پله، اسطوره فوتبال برزیل و یکی از بهترینهای تاریخ این رشته در دنیا این روزها برای چندمین بار راهی بیمارستان شده تا به درمان بیماری سرطانش بپردازد.
پله، اسطوره فوتبال برزیل و یکی از بهترینهای تاریخ این رشته در دنیا این روزها برای چندمین بار راهی بیمارستان شده تا به درمان بیماری سرطانش بپردازد. اما ظاهرا او این بار قرار نیست از بیمارستان به سلامت خارج شود و شرایط بهگونهای رقم خورده که دیگر شیمیدرمانی روی بدن او جواب نمیدهد و در این شرایط او به بخش «مراقبتهای پایان زندگی» منتقل شده تا در روزهای آخر حیاتش درد کمتر را متحمل شود. سرطان روده در سالهای اخیر چندین بار این اسطوره نامدار برزیلی را راهی بیمارستان کرده بود که او هر بار باروحیه به منزلش برگشته بود. البته پس از انتظار خبر ناامید شدن پزشکان از ادامه درمانش، او در پیامی امیدبخش در اینستاگرامش خطاب به هوادارانش که نگران سلامتی او هستند نوشت: «دوستان من، میخواهم همه را آرام و مثبت نگه دارم. من قوی هستم، با امید فراوان و طبق معمول درمان خود را دنبال میکنم. میخواهم از تمام تیم پزشکی و پرستاری برای تمام مراقبتهایی که از من داشتهاند، تشکر کنم. من به خدا ایمان زیادی دارم و هر پیام عشقی که از شما در سراسر جهان دریافت میکنم، مرا سرشار از انرژی نگه میدارد. برزیل را هم در جامجهانی تماشا کنید. از شما بسیار سپاسگزارم برای همه چیز.»
پله یا مارادونا؟
همزمانی این اتفاق با جامجهانی ۲۰۲۲ مسلما روی روحیه بازیکنان تیم ملی برزیل که امشب قرار است در نخستین دیدار خود در مرحله حذفی این تورنمنت به مصاف کرهجنوبی بروند تاثیرگذار خواهد بود. با این حال پله که در سه قهرمانی از ۵ قهرمانی سلسائو نقشی مهم و تعیینکننده داشته با روحیه و انرژی خوبی به زندگی نگاه میکند و شاید امیدوار است تا پیش از مرگش ششمین قهرمانی طلاییپوشان در جهان را نیز جشن بگیرد. او بدون شک یکی از بهترینهای تاریخ است و اگر چه هواداران کنونی فوتبال به دلیل اینکه در آن سالها کمتر مسابقات فوتبال همانند دوران کنونی با پخش تلویزیونی گسترده همراه بود، عملکرد درخشان او را کمتر دیدهاند اما تا پیش از ظهور دو قطبی مسی-رونالدو در این سالها یکی از بحثهای همیشگی و البته بدون نتیجه طرفداران این ورزش این بود که پله بهترین تاریخ است یا مارادونا. اگر چه ستاره آرژانتینی سالها بعد از روزهای اوج پله ظهور کرد اما این سوال که کدامیک در صدر جدول بهترین بازیکنان تاریخ قرار میگیرند نهتنها بین مردم برزیل و آرژانتین که در فوتبال دشمنی دیرینهای با هم دارند بلکه میان کارشناسان این رشته نیز مطرح بود.
یکی از مهمترین تفاوتهای این دو ستاره سبک زندگی آنها بود که کاملا با هم فرق داشت. پله تلاش میکرد تا خود را بهعنوان یک الگو مطرح کرده و به همین دلیل به فدراسیون جهانی فوتبال نزدیکتر بود اما مارادونا با انواع حاشیهها و جنجالهای ناتمامی که در زندگی شخصی و ورزشیاش داشت هیچگاه نتوانست الگوی اخلاقی مناسبی برای جوانترها باشد. رابطه خوب پله با فیفا یکی از مواردی بود که طرفداران مارادونا به آن معترض بودند و اعتقاد داشتند که این نهاد تصمیمگیر در فوتبال به همین دلیل توجه بیشتری به پله دارد و از طرف دیگر تلاش میکند تا وجهه دیهگو را تخریب کند.
پله در سال ۱۹۴۰ در خانهای کوچک در شهر ترس کوراکوس ایالت میناس گرایس به دنیا آمد که این خانه این روزها به موزهای برای بازدید فوتبالدوستان بدل شده است و اگر چه لوازم آن دقیقا همانی نیست که در آن سالها در این خانه قرار داشت اما تلاش شده تا بیشترین شباهت در این زمینه رعایت شود. لوازمی که بیشتر متعلق به دونا سلست، پدر و خورخه، عموی او بوده است. شاید خود او هم در این سن و سال خاطره چندان دقیقی از آن سالها و دوران نداشته باشد.
حدود نیمقرن از آخرین روزهایی که او در زمین مشغول هنرنمایی و نمایش استعداد ذاتی و درخشانش بود میگذرد و به همین دلیل است که تنها بخشی از دوران بازی پربار او روی نوارهای ویدئویی موجود است. اکثریت قریب به اتفاق ما فوتبالدوستان هرگز بهصورت زنده شاهد بازی او نبودهایم و به همین دلیل است که در بیشتر موارد نبوغ او بیشتر بهصورت انتزاعی وجود دارد. مثلا تحلیلها و تمجیدهایی که درباره بازی او خوانده یا شنیده شده است یا روایتها و حتی فیلمهایی که بیشتر یک محصول پردازش شده است تا یک سند ناب و کامل. پله را یک بازیکن کامل فوتبال مینامند؛ ترکیبی از سرعت خالص، تکنیک و ظرافت در بازی، قدرت تمامکنندگی عالی و حرکات پا به توپ همانند یک نوازنده موسیقی که هر بینندهای را متحیر میکند.
وقتی او در موقعیت یک در برابر یک مقابل مدافعان قرار میگرفت انگار هوشی به مراتب بالاتر از آنها داشت و بهراحتی میتوانست آنها را فریب داده و دریبل کند. در روزهای اوجش او تقریبا مهارنشدنی بود و به همین دلیل است که توانسته سه بار به همراه برزیلیها جام قهرمانی جهان را بالای سر ببرد. اتفاقی که او را به پسر محبوب تمام برزیل بدل کرد و تا سالها هیچ بازیکنی در این کشور حتی به نزدیکی او هم نرسیده بود. اگر چه سالها بعد نفراتی چون زیکو، روماریو، رونالدو، رونالدینیو، ریوالدو و نیمار ظهور کردند و افتخارات زیادی را برای سلسائو رقم زدند اما هیچکدام از آنها نتوانستند جای پله افسانهای را در دل هواداران بگیرند.
نابغه دهه ۶۰
داستان ورود پله به دنیای فوتبال و تیم ملی برای یک فیلم سینمایی سوژهای ایدهآل است. پسری که در ۱۷ سالگی و از محلهای فقیرنشین رشد کرده و قرار است در جامجهانی ۱۹۵۸ سوئد بازی کند. دهه ۵۰ میلادی در دنیا مملو از بحرانها و اتفاقات مختلف است اما مردم برزیل در اواخر این دهه یک پدیده جوان را در تیم ملی خود میدیدند که قرار است فوتبالشان را دگرگون کند. ادسون آرانتس دوناسیمنتو در سوئد کمک میکند تا تیمش فاتح این تورنمنت شود. ۴ سال بعد در شیلی نیز این اتفاق تکرار میشود و او این بار نقشی موثرتر ایفا میکند. او حالا به یکی از ارکان سلسائو تبدیل شده بود و با عملکرد عالی خود دومین جام را برای تیمش به ارمغان آورد. در سال ۱۹۶۶ اما برزیل که با تیمی پرستاره راهی جام شده بود امید زیادی به بهترین بازیکن آن زمان دنیای فوتبال بسته بود اما رقبا بهخوبی پله را میشناختند و به هر طریق ممکن به دنبال متوقف کردن او بودند. او بارها با خطاهای شدید مدافعان حریف متوقف و حتی مصدوم شد و درنهایت همین آسیبدیدگیها باعث شد تا نتواند به تیمش کمک کند و برزیلیها در همان دور نخست حذف شدند. جامجهانی ۱۹۷۰ اوج درخشش شماره ۱۰ برزیلیها بود که در مکزیک یکتنه تیمش را به سومین جام رساند تا جام ژول ریمه برای همیشه به این کشور برسد. ماریو زاگالو که در آن زمان هدایت تیم ملی این کشور را برعهده داشت درباره پله جملهای به یادماندنی دارد: «در سال ۱۹۵۸ او فقط یک بچه بود. در ۱۹۶۲ نبوغش شکوفا شد و در ۱۹۷۰ تمامی استعداد و توانایی خود را به رخ کشید و کتاب فوتبال را با یک کلید طلایی بست. من این شانس را داشتم که همه اینها را از نزدیک تماشا کنم.»
پله البته جدا از تمامی روزهای درخشانی که در زمین مسابقه داشت در سالهای پس از بازنشستگی اتفاقات عجیبی را تجربه کرد و البته با مشکلاتی هم روبهرو شد. روابط او با دیکتاتور نظامی برزیل اگر چه با روایتهای مختلفی روبهروست اما شاید یکی از نقاط تاریک زندگی این اسطوره باشد. پله البته در این سالها روایتهایی نیز از خود نقل کرده که در برخی موارد صحت آن رد شده است. مثلا یکبار ادعا کرده بود که جنگ داخلی در نیجریه در سال ۱۹۶۹ را متوقف کرده است که این موضوع به صورت کامل رد شده است. یکی دیگر از موضوعاتی که در سالهای گذشته مورد بحث بوده تعداد گلهای او در دنیای فوتبال است که اعداد مختلفی در این زمینه نقل شده است و با توجه به اینکه در آن سالها آمار و ارقام در فوتبال کمتر بهصورت کنونی ثبت میشده است نمیتوان عدد دقیقی را بهعنوان تعداد گلهای او مطرح کرد.
پله پس از بازنشستگی وارد دنیای مربیگری نشد اما به سراغ فعالیتهای انساندوستانه رفت و حتی در برههای از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ بهعنوان وزیر ورزش برزیل هم انتخاب شد. پله بهعنوان یک چهره محسوب در برزیل و همچنین نماد ورزش این کشور در دنیا کمک زیادی به کسب میزبانی جامجهانی ۲۰۱۴ و همچنین المپیک ۲۰۱۶ به کشورش کرد و پیشرفتهای کنونی برزیلیها تا حد زیادی مدیون میزبانی از این دو تورنمنت مهم ورزش دنیاست که در فاصله حدود دو سال در این کشور آمریکایجنوبی برگزار شد.
در سالهای اخیر نتفیلیکس یک فیلم مستند از زندگی او تهیه کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت که البته تناقضاتی هم در آن دیده میشد. پله همیشه دوست داشته تا روایتهای مثبت از خود ارائه دهد و نامش را بهعنوان یک اسطوره بیجانشین در برزیل و حتی دنیای فوتبال مطرح کند. مثلا در جایی از این مستند میگوید که علاقه چندانی به فوتبال نداشته و در نوجوانی زیادی دوست نداشته تا بهصورت حرفهای این ورزش را دنبال کند اما در بخش دیگری از آن میگوید پس از اینکه ناراحتی پدرش را از شکست تیم ملی برزیل در جامجهانی ۱۹۵۰ دیده است به او گفته که روزی به برزیل برای کسب این جام کمک خواهد کرد. در هر صورت پله هم مثل سایر ستارههای دنیای فوتبال بدون نقص نبوده است اما این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که نامش در میان ۵ بازیکن برتر تاریخ این رشته قرار دارد و توانسته فصلی طلایی را در تاریخ فوتبال برزیل رقم بزند. اتفاقی که ستارههای بعدی فوتبال این کشور حتی به نزدیکی آن هم نرسیدند و بعید است در فوتبال مدرن شاهد بروز چنین ستاره تاثیرگذاری باشیم.