رامتین خداپناهی که آخرین حضورش در تلویزیون به سریال «بانوی عمارت» بازمیگردد، تاکنون در آثار نمایشی بسیاری حضور داشته است؛ از جمله سریالهای: «معصومیت از دست رفته»، «پیلههای پرواز»، «تا صبح»، «یه وجب خاک»، «گسل»، «رهایی» و… . او در این سریال نقشی به نام صفیالدوله را بازی کرده است که در اینباره به جامجم میگوید: همانطور که میدانید سریال در عهد مظفری میگذرد و یک سریال تاریخی و قجری است که بعد از بانوی عمارت، من سر این کار رفتم. صفیالدوله در واقع مشاور آصفالدوله با بازی سعید چنگیزیان است. این سریال بر مبنای واقعیت تاریخی نوشته نشده و همهچیز ذهنیت مجید آسودگان بهعنوان نویسنده کار است. داستان در یک برهه تاریخی اتفاق میافتد ولی شخصیتها واقعی نیستند. البته ممکن است بتوان ما بهازای آنها را در طول تاریخ پیدا کرد اما هیچکدام از شخصیتهای این داستان حقیقی نیستند.
خداپناهی در ادامه درباره فضاسازی کارگردان و باورپذیری آن برای مخاطب هم عنوان میکند: طبیعتا این اتفاق در این نوع آثار میافتد که البته بخشی از آن برعهده کارگردان است. صحنه، لباس و گریم توامان به بازیگر برای اجرای آن نقش کمک میکند. قلم آقای آسودگان بهعنوان نویسنده خیلی به این فضا کمک میکرد. یعنی نویسنده فضا را باید بهگونهای مینوشت که شاخصههای شخصیتی و معیارهای اتفاق جهان برمبنای آن روزگار نوشته شده باشد. بهعنوان مثال دغدغهها و سبک زندگی آدمها در سال ۱۲۸۳ با دغدغههای آدمها در سال ۱۴۰۱ قطعا متفاوت است. بنابراین رویکرد ما باید برمبنای تاریخی باشد و بعد کارگردان خودش را به این فضا نزدیک کند. از اینرو حاصل یک کار گروهی است. گروه باید در کنار هم این پازلها را شکل بدهند که در نهایت فکر میکنم این اتفاق افتاده است. البته ما بهعنوان مجریان این کار نمیتوانیم اظهارنظر کنیم و قضاوت با شما بهعنوان مخاطبان این سریال است. با این حال من فکر میکنم این اتفاق برای ما در کار افتاد و فضاسازی برای هرکدام از ما باورپذیر بود. لااقل برای من که اینگونه بود.
وی درباره جذابیتهای این بخش از تاریخ برای خودش و بینندهها توضیح میدهد: تاریخ در جای جای سرزمین ما با همه افت و خیزهایی که دارد، جذاب است، چون تاریخ مملو از تجربه است و تنها دریچه ورود شناخت نسبت به کشور تاریخ آن سرزمین است. چه خوش و چه ناخوش، چه بد و چه خوب، چه زشت و چه زیبا و…طبیعتا هر ایرانی که به سرزمین خودش علاقه دارد، تاریخ با همه افت و خیزهایش برایش جذابیت دارد. من هم از این قاعده مستثنا نیستم و به اتفاقات گذشته سرزمینم علاقهمندم. چون تاریخ میتواند رهنمون بسیار خوبی برای ما باشد. از اتفاقاتش پند بگیریم و خودمان را با مقیاس عقلانیت بتوانیم در تاریخ مورد سنجش قرار بدهیم و به اصطلاح از یک سوراخ، دو بار گزیده نشویم. وی درباره سایر فعالیتهایش میگوید: فعلا مشغول بازی در هیچ کاری نیستم و منتظر میمانم تا گیل دخت پخش شود و بازخوردها را ببینم. البته من خیلی بازیگر پرکاری نیستم، چون وسواسهای خاص خودم را دارم. برای دیده شدن هم در هر کاری بازی نمیکنم. متن خوب برایم خیلی مهم است.
بعد از بانوی عمارت اگر قرار باشد یک پله بالاتر نروم، باید حداقل در همان سطح بمانم. بنابراین نمیتوانم در کارهای سطح پایین بازی کنم. در این کار هم بازی کردم، چون متن خوبی داشت و فکر میکنم خروجی کار هم خوب باشد.