خبرنگار صبا گفت: فیلمنامه ما در ابتدا نامش «داتورا» بود که الان به «خون سرد» تغییر یافته است، این سریال تریلری جنایی پلیسی است که شخصیت اصلی آن پزشک پزشکی قانونی است. او به دلیل گذشته تلخی که برای مادرش پیش آمده، عقده ای دارد. این پزشک مردانی را که به زنان ظلم می کنند و آن ها را مورد تجاوزهای جنسی و غیرجنسی قرار می دهند، می دزدد و در قتلگاه خودش مجازات می کند.
او ادامه داد: در کنار قاتل سریالی «خون سرد»، دوستش که پلیس است در این راه او را همیاری می کند و پرونده این قتل ها هم به دست او افتاده است. پی رنگ داستانی این سریال تقابل دوستی این دو شخص با همدیگر است.
این نویسنده درباره نگارش متن تصریح کرد: ما چند دوست بودیم که می خواستیم فیلمنامه ای کمدی به تناسب بازار بنویسیم تا بلکه فروش خوبی داشته باشد، بعد از شروع نوشتن و نگارش دو قسمت از آن متوجه شدیم که در جریان بروکراتیک سازمان ها به نتیجه ای نمی رسد و آن را به دست فراموشی سپردیم. بعد از آن تصمیم گرفتیم کار متفاوتی کنیم و با توجه به اینکه هر چهار نفرمان ژانر جنایی را دوست داشتیم به سراغش رفتیم.
نویسنده «سوریخ» افزود: ایده ای داشتم که قابل اجرا نبود پس در گفتگوهای گروهی چند ایده به موازات همدیگر جلو رفت تا کامل تر شد و رسید به این که سریال کیلری داشته باشیم و با آن حق زنان را ادا کنیم، در طوفان فکری گروهی رفته رفته کاملش کردیم تا اینکه فیلمنامه را به فیلم نت ارائه کردیم.
عزیزمحمدی درباره تاثیر نگارش داستان بر نویسنده ها تصریح کرد: ورود ما به نوشتن فیلم جنایی ورود غیر استانداردی بود که بعدها متوجه آن شدیم. وقتی وارد این فضا می شوی سندروم های روانی به سراغ خودت هم می آید، تقریبا می توانم بگویم اکنون اطلس جامعی از تمام اتفاقات جنایی هستم، همه پادکست ها، مستندها، فیلم و سریال ها را در این زمینه دیده و شنیده ام، حتی سایت هایی مانند مردر مدیا که اطلاعات و زندگینامه قاتل های سریالی است و کتاب های جرم شناسی را زیر و رو کردم.
او ادامه داد: گویی خودمان یک پا دکتر شدیم. ما در لحظه ورود از آسیب های روانی آگاه نبودیم، یعنی سندرومی که از آن صحبت می کنم به این گونه است که وقتی شما درباره قاتل های سریالی مطالعه می کنید، فکر می کنید این ویژگی های رفتاری در شما هم موجود است و ممکن است شما را هم به همین سمت ببرد و ما آماده این مساله نبودیم. دوره های پنیک اتک را پشت سر گذاشتم و این مرا آبدیده کرد. همچنین نوشتن با حجم زیادی از لوکیشن و کاراکتر بسیار سخت بود روشی جدید برای خودمان تولید کردیم تا آسان تر در این مسیر جلو برویم.
این نویسنده درباره همکاری با گروه نویسندگی اظهار کرد: خلق کار توسط من و علیرضا عطااله تبریزی، احسان ابراهیمی، امین فرشادمهر انجام شده است. مهندسی کاراکترها به دست امین فرشادمهر و احسان ابراهیمی انجام شد، آنها باعث می شدند حق همه شخصیت ها به درستی ادا شود و شخصیت ها گم نشوند. نگارش اصلی متن نیز توسط من و عطااله تبریزی انجام شد. برای ما هم آموزش کارگروهی بود و هم باعث قدرت بیشتر ما شد تا این آسیب ها را از سر بگذرانیم و جدا از این ها چفت و بست سریال بلند نوشتن را برای اولین بار تجربه کنیم.
او درباره پیش بینی اش از بازخورد مخاطب گفت: پیش بینی من این است که کانسپت اثر جذاب است و مطمئنم که مورد استقبال قرار می گیرد، اما اینکه پرداخت چگونه درآمده باشد به هزار عامل مختلف بستگی دارد. همانطور که می دانید کار جنایی نوشتن در ایران دارای موانعی است که در ابتدا ناراحت و دلخور می شوید اما کمی منطقی تر که به قضیه نگاه می کنم حق هم می دهم، شاید هنوز از لحاظ فرهنگی و روانی برای این تیپ کارها پخته نباشیم و تاثیر مثبت نبینیم. درنهایت مطمئنم فیلمنامه خوبی نوشتیم و امیدوارم در ساخت هم کار خوبی درآمده باشد، مخاطبان دوستش داشته باشند و عبرت پذیری صورت بگیرد.این فیلمنامه نویس عنوان کرد: در اکو سیستم مشکلات مالی و معیشتی، دیوار هنر مخصوصا در قدم های اول، دیوار سستی است و نمی توان برایش برنامه ریزی کرد. با وجود مشکلات و سختی شغلی که برای معیشت از سر گذراندم تا بتوانم از سکوت شب استفاده کنم و بنویسم، الان خوشحالم و فکر می کنم انتخاب درستی کردم زیرا آن شغل جدا از فضای خلاقانه و نویسندگی نبود و مرا در این راه همراهی کرد.
او درباره داشتن شغل دیگر نویسنده تصریح کرد: ما نویسندگان باید زیست های مختلفی را تجربه کنیم، فیلمنامه خلق کردن یک جور خدایی کردن است. در این زمینه هرچه اطلاعات بیشتر باشد، کار راحت تر است و منابع الهام بیشتر می شود. از نظر من کسی که می تواند آشپزی کند قطعا فیلمنامه نویس بهتری است. نمی توانم توصیه کنم همه کارها را با هم جلو ببریم اما من به شخصه بر شن ساحل همه مشاغل قدم زدم تا به اندوخته هایم اضافه شود، البته ما به نانوایی نمی رویم که نانوا شویم بلکه برای آشنایی با کار، سختی ها و ادبیات آنها به آنجا می رویم. قصه هایی که آماده شنیدنش نیستی در این فضاها بیشتر است و مطمئنا اگر در خانه بودید آنها را نمی شنیدید. به هرحال ما در هر جایی که بشود دزدی تجربه، زبان و داستان می کنیم.
عزیزمحمدی درباره مشکلات تولید محتوای باکیفیت گفت: فکر می کنم مشکل اصلی متن است، فیلمنامه خوب نداریم و خیلی ها هم به دلیل مشکلات اقتصادی از نوشتن فاصله گرفته اند. خیلی ها را می شناسم نویسنده های خوبی اند اما چون قلابی ندارند که خودشان را به آن وصل کنند از آرزویشان دست می کشند.
او در پایان اظهار کرد: شرایط زیستی به ما این اجازه را به ما نمی دهد که با خیال راحت بنویسیم، تازه بعد از انجام چندین کار اگر ارتباطات داشته باشی و از سوی افراد قدیمی تر حمایت شوی ممکن است بتوانی به جایی برسی. ای کاش آرشیوی داشتیم تا فیلمنامه هایمان را درآنجا می گذاشتیم و هر کس که می خواست فیلم بسازد می آمد و آنها را بدون نام نویسنده می خواند، اگر خوشش می آمد زنگ می زد و از ما متن را می خرید زیرا به نظرم اینگونه فضا پویاتر می شد. امیدوارم پروتکل هایی رخ دهد تا کسی اتفاقی نویسنده نشود.