«آدم افتاده» یک کمدی اکشن اجتماعی با پسزمینه هالیوود و روابط پیچیده و سوداگرانه درونی آن است که با نگاهی انتقادی به سیستم استودیویی هالیوود، چند روزی است که جلوی دوربین رفته.
این کمدی سیاه در کنار بحث پیرامون دروغگوییهای هالیوودی، قصد دفاع از قشر رنگینپوست جامعه آمریکا را هم دارد و به همین دلیل، وینستون دوک هم به جمع بازیگران اصلی آن پیوسته است.
رایان گاسلینگ، بازیگر جوان و مستقل سینما که متخصص بازی و حضور در درامهای اجتماعی نامتعارف و مستقل است، نقش اصلی آدم افتاده را (که میتوان آنرا «آدم پاییزی» هم ترجمه کرد) به عهده دارد. امیلی بلانت و آرون تیلور جانسن از دیگر بازیگران مهم این کمدی تلخ هستند.
فیلمنامه با نگاهی به داستان یک مجموعه تلویزیونی موفق و پربیننده دهه۸۰ میلادی نوشته شده است. لی میجرز، چهره مطرح آن دوران (که تماشاگران ایرانی او را با مجموعه «مرد شش میلیون دلاری» بهخاطر میآورند) نقش اصلی این مجموعه را بازی میکرد. فیلمنامه نسخه سینمایی با توجه به شرایط روز جامعه آمریکا نوشته شده و جنبه انتقادی و اجتماعی آن بسیار بیشتر از نسخه تلویزیونیاش است.
رایان گاسلینگ در آدم افتاده در قالب شخصیت بدلکاری بیباک ظاهر میشود که همهجا همراه گروه فیلمبرداری است و در صحنههای مشکل و خطرناک فیلم، بهجای بازیگر اصلی و بهعنوان بدل ایفای نقش میکند.
زمانی که بازیگر اصلی زخمی میشود، بدلکار بهجای او جلوی دوربین ظاهر میشود تا کاملا نقش این ستاره مشهور را بهعهده بگیرد. با این حال، ماجراها زمانی وارد تعلیق و طنز میشود که خبر میرسد ستاره فیلم گمشده وهیچکس اطلاعی از وضعیت او ندارد. در داستان نسخه سینمایی، دوک در قالب دوست صمیمی بدلکار بازی میکند که بهشدت با تولیدات هالیوودی مخالف است و از دوست بدلکارش میخواهد علیه وضعیت سیاهان در جامعه آمریکا موضعگیری کند و پیام رنگینپوستان را به گوش اهالی هالیوود برساند. این نقش در نسخه تلویزیونی وجود نداشت و سازندگان نسخه سینمایی، آنرا به داستان اضافه کردهاند.
دیوید لیچ، کارگردان آدم افتاده در رابطه با مضمون آن، چنین میگوید:« این روزها فیلمهای خوب و جذابی تولید و اکران میشود که به بررسی مسائل و مشکلات سیاهان میپردازد یا درباره جنبههای مختلف کاری در هالیوود اظهارنظر میکند. بیشتر این محصولات داستانهایشان را به زبانی جدی و خشک تعریف میکنند.
آدم افتاده هم گرچه در همین حال و هوا ساخته میشود، برای تعریف داستانش از عنصر کمدی و طنز بهره میگیرد. باورم این است که تعریف موضوعات جدی از نوع آنچه در فیلم ما مطرح میشود، انتخاب یک لحن طنز کمک فراوانی میکند تا تماشاگران بهتر و راحتتر موضوعات مطرح شده در داستان را بپذیرند. نسخه تلویزیونی بیشتر بر بخش اکشن و ماجراجویی داستان تکیه داشت و تلاش نسخه سینمایی این است که شفافتر و شیرینتر باشد.
رایان گاسلینگ، بازیگر جوان و مستقل سینما که متخصص بازی و حضور در درامهای اجتماعی نامتعارف و مستقل است، نقش اصلی آدم افتاده را (که میتوان آنرا «آدم پاییزی» هم ترجمه کرد) به عهده دارد. امیلی بلانت و آرون تیلور جانسن از دیگر بازیگران مهم این کمدی تلخ هستند.
فیلمنامه با نگاهی به داستان یک مجموعه تلویزیونی موفق و پربیننده دهه۸۰ میلادی نوشته شده است. لی میجرز، چهره مطرح آن دوران (که تماشاگران ایرانی او را با مجموعه «مرد شش میلیون دلاری» بهخاطر میآورند) نقش اصلی این مجموعه را بازی میکرد. فیلمنامه نسخه سینمایی با توجه به شرایط روز جامعه آمریکا نوشته شده و جنبه انتقادی و اجتماعی آن بسیار بیشتر از نسخه تلویزیونیاش است.
رایان گاسلینگ در آدم افتاده در قالب شخصیت بدلکاری بیباک ظاهر میشود که همهجا همراه گروه فیلمبرداری است و در صحنههای مشکل و خطرناک فیلم، بهجای بازیگر اصلی و بهعنوان بدل ایفای نقش میکند.
زمانی که بازیگر اصلی زخمی میشود، بدلکار بهجای او جلوی دوربین ظاهر میشود تا کاملا نقش این ستاره مشهور را بهعهده بگیرد. با این حال، ماجراها زمانی وارد تعلیق و طنز میشود که خبر میرسد ستاره فیلم گمشده وهیچکس اطلاعی از وضعیت او ندارد. در داستان نسخه سینمایی، دوک در قالب دوست صمیمی بدلکار بازی میکند که بهشدت با تولیدات هالیوودی مخالف است و از دوست بدلکارش میخواهد علیه وضعیت سیاهان در جامعه آمریکا موضعگیری کند و پیام رنگینپوستان را به گوش اهالی هالیوود برساند. این نقش در نسخه تلویزیونی وجود نداشت و سازندگان نسخه سینمایی، آنرا به داستان اضافه کردهاند.
دیوید لیچ، کارگردان آدم افتاده در رابطه با مضمون آن، چنین میگوید:« این روزها فیلمهای خوب و جذابی تولید و اکران میشود که به بررسی مسائل و مشکلات سیاهان میپردازد یا درباره جنبههای مختلف کاری در هالیوود اظهارنظر میکند. بیشتر این محصولات داستانهایشان را به زبانی جدی و خشک تعریف میکنند.
آدم افتاده هم گرچه در همین حال و هوا ساخته میشود، برای تعریف داستانش از عنصر کمدی و طنز بهره میگیرد. باورم این است که تعریف موضوعات جدی از نوع آنچه در فیلم ما مطرح میشود، انتخاب یک لحن طنز کمک فراوانی میکند تا تماشاگران بهتر و راحتتر موضوعات مطرح شده در داستان را بپذیرند. نسخه تلویزیونی بیشتر بر بخش اکشن و ماجراجویی داستان تکیه داشت و تلاش نسخه سینمایی این است که شفافتر و شیرینتر باشد.