شایعات ضدو نقیض همچنان از احتمال بازگشت کارلوس خبر میدهند؛ چالشهای اصلی او در تیم ملی چیست؟
موضوع واقعا عجیب و گیجکننده شده است. شایعات ضدو نقیض در مورد سرنوشت کادرفنی تیم ملی همچنان ادامه دارد و برخلاف برخی تأییدها مبنی بر ابقای دراگان اسکوچیچ، گفته میشود مذاکرات چراغ خاموش با کارلوس کیروش ادامه دارد. مرد پرتغالی مدتهاست که بهعنوان مهمترین آلترناتیو اسکوچیچ و سرمربی احتمالی ایران در جامجهانی معرفی میشود. بیگمان درصورت حضور کیروش، او با مسائل و مشکلات زیادی مواجه خواهد شد، اما اجازه بدهید ۳تا از چالشهای مهم کارلوس درصورت بازگشت به لیگ ایران را با هم مرور کنیم.
مسئله کمبود زمان
کارلوس کیروش طی دوران حضورش در ایران همیشه روی برگزاری مسابقات متعدد دوستانه مخصوصا در آستانه تورنمنتهای بزرگ تأکید زیادی داشت. اگرچه بعضا منتقدان در مورد سطح کیفی رقبای تدارکاتی تیم ملی حرفهایی برای گفتن داشتند، اما به هر حال شمار این بازیها بسیار زیاد بود. تیم ملی قبل از جامجهانی برزیل ۹بازی تدارکاتی (شامل ۴بازی انتخابی جام ملتهای آسیا) برگزار کرد و پیش از جامجهانی روسیه هم با انجام ۱۰بازی دوستانه رکورد برگزاری دیدار تدارکاتی پیش از ادوار مختلف جامجهانی را شکست. حالا در چنین شرایطی کیروش اگر همین امروز هم به ایران بیاید، نهایتا ۷۰روز زمان و ۲بازی دوستانه خواهیم داشت؛ آنچه دیوار حاشا را برای مرد پرتغالی بلند میکند و او درصورت عدمکسب نتایج لازم میتواند بهانه کمبود زمان و تدارکات ناکافی را بگیرد. کاش به او بگویند که اگر قرار است بیاید، همین حالا تمام این شرایط را باید درنظر بگیرد.
مسئله شجاع خلیلزاده
طبیعتا حضور مدافعان مطمئن و هماهنگ در قلب خط دفاعی برای هر تیمی یک ضرورت بزرگ است. کارلوس کیروش در تیم ملی ایران با ۴دفاع و در نتیجه ۲مدافع میانی بازی میکرد این سیستم در دوران دراگان اسکوچیچ هم ادامه پیدا کرده است. نفر مشترک هر ۲ مربی محمدحسین کنعانیزادگان است که اصلا برای نخستین بار خود کیروش او را به تیم ملی دعوت کرد، اما در مورد نفر دیگر اختلاف شدیدی بین ۲مربی وجود دارد. اسکو سبک بازی شجاع خلیلزاده را میپسندد؛ بازیکنی که در دوران کیروش احتمالا بهدلیل یکی از مصاحبههایش در لیست سیاه قرار گرفته بود و هرگز دعوت نمیشد. پس از اینکه دراگان شجاع را دعوت کرد و حتی چند دقیقه هم بازوبند کاپیتانی تیم ملی به او رسید، این بازیکن با خیال راحت چند مصاحبه تند و مفصل دیگر علیه کیروش انجام داد. حالا اگر کارلوس برگردد، سر یک دوراهی بزرگ قرار خواهد گرفت؛ اینکه قید همه این داستانها را بزند و از شجاع که در این مدت هماهنگی خوبی با کنعانی پیدا کرده در خط دفاعی استفاده کند یا او را خط بزند و دنبال یک مدافع جدید برود. این یک ریسک بسیار بزرگ در آستانه جامجهانی است، اما با شناختی هم که از روحیه کیروش داریم، او چندان اهل بخشش و فراموش کردن گذشته نیست.
مسئله سردار آزمون
در نهایت میرسیم به بزرگترین و مهمترین حامی دراگان اسکوچیچ در تیم ملی؛ ستارهای که در واقع قطب مخالف کیروش را رهبری میکند. صد البته سردار در دوران حضور مربی پرتغالی هم مورد توجه او بود؛ تا جایی که بعد از ارائه نمایشهای ضعیف در جامجهانی وقتی تحت فشار افکار عمومی قرار گرفت و از تیم ملی خداحافظی کرد، کیروش برخلاف رسم معمولش او را کنار نگذاشت و به تیم ملی برگرداند. در این مدت اما سردار بهشدت از اسکوچیچ حمایت کرده و بنا به تعبیر خودش برکناری او را «نامردی» دانسته است. در نتیجه اگر قرار باشد کیروش برگردد، او هم به بخشی از این جفاکاری تبدیل خواهد شد. اینکه درصورت حضور احتمالی کارلوس واکنش او به بزرگترین متحد اسکوچیچ چه خواهد بود یا اینکه اصلا رابطه سردار با کارلوس دوباره جوش میخورد یا نه، یک چالش بزرگ برای مرد پرتغالی خواهد بود.