در شرایطی که هالیوود و کمپانیهای بزرگ فیلمسازی همچون والتدیزنی سخت به دنبال تولید اکشنهای ابرقهرمانانه هستند، صدای اعتراض فیلمسازان و هنرمندان مستقل سینما به ساخت این نوع فیلمها رو به افزایش است و هر روز بلندتر از روز قبل میشود. اگرچه کمپانیهای بزرگ فیلمسازی قصد دارند شمار بیشتری از تماشاگران سینما را جذب محصولات کمیکاستریپی خود کنند، منتقدان سینمایی و هنرمندان متعهد با اظهارات و استدلالهایشان بیمصرف و بیمعنی بودن این گونه فیلمها را توضیح داده و به دنبال افشاگری درباره ماهیت ارتجاعی آنها هستند.
هنرمند جنجالی سینما که همیشه با اظهاراتش جدل و بحث فراوانی در بین هنرمندان، مردم و رسانهها برمیانگیزد، همچنین توضیح میدهد که چرا فیلمسازان امروزی نمیتوانند چشمانتظار روزی باشند که خبر مرگ تولیدات ابرقهرمانانه اعلام میشود.
از مصاحبه تارانتینو چنین استنباط میشود که مدیران مارول و والتدیزنی طی سالهای قبل به او پیشنهاد کارگردانی قسمتهایی از فیلمهای کمیکاستریپی خود را دادهاند که با واکنش منفی او روبهرو شده است. این فیلمساز در گفتوگوی تازهای با نشریه لسآنجلس تایمز، پرده از مسائل پشتپرده دعوت برای کارگردانی فیلمی ابرقهرمانانه برای مارول (که بعد از سالها فعالیت در زمینه چاپ و انتشار کتابهای مصور ابرقهرمانانه، واحد فیلمسازیاش را هم بهراهانداخت و پس از چند سال کار در این زمینه بهصورت زیرمجموعه کمپانی والتدیزنی درآمد) برمیدارد. تارانتینو در پاسخ به پرسش خبرنگار لسآنجلس تایمز که میپرسد چرا در طول این سالها وارد دنیای پرزرقوبرق مجموعههای دنبالهدار و سریالی ابرقهرمانانه کارگردانی نشده است، چنین گفت: «شما باید یک فیلمساز اجارهای و اجیرشده باشید که سراغ کارگردانی چیزهایی از این دست بروید. من هیچوقت دست اجیرشده و فیلمسازی استخدامی نبودهام. هیچ زمانی برای پیداکردن کار این در و آن در نزدهام و برای ادامه فعالیت نیازمند کارگردانی فیلمی کمیکاستریپی نبودهام.»
تارانتینو با اشاره به دهه ۶۰ میلادی و زمانی که کمپانیهای فیلمسازی برای مقابله با سقوط فعالیتهایشان و بحران همهگیر سینما از فیلمسازان مولف دعوت کردند به ساخت فیلمهای موزیکال روی بیاورند و با واکنش منفی این گروه از فیلمسازان روبهرو شدند، گفت: «فیلمسازان مدرن حاضر به کارگردانی هرجور فیلمی هستند تا به بقای خود ادامه دهند و نمیدانند (و نگرانند) که اگر دوران موفقیت فیلمهای ابرقهرمانانه سر برسد چه کار باید بکنند. مقایسه و آنالوژی همیشه جواب میدهد، زیرا این یک حالت خفگی و سرکوب مشابه است. با وجود این، باید بگویم باورم این است که در آینده نزدیک نباید منتظر پایان کار موفقیت تولیدات ابرقهرمانانه بود. سقوط این ژانر سینمایی را فعلا محتمل نمیدانم. صادقانه بگویم نمیدانم چطور میشود که تماشاگران برای دیدن چنین فیلمها و داستانهایی پولشان را دور میریزند. هیچ آدم عاقلی چنین کاری نمیکند.»
تارانتینو دراینباره صحبت میکند که مبارزهاش با ژانر ابرقهرمانانه را بهصورت جدی از سال ۲۰۲۰ آغاز کرد و ادامه میدهد: «تا آنجا که من میبینم، تولیدات تجاری و گیشهپسند که متعلق به گروههای تولیدی سریالسازی از کارهای مشتریپسند است، یک دیانای مشترک دارند. حالا این میخواهد فیلمی از شرکت مارول باشد یا مجموعه جنگ ستارگان. جیمزباند باشد یا گودزیلا. همان سال به این نکته اشاره کردم که برای این نوع سریالها سالی بهتر از سال ۲۰۱۹ نبوده است. فیلمهایی از این دست در این سال در تمام دنیا تسلط خود بر سالنهای سینما به نمایش گذاشتند و زنگ خطری جدی را در رابطه با نوع فیلمهایی که اکران عمومی میشوند به صدا درآورد. این مسأله وضعیت فیلمهای مستقل و سینمای غیرمتعارف را در حالت اضطراری قرار داد. البته خوشحالم که بسیاری از تماشاگران از محصولات مستقل هم حمایت کرده و چراغ تولید آنها را روشن نگه داشتند. این نکته نشان داد سینمای بلاکباستر و پرسروصدا نمیتواند صدای سینمای غیرمتعارف و هنرمندان مستقل را خاموش کند.»
به دنبال اظهارات تند تارانتینو علیه ژانر ابرقهرمانانه، رسانهها بحث درباره بیمحتوا و سطحی بودن اینگونه فیلمها را آغاز و به فیلمسازان مولف دیگری اشاره کردند که قبل از این صدای اعتراضشان به تولیدات کمیکاستریپی را بلند و علیه آنها موضعگیری کردهاند. در این رابطه، مارتین اسکورسیزی، فیلمساز مولف نیویورکی شناختهشدهترین هنرمند به حساب میآید. او تقریبا اولین هنرمند مسئول و متعهدی بود که در این رابطه اظهارنظر کرد و گفت: «این نوع فیلمها سطح سلیقه و زیباییشناسی تماشاگران را پایین آورده و مدلی از سینمای مبتذل و کامپیوتری را ارائه میدهد که اصلا نمیتوان نام آنرا سینما گذاشت. این اظهارات اسکورسیزی با واکنش منفی برخی از بازیگران و فیلمسازانی قرار گرفت که در تولید محصولات ابرقهرمانانه همکاری دارند. بااینحال، اسکورسیزی در چند مصاحبه دیگر دوباره به تکرار مواضع قبلیاش پرداخت و این بار فیلمسازان مستقل دیگری چون ریدلی اسکات و فرانسیس فورد کاپولا هم در این کارزار به او پیوستند.»
ریدلی اسکات که خودش با ژانر علمی – تخیلی بیگانه نیست و بسیاری «بیگانه» او را یکی از بهترین آثار دلهرهآور علمی-تخیلی تاریخ سینما میشناسند، ژانر کمیکاستریپی ابرقهرمانانه را ژانری کودکپسند توصیف کرد که با داستانهای بهشدت سطحی و گاه مبتذل خود، تنها میتواند پاسخگوی خواستهها و علایق کودکان پنج تا هشت سال باشد. منتقدان سینمایی با توجه به موضعگیری قاطع هنرمندان مولف علیه ژانر ابرقهرمانانه این پرسش مهم را مطرح میکنند که آیا تهیهکنندگان این گونه فیلمها دست به عقبنشینی زده و تولید آنها را رها میکنند یا نه. برخی از تحلیلگران سینمایی و اهل اقتصاد این نکته را طرح میکنند که احتمالا تا زمانی که تماشاگران سطحیپسند برای تماشای این نوع فیلمها پول پرداخت میکنند، بازار ساخت آنها گرم خواهد بود.
نقاشان علیه فرهنگ ابرقهرمانی
جهان ابرقهرمانی جدا از سینما در دیگر رسانههای هنری هم مورد انتقاد قرار گرفته است. یکی از مشهورترین هنرمندانی که جهان تولیدات انبوه، تبلیغات و فرهنگ ابرقهرمانی را در آثار نقاشی و مجسمه خود مورد نقد قرار داده است، روی لیختناشتاین است. او جهان تصویری کمیکاستریپها را که در فرهنگ عمومی آمریکایی طرفداران زیادی دارد به عنوان سوژه آثارش انتخاب کرد و بر همان مبنا به بیان معضلات اجتماعی و واقعی در این زمینه پرداخت. این هنرمند در زمان جنگ ویتنام، جنگافروزی آمریکایی را با بازسازی تکنیکی کمیکاستریپها بر روی بوم نقاشی آورد و فرهنگ جنگطلب آمریکایی را نقد کرد. او معتقد بود که رسانههای آمریکایی با کمیکاستریپها تلاش میکنند که آمریکا را به عنوان منجی جهان در فرهنگ عمومی غرب جا بزنند، در حالی که واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد. لیختناشتاین در آثارش تلاش کرد به جای ساخت ابرقهرمانان معضلات جامعه غربی را با همان تکنیک کمیکاستریپها به نمایش بگذارد