فیلم سینمایی «چند میگیری گریه کنی۲» به کارگردانی علی توکلنیا که هماکنون در سراسر کشور اکران است قسمت دوم فیلم «چند میگیری گریه کنی» است که در سال۸۴ به کارگردانی شاهد احمدلو ساخته شد. توکلنیا در سری دوم این فیلم از بازیگرانی چون ابوالفضل پورعرب، حامد آهنگی، محیا دهقانی و حمید لولایی استفاده کرده و داستان پسر آقای شایسته را روایت میکند که پس از ۳۰سال دوری از وطن در سودای بهدست آوردن ارثیه پدری به ایران بازمیگردد غافل از اینکه نمیداند برای تصاحب ارثیه، باید هفت مراسم عزا برای هفت خانواده بیبضاعت بگیرد بهطوری که خودش هم در این هفت مراسم، حضوری تاثیرگذار داشته باشد. توکلنیا بر این باور است که هر چند ساخت یک فیلم سینمایی در قسمتهای متعدد در همه جای دنیا مرسوم است اما قسمتهای بعدی هیچگاه به محبوبیت قسمت اول نمیرسند. در جامجم گفتوگویی با این کارگردان و تهیهکننده سینما داشتهایم که از نظر میگذرانید.
سال ۸۴ تهیهکننده و دستیار کارگردان فیلم چند میگیری گریه کنی، بودم. آن زمان محسن تنابنده و حسن وارسته فیلمنامه محکمی نوشته بودند که ما اطمینان داشتیم در گیشه با استقبال خوب مردم مواجه میشود. این قصه به لحاظ مضمونی ایده بسیار تازهای داشت و ما همگی به کارگردانی حرفهای شاهد احمدلو اطمینان داشتیم اما همانطور که اشاره کردید آن زمان یعنی سال ۸۴ اتفاق ناخوشایندی در خلال اکران عمومی فیلم رخ داد. خاطرم هست در آن سالها دیویدی فیلمها را در اختیار سالنها برای پخش قرار میدادیم اما بهدلیل خطای عمدی یکی از کارکنان سینمایی نسخهای از فیلم بیرون آمد و مردم دیگر میتوانستند دیویدی فیلم را از کنار خیابان تهیه کنند. متاسفانه ضرر مالی هنگفتی بهسری اول فیلم چند میگیری گریه کنی، وارد شد اما با تمام این تفاسیر فیلم دیدهشد. بعد از آن هم فیلم از طریق شبکههای مختلف ماهوارهای بارها بهطور غیرقانونی پخش شد. کاری که متاسفانه امروز هم با فیلمهای سینمایی انجام میدهند! آن زمان بههیچوجه به فکر دنبالهسازی این فیلم نبودیم. واقعیتش را بخواهید در آن سالها دنبالهسازی فیلمهای سینمایی چندان رایج نبود و صرفا سریالها بودند که در صورت استقبال مخاطب دنبالهسازی میشدند. چند سالی گذشت تا به این فکر افتادیم که ادامه فیلم چند میگیری گریه کنی را بسازیم.
و اصرار داشتید که اینبار حتما خودتان کارگردانی آن را انجام دهید؟
اصراری نبود. اتفاقا بهدلیل همکاری زیادی که در پروژههای مختلف با شاهد احمدلو داشتم و تسلطش بر فیلمسازی را میشناختم، دوست داشتم او این کار را انجام دهد. فیلمنامه چند میگیری گریه کنی ۲ را که نوشتیم از شاهد برای کارگردانی سری دوم دعوت کردیم اما چون سرگرم کار دیگری بود پیشنهاد داد که خودمان برای ساخت سری دوم اقدام کنیم و ما کار را شروع کردیم.
در سینمای ایران معمولا دنبالهسازی و ساخت فیلمهای سینمایی چند قسمتی با موفقیت همراه نیست. بسیاری از دنبالههای سینمایی ایران، نمیتوانند نظر مثبت مردم و منتقدان را بهدست آورند. شما در سری دوم فیلمتان چه تمهیداتی به کار بستید تا جذابیت این فیلم را برای مخاطب خود در قسمت بعدی هم حفظ کنید؟
درست میگویید، در سالهای اخیر اقتصاد سینما با وضعیت اسفناکی دست به گریبان است. در چنین شرایطی، معمولا تهیهکنندهها، اشتیاق خود را از تکرار فرمولهای امتحان پس داده شده، کتمان نمیکنند و بدون آنکه پیش از شروع پروژهای به ادامهدار بودن آن و ساختمانی که فیلم میبایست در چند دنباله به آن برسد، دست به تولید میزنند. با تمام این توضیحات هیچوقت منکر این نشدم که دنبالههای سینمایی در ایران هرگز نمیتوانند هموزن قسمت نخست خود باشند. البته با توجه به بازخوردهای مخاطب از سری اول چند میگیری گریه کنی، تقریبا اطمینان داشتیم از سری دوم هم استقبال میشود، ما هم مثل شما اطمینان داشتیم که صرفا نه به لحاظ تجاری بلکه به لحاظ محبوبیت هم بهپای سری اول نمیرسد. به عبارتی هیچ دومیای، اولی نمیشود. این واقعیتی است که در موسیقی، نقاشی، تئاتر و… هم دیده میشود. با تمام این تفاسیر با توجه به تحقیقات میدانی هم که از مردم داشتیم و دیدیم که مردم همچنان این فیلم را به یاد دارند اقدام به ساخت آن کردیم که البته با گسترش کرونا و کملطفیهای همیشگی اکران مواجه شدیم و در نهایت در شرایط فعلی فیلم به اکران عمومی رسید.
تقریبا همه میدانند فقدان یک قانون لازمالاجرا و مناسب برای تولید و اکران آثار از مهمترین مشکلات سینمای ایران است. چرا سینمای ما طی این سالها به یک راهحل جدی برای اکران نرسیده؟
بله، مسأله اکران مشکلی دائمی است که گریبانگیر عموم فیلمهای سینمای ایران است. اصلا از عمده دلایلی که باعث کاهش سرمایهگذاری در سینما شده همین مشکلات مربوط به اکران فیلمهای سینمایی است. تصمیمگیران و مدیران سینمایی باید فکری به حال این مشکل همیشگی بکنند که نمیکنند. سیاست حتی تا اکران فیلمهای سینمایی هم رسوخ پیدا کرده است.
موضوع مرگ، وصیتنامه، مراسم ترحیم و… چرا اینقدر برای شما حائز اهمیت است که حتی برای بار دوم هم آن را شاکله فیلمتان قرار دادید؟
به هر حال مرگ و داستانهایی که با عالم ماورا ارتباط دارند مثل ژانر وحشت در سینما همیشه برای مردم جذاب هستند. مرگ پرابهام است و در عالم سینما از زوایای مختلف بارها به آن پرداخته شده است. برای ساخت سری دوم چند میگیری گریه کنی هم نخست میخواستیم به عزیزانی که در سری اول این فیلم کنار ما بودند و امروز دیگر به دیار باقی رفتند، ادای دینی داشته باشیم.
ادای دین به درگذشتگان اینقدر برایتان مهم بود؟ چون قصه روایت دوم تقریبا متفاوت از قصه روایت اول است و به نظر میرسد میشد سری دوم این فیلم را با نام دیگری هم ساخت و اکران کرد.
بله، به لحاظ محتوایی میتوانستیم نام دیگری روی این فیلم بگذاریم. چون پیوستگی چندانی بین دو سری این فیلم وجود ندارد، اما مرحوم منوچهر نوذری، مرحوم ناصر چشمآذر و بسیاری دیگر از عزیزانی که در سری اول این فیلم در کنار ما حضور داشتند به قدری برایمان عزیز بودند که با گذاشتن نام چند میگیری گریه کنی، روی این سری از فیلم خواستیم یاد آنها را زنده نگه داریم.
از بازیگران معروفی هم در این فیلم استفاده کردید. درآمدزایی بازیگران در گیشه برایتان مهم است؟
اگر بگویم گیشه برایم مهم نیست که دروغ گفتهام اما چون این فیلم به نوعی دنباله سری اول چند میگیری گریه کنی، بود تلاشمان بر این بود که از تمام بازیگران سری اول استفاده کنیم و تا جای ممکن این کار را کردیم. بازیگرانی مثل ابوالفضل پورعرب، حمید لولایی و… همان نقشهای سری اول را بازی میکنند و خب بازیگرانی مثل الناز شاکردوست یا شهرام حقیقتدوست یا… به دلیل انجام کارهای دیگر یا عدم تمایل در این سری حضور نداشتند. حامد آهنگی و دیگر بازیگران جدید در این مجموعه هم به فراخور نقششان انتخاب شدند که بسیار از بازیشان راضی هستیم.
بسیار میبینیم خیلی از فیلمهای کمدی، ویژگیهای آثار مبتذل را دارند که خود فیلمسازان هم به آن واقف هستند. این فیلمها نه تنها نکتهای برای آموزش ندارند بلکه بدآموزی هم میکنند. شما چه تمهیداتی در چند میگیری گریه کنی۲ به کار بستید که شوخیهای کلامی و موقعیتیتان تنه به تنه ابتذال نزند؟
از نظر من هر ژانری برای سینمای یک کشور نیاز است. بالاخره سلایق و تفکرات مردم با یکدیگر متفاوت است و باید خواسته تمام مردم از سینما تامین شود. نمیتوان تصور کرد هر کمدیای که در گیشه پرفروش شد، مبتذل است. بهتر است تصمیمگیری درباره اینکه فیلمی مبتذل است یا خیر را به خود بیننده محول کنیم. اگر فیلمی مبتذل باشد مطمئن باشید مردم خودشان تا پایان، آن را همراهی نمیکنند و تماشای آن را به یکدیگر پیشنهاد نمیدهند.
چند میگیری گریه کنی۳ را هم میسازید؟
صادقانه بگویم اگر فیلمنامهای مناسب برای ادامه این فیلم به دستم برسد، مشکلی برای ساخت ندارم، اما به قدری ایرادات عجیب و غریبی از فیلمنامهها میگیرند که فیلمساز سرخورده میشود. چند سال پیش فیلم «جابهجا» را با بازی اکبر عبدی و افسانه چهرهآزاد ساختم که پس از ساخت حدودا ۴۹مورد به آن ممیزی خورد و بعد از رفع کردن عمده آنها موفق به اکران فیلم شدیم. مسلما فیلمی با این حجم از ممیزی نتیجه چندان دلچسبی به همراه نخواهد داشت. آدم تعجب میکند به فیلمنامهای که هیچ موردی نداشته بعد از ساخت ۴۹مورد ممیزی تعلق میگیرد. به هر حال اگر فیلمنامه خوبی دستم برسد حتما آن را میسازم.