تیم ملی شکست سنگینی را در اولین گام در جامجهانی ۲۰۲۲ مقابل تیم ملی انگلیس کسب کرد و این همان چیزی بود که اهالی فوتبال از آن میترسیدند. این باخت اگرچه دردناک بود اما جبران آن میتواند انگیزهای باشد برای ملیپوشان تا در دو بازی آینده سربلند از میدان خارج شوند. آنچه مشخص است تیم ملی در شرایط فعلی بیش از هرچیز نیاز به حمایت و روحیه دادن دارد و فرصت برای انتقاد کردن نیز زیاد است. بازی دوشنبه شب ولز و آمریکا نشان داد که هر دو تیم اگرچه تیمهای با کیفیتی هستند اما قابل قیاس با انگلیس نبوده و میتوان امیدوار بود که نتایج خوبی مقابل آنها کسب کنیم. در اینباره مهدی واعظی هم با ما همعقیده است. کارشناس خوب فوتبال کشورمان در گفتوگو با «فرهیختگان» به نکات خوبی اشاره کرد که در ادامه میخوانید.
از بازی با انگلیس و ترکیب تیم ملی در این مسابقه شروع کنید.
اعتقادم بر این است که ما با بدترین ترکیب ممکن مقابل انگلیس به میدان رفتیم. خصوصیات بازیکنان انگلیس شاید برای خیلی از ما شناخته شده است از این جهت که فوتبالدوستان تکتک نفرات این تیم را بهخاطر بازی در بهترین تیمهای دنیا میشناسند. برای مقابله با چنین نفراتی ما دو سه مدافع و هافبک خیلی آماده در دو سه سال اخیر داشتیم که کیروش در کمال تعجب آنها را روی نیمکت گذاشته بود. همین اشتباهات کافی بود تا همه فشار خط هافبک و وینگرها روی دفاع ایران باشد و چنین نتیجهای هم در پایان رقم بخورد. به عقیده من مقصر اصلی این شکست کیروش است. شاید عوامل زیادی در باخت دخیل بودند اما عامل اصلی ارنج پراشتباه کادرفنی بود. نمیخواهم بگویم اگر ارنج بهتر بود نتیجه به سود ما رقم میخورد بلکه حداقل این شکست سنگین رقم نمیخورد. من بهعنوان یک فوتبالیست قدیمی چنین ترکیب بد و ناهماهنگی را هیچوقت در تیم ملی ندیده بودم.
با توجه به اینکه کیروش از همه نفرات تیمش شناخت کامل داشت، حتما او این ترکیب را ایدهآل دیده است.
کادر فنی بهدنبال این بود که همان ترفند و تاکتیکی که در دورههای قبل جامجهانی بهکار گرفته بود را در بازی با انگلیس استفاده کند. غافل از اینکه اولا سن اکثر بازیکنان نسبت به آن دوران بالاتر رفته و توان بدنیشان کمتر شده است. ثانیا یک تاکتیک و سیستم تاریخ مصرف دارد. نمیشود که شما ۸ یا ۴ سال پیش از یک تاکتیک جواب گرفتی، بخواهی دوباره همان را استفاده کنی. آنهم در فوتبالی که روزبهروز درحال پیشرفت است. متاسفانه کیروش با همان روش قدیمیاش تیم ملی را هدایت میکند که برای حریفان راحت قابل نفوذ است. اتفاقی که در بازی با انگلیس رخ داد بهخوبی نشاندهنده این ادعای من است.
عوامل زیادی هستند که در نتیجهگیری اهمیت زیادی دارند و یکی از آنها روحی و روانی است. من خودم سه عامل را بسیار حیاتی میدانم؛ اول ترکیب و تاکتیکی که سرمربی اتخاذ میکند که به نظرم در بازی با انگلیس اشتباهات زیادی در این مورد داشتیم. عامل دوم میزان دوندگی بازیکنان است که به آمادگی آنها بستگی دارد. در این بازی نفراتی به میدان رفتند که بعضا مدتها از میدان دور بودند و حتی در شرایط ایدهآل مسابقه هم نبودند، درحالیکه چند مهره آماده و سرحال روی نیمکت نشسته بودند. میزان دوندگی برخی از نفرات تیم بهخوبی نشان میدهد که آنها در سطح این بازی نبودند. سومین عامل هم که همان روحی و روانی است. چه بخواهیم چه نخواهیم تیم ملی درگیر یکسری مسائل شده و آرامش و تمرکز لازم در تیم ملی وجود ندارد. بازی با انگلیس خودش از نظر روانی بار سنگینی را روی بازیکنان ما گذاشته بود و در کنار آن حواشی موجود هم تاثیر منفی زیادی روی عملکرد بازیکنان گذاشت که کاملا مشهود بود.
شهامت چطور؟ آیا به اندازه کافی در تیم و نیمکت تیم ملی وجود داشت؟
در نیمه اول نه اما در نیمه دوم شهامت داشتیم که با وجود اینکه سه گل عقب بودیم از یک سوم خودمان بیرون آمده و به زمین انگلیس نزدیکتر شدیم. این شهامت هم از روی نیمکت با تعویض چند بازیکن و پیبردن به اشتباهات به تیم تزریق شد. درواقع تاکتیک و ترکیب اشتباه در نیمه اول تیم ایران را فلج کرده بود. مثل بازی سال پیش پرسپولیس مقابل الهلال که یک تاکتیک و ارنج اشتباه باعث شد پرسپولیس خیلی راحت بازی را به الهلال با نتیجه سه بر صفر واگذار کند.
عربستان در بازی با آرژانتین نشان داد که با تاکتیک مناسب و شجاعت لازم حتی میتوان آرژانتین را هم شکست داد. قبول دارید؟
من وقتی کیفیت بازی عربستان و نوع هدایت این تیم توسط رنار را دیدم خیلی برای فوتبال خودمان ناراحت شدم. واقعا باید تاسف خورد به حال افرادی که اجازه ندادند رنار سرمربی ایران شود و بهخاطر منافع شخصی خودشان ویلموتس را استخدام کردند. افرادی که به این فوتبال خیانت بزرگی کردند اما باز هم خیلی راحت و بدون اینکه جوابگوی کارهای خود باشند برگشتند. در بازی عربستان و آرژانتین همه ما خیلی خوب فهمیدیم که یک تاکتیک و ایده خوب از سوی سرمربی و نیمکت یک تیم چقدر میتواند تاثیرگذار باشد، آنقدری که شما با تیم ملی عربستان بتوانی آرژانتین مدعی اول قهرمانی را شکست بدهید. تیمی که فکر کنم ۳۵ بازی نباخته بود. رنار ۹۸ دقیقه کنار خط ایستاده بود و در تمام طول بازی هرگز از اهدافی که طراحی کرده بود صرف نظر نکرد. او تیمش را در یکسوم دفاعی استقرار داد و تا پایان بازی از این محل تیمش را عقب نیاورد. این شهامت را چه کسی به تیم انتقال میدهد؟ معلوم است سرمربی. باز هم میگویم آنهایی که اجازه ندادند رنار سرمربی ایران بعد از کیروش شود بزرگترین خیانت را به این فوتبال کردند.
در شرایط فعلی بهترین راهکار برای دو بازی آینده چیست؟
من بازی آمریکا و ولز را دیدم و اعتقادم این است که سبک بازی آنها به انگلیس نزدیک است اما در سطحی پایینتر. به هرحال ولز بخشی از انگلیس است و بازیکنانش اکثرا در انگلیس بازی میکنند. آمریکا هم در چند سال اخیر بازیکنان زیادی در لیگهای اروپایی و لیگ جزیره داشته است. اما پلنهای هر دو کشور خیلی ضعیفتر از انگلیس است و ما میتوانیم مقابل آنها حتی به پیروزی برسیم. البته این اتفاق به شرطی رخ خواهد داد که ما کلا تغییر تاکتیک دهیم. کیروش نباید به استفاده از بازیکنانی که قبلا با خودش کار کردن اصرار داشته باشد درحالیکه در همین یکی دو سال اخیر بازیکنان خیلی خوبی در تیم ملی عملکرد عالی از خود بر جای گذاشتند. چرا نباید از زوج شجاع و کنعانی که در رقابتهای مقدماتی فوقالعاده کار کردند همزمان استفاده نشود؟ هر دو غیر از اینکه سرزن و قدرتی هستند در بازیسازی هم خیلی خوب و بهتر از نفرات همپستشان عمل میکنند. بازیسازی در پرس بسیار مهم است. مخصوصا اینکه آمریکا و ولز خیلی خوب پرس میکنند. بازیکن بازیساز نفراتی چون علی کریمی، روزبه چشمی و حتی مرتضی پورعلیگنجی نیستند. اگر کیروش بخواهد دوباره به این ابزار دلخوش کند شک نکنید به نتیجه لازم نخواهیم رسید. بهعنوان یک فوتبالی در بازی دیروز تیم ملی نه پرس خوب دیدم، نه شوت به چهارچوب خوب، نه بیشتر از ۳ پاس. اینکه مالکیت تیم ما حدود ۲۰ درصد است خودش نشان میدهد که از نظر تاکتیکی خوب نبودیم.
بهعنوان کسی که سالها دروازهبان بودهای عملکرد سیدحسین حسینی را چطور دیدی؟
درمورد حسینی میتوان گفت که او عملکردی کاملا معمولی در این بازی از خود ارائه داد. بههرحال دروازهبانی که ۶ گل در یک بازی دریافت میکند قطعا اشتباهاتی داشته است. اعتقاد دارم سید روی دو گل انگلیس باید عملکرد بهتری از خود نشان میداد. البته وقتی کارلوس کیروش بعد از مصدومیت علیرضا بیرانوند با دو دست روی سر خود میزند یعنی اینکه او به هیچ یک از سه دروازهبان دیگر اعتقادی ندارد. قطعا هم حسینی و هم دیگر گلرها این صحنه را دیدهاند و تاثیر بسیار منفی روی روحیهشان گذاشته است. در شرایط فعلی امیدوارم که بیرانوند به بازی با ولز برسد. البته بهترین جانشین برای بیرانوند همچنان همان حسینی است و نباید مجدد در خط دروازه تغییری ایجاد کرد.
اعتقاد شما این است که اگر بیرانوند مصدوم نمیشد نتیجه پایانی بازی با انگلیس فرق میکرد؟
به هرحال وقتی کیروش با آن همه تجربه بعد از مصدومیت بیرانوند بر سر خود میکوبد عملا به همه نشان میدهد که این دروازهبان چقدر در تیمش تاثیرگذار است و مصدومیتش نیز دردسرساز. نظر من این است که بیرانوند در پرسپولیس بازی با پا را خیلی خوب یاد گرفت و از این حیث از سه دروازهبان دیگر خیلی جلوتر است. در بازی با انگلیس هم خیلی جاها نیاز بود که حسینی با کنترل توپ و بازیسازی تیم را از پرس خارج کند اما در انجام این امر موفق نبود و قطعا اگر بیرانوند بود شاید روند بازی تا حدی تغییر میکرد. نباید فقط عکسالعمل را دید، دروازهبانها در فوتبال امروز نقش یک سوئیپر را دارند و مقابل تیمهایی که پرس شدید میکنند نقش تعیین کنندهای خواهند داشت. بهخاطر همین میگویم باید امیدوار باشیم بیرانوند به بازی با ولز برسد.
امیر عابدزاده بازی با پای خوبی دارد، اینطور نیست؟
بله. امیر با هر دو پا خوب بازی میکند اما بعید میدانم از نظر روحی شرایط ایدهآلی داشته باشد. او مدتی است که افت کرده و با روزهای خوبش فاصله گرفته. اگر در بازی با انگلیس او به میدان میرفت الان گزینه مناسبی برای جانشینی احتمالی بیرانوند بود اما اگر علیرضا نرسد تاکید روی همان حسینی است که حداقل الان ترسش ریخته و تجربه خوبی از بازی اول بهدست آورده است.