البته که باید در این نمایش یکماهه به چند نکته نیز اشاره کرد ازجمله آنکه فیلم، در اواسط ماه صفر به روی پرده رفت. فیلم، عمدتا در تکسانسهای چند سینمای معدود پایتخت نمایش داده شد و البته به ناآرامیهای اخیر خورد که سبب شد علیرغم فروکش کردن تعداد مخاطبان این فیلم، سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای هند، تنها در یک سانس پردیس مگامال نمایش داشته باشد.
با تمام این شرایط بغرنج اما استقبال ۲ هزار و ۷۰۰ نفری از این فیلم و رقم خوردن گیشه ۹۵ میلیون تومانی، میتواند حامل پیامهای مهمی برای آینده اکران آثار خارجی در سینمای ایران باشد.البته که سیدجمال ساداتیان؛ رییس هیات مدیره خانه فیلم که رایت این فیلم را به شکل قانونی خریداری و در سینماهای ایران نمایش داده است، از همان ابتدا عنوان کرد که چندان به سوددهی این فیلم و فیلمهای اولی که در قالب فیلم خارجی در سینماهای ایران نمایش پیدا میکنند، فکر نمیکند و بیشترین هدف آنها، باز شدن پای اکران خارجی در سینمای کشور است.
این سخن ساداتیان، از موضع درستی بیان شده است اما تردیدی که از ابتدا وجود داشت آنکه اگر فیلمهای خارجی بعدی نیز به مانند این فیلم هندی، اکران روز نباشند، نمیتوان چندان بر روی موفقیت آنها حساب باز کرد.وقتی یک فیلم خارجی به صورت کامل با دوبله و زیرنویس فارسی در چندین سایت اینترنتی به راحتی قابل دسترسی است، مخاطب چرا باید به بهانه تماشای یک نسخه مثلهشده از فیلم و صرف هزینه ۴۵ هزار تومانی، آن را در سینما تماشا کند؟
این شاید مشکل استراتژیکی است که در مسیر نمایش فیلم خارجی در سینمای ایران وجود دارد. وقتی بسیاری از افراد دوست دارند مخاطب فیلمهای ایرانی روی پرده باشند اما به دلیل گرانی قیمت بلیت، عطای سینما رفتن را به لقایش بخشیدهاند، آنوقت آیا این جمعیت به تماشای یک فیلم خارجی که ماهها پیش در سینماهای جهان اکران شده و حالا به شکل مثلهشده به روی پرده رفته است، اقبال نشان میدهند؟
این استقبال از فیلم خیزش، غرش، آتش نشان داد که این مولفه، نهتنها سد راه این فیلم، بلکه دهها و صدها فیلم از این دست خواهد بود که در ایران به روی پرده میروند؛ بنابراین راهکار برونرفت از این معضل، نمایش فیلمهای روز جهان است که اگرچه سنگهای بزرگی در تحقق این هدف وجود دارد اما این مشکلات، باید یکبار برای همیشه مرتفع شده تا تکلیف این مشکل دیرینه در سینمای ایران مشخص شود؛ به ویژه اگر ظرفیت سالنهای سینمایی کشور تا پایان سال آینده به ۱۰۰۰ برسد، آنوقت میتوان ظرفیت خوبی را برای نمایش فیلمهای روز خارجی در ایران اختصاص داد تا علاوه بر گردش مالی خوبی که در صنعت سینمایی کشور رقم خواهد خورد، سینمای کشور به ناوگان جهانی سینما پیوند خورده و اتفاقهای بسیار مبارکی از این حیث رخ دهد.به جز این راهکار، نمیتوان افق روشنی برای نمایش فیلم خارجی در ایران متصور شد و امید چندانی با عناوینی چون فتحباب نمایش فیلم خارجی در سینماهای کشور یا جاده صافکن آثار خارجی در این سینما بست.