اضافه وزن دارد و سخت میدود. در کورسها جا میماند و در پرس هم چندان کمکی به تیم نمیکند. بدنش هنوز ناآماده است و کار دارد تا به شرایط ایدهآل برسد، اما با همین وضعیت در سه بازی اخیر چهار گل به ثمر رسانده و با انجام فقط چهار بازی که در هیچ کدامش ۹۰ دقیقه کامل بازی نکرده آقای گل فعلی لیگ است. حساب کنید اگر به آمادگی صددرصدی برسد چه میکند!
درخشش لوکادیا در ترکیب پرسپولیس مصداق ضربالمثل «همانقدر که پول بدهی همان قدر آش میخوری» است. سالها بود که سرخها برای جذب مهاجم سراغ بازیکنان ناشناخته یا امتحان پس داده میرفتند؛ نفراتی همچون اوساگونا که به واسطه چندتا ضربه سر خوب از ذوبآهن جذب شد، استوکس که آوازه بیانضباطی و جایزه بگیریاش ورد زبان بود، تمیروف که به نظر میرسید بیشتر یک دونده بیهدف است تا فوتبالیست و چندین بازیکن دیگر. همه این بازیکنان هم با ارقامی ارزان نسبت به مارکت بینالمللی و البته گران برای فوتبال ایران با در نظر گرفتن تفاوت نرخ ارز جذب میشدند. در این بین یک توریست چند صد هزار دلاری به اسم جونیور براندائو هم بود که علی دایی در موردش گفت انگار تا به حال فوتبال بازی نکرده!
سرخها از چنین مهاجمینی انتظار درآوردن بازی را داشتند. انتظار داشتند روی سایر بازیکنان تاثیر بگذارند. فضا بسازند، خلق موقعیت کنند و تفاوتها را رقم بزنند. نتیجه چنین دلبستنی شد پنالتی اساگونا در دربی که هنوز توپش به زمین برنگشته، براندائویی که در ازای چند تا فرست تاچ فاجعه صدها هزار دلار پول گرفت، استوکسی که خرج خوشگذرانیاش در دوبی را از پرسپولیس دریافت کرد و تمیروفی که اگر ولش میکردند تا سه روز در زمین بازی دور خودش میچرخید. از دست رفتن یک جام حذفی، یک سوپرجام و یک لیگ برتر حاصل سرمایهگذاری روی چنین مهاجمینی بود.
حالا لوکادیا نشان داده داشتن یک مهاجم ششدانگ و زهردار یعنی چه. او به همه بازیکنان کنارش و البته همه بازیکنان لیگ برتر نشان داده فرست تاچ درست چه شکلی است. چه جوری باید در محوطه جریمه چرخید و با کمترین دویدن در موقعیت گل قرار گرفت. اگر سعید صادقی در بازی با نفت مسجدسلیمان خودخواهی نکرده بود یا کمکداور پرچم اشتباه نمیزد لوکادیا روز شنبه اولین هتتریکش را هم برای پرسپولیس انجام داده بود.
چنین مهاجمی طبیعتا باید دستمزد بالایی بگیرد، اما نکته اینجاست که در عرض کمتر از ۳۶۰ دقیقه آن پول را حلال میکند. مهاجم هلندی ثابت کرده است که چرا به جای خرید یک جنس ارزانقیمت و ویترینی بهتر است پول درست و حسابی برای خرید جنس مرغوب کنار گذاشت. ثابت کرده بهتر است مدیران به جای اینکه مدام بگویند بازیکن خوب به ایران نمیآید، درست بگردند و سر کیسه را هم شل کنند آن وقت بازیکنی که سابقه بازی در آیندهوون و بوندسلیگا را دارد هم میآید. میآید و گل هم میزند.
از این دست بازیکنان خیلی کم وارد فوتبال ایران میشود. در همین چند سال پیش یک مامه تیام را داشتیم و بعد هم شیخ دیاباته که البته به عنوان آخرین یاغی به پرسپولیس پیوسته. ولی تا دلتان بخواهد بنجل خارجی به لیگ ایران آمده و جیب خودش و واسطهها را پر کرده و به کشورش برگشته.
لوکادیو یک درس است برای مدیران فوتبال ایران و مخصوصا پرسپولیس. اینکه به جای هزینههای بیخودی برای خرید بازیکن ارزان با ذکر «خدا بزرگ است و شاید یک چیزی شد» یک بازیکن باکیفیت بخرند تا هم تیم بهتر شود هم هواداران لذت داشتن یک مهاجم ششدانگ را تجربه کنند.