روزنامه اعتماد با حسن روشن ملیپوش اسبق و بازیکن سالهای دور استقلال مصاحبه کرده است.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
با این وجود انتقادات اصلی علیه کیروش بود که چرا وقتی ما با او موفق نشدیم دوباره به او اعتماد کردیم و البته خیلیها معتقدند دوران هشتساله کیروش موفقیتآمیز بود.
در روزهای گذشته شنیدم که برخی آقایان که در فدراسیون کار میکنند گفته بودند که کیروش یک ماه آمده و وقت کمی داشته پس نمیشد انتظار داشت صعود کند. اما ایشان هشت سال اینجا بود ، این را نمیگویند اما این یک ماه را میگویند؟ مربیای که هشت سال یک جا باشد یعنی یک دهه. خدا و پیغمبری بچههای تیم ما خیلی خوب بودند و همه لژیونر. اما وقتی شعور نیست، نمیدانند که این تیم باید خودش برای خودش بازی کند تا باعث بقای خود در اروپا شوند و میگویند بازیکنان خوب تلاش نکردند.
الان تیمی مانند مراکش با بازیهای خود، ۵۰ درصد بازیکنانش شانس حضور در اروپا را دارند. ما سه بازی کردیم و قبل از آن هم ۴ بازی کردیم که اگر مساوی میکردیم حذف میشدیم (در بحرین). آنجا اسکوچیچ، وحید هاشمیان و کریم باقری را آوردند و تمام آن زحمات صعود بر عهده آنها بود و به دلیل آرامشی که در تیم حاکم شد موفق شد. ما تا ظهر بازی نمیدانستیم بازی است و جنجال نبود، این تیم با آرامش همه را برد و به جام جهانی صعود کرد. من نمیگویم اسکوچیچ چه بوده اما برای این تیم زحمت کشید و همه میدانیم این تیم با هرکس هرچقدر پیشرفت میکرد، نهایتا از گروه خود در جام جهانی صعود میکرد.
اما این از انسانیت و مردانگی به دور است که اگر کیروش را آوردند، هاشمیان و باقری را نبردند. نه تنها من که همه گفتند که کیروش بعد از هشت سال دیگر جایی در اینجا ندارد و ما باید کسی را بیاوریم که خون تازهای در تیم جاری کند. نه فقط من که خیلیهای دیگر هم میگویند. در حالی میگویند کیروش ۱ ماه اینجا بوده که او قبل از آن، هشت سال در ایران بود؛ ما ۱۰ سال تیم اول آسیا بودیم اما یکبار در جام ملتها اول یا دوم نشدیم. در تیم امسال هم بچهها خوب بودند.
پس شما هم موافقید که اگر قرار به رقم خوردن این نتایج بود، میشد با اسکوچیچ و کادر قبلی هم به جام جهانی رفت؟
ما سه بازی کردیم که گفتند از امریکا و انگلیس نباید گل بخوریم و سیاسی فکر کردند. در این شرایط همه مربیهای خوب درگیر بودند و کیروش آمد، اما میشد با همان اسکوچیچ ادامه داد و اگر این نتایج رقم میخورد، میگفتیم نداشتیم و اینطور باختیم اما وقتی کیروش را آوردی و میگویی میخواهیم کم گل بخوریم و آبرویمان نرود نباید اینطور میشد. وقتی استدلال این است، یعنی دستاندرکاران فوتبالمان به درد صد سال پیش میخورند. بچههای ما یک بازی مقابل انگلیس را با روش کامل کیروش بازی کردند مانند آرژانتین و… با این وجود آن زمان یک گل خوردیم و همه خوشحال بودیم، پس با این تفکر کیروش را آوردند که دوباره مقابل تیمهای قوی گروه، کم گل بخوریم اما سیستم ۵-۴-۱ کیروش، بدترین کاری بود که کرد. چون دو نفر از بهترین بازیکنان ما یعنی طارمی و آزمون که در اروپا میدرخشند و همه از ترس آنها برنامه ریختند ناکام ماندند. اما او سردار را بیرون گذاشت و در یک ربع پایانی به بازی آورد و دو گل به انگلیس زدیم. در بازی دوم بازیکنان را آزاد کرد و دو مهاجم گذاشت که برنده شدیم. وقتی تیمی در دقایق پایانی گل میزند یعنی تیم خوبی است و در این بازی بچهها خودشان بودند.
بازی سوم بین این دو بود که از یک طرف به بچهها گفته بودند خودتان باشید و از طرفی ارنج مانند بازی با ولز بود، اما تنش وجود داشت که از امریکا گل نخوریم و… همه اینها آرامش را از تیم گرفت در حالی که ما استحقاق صعود به مرحله بالاتر را داشتیم، حتی اگر همان کادر اسکوچیچ و باقری و هاشمیان هم بودند. از طرفی بازیکنان هم کمی کملطفی کردند که کیروش را حمایت کردند. کیروش اینها را آورده بود و میخواستند بگویند تو قبلا ما را آوردی و حالا دین خود را به تو ادا کردیم، در حالی که این طور نیست و ایشان پولش را گرفته و دینی وجود ندارد.
البته درباره بازی ایران و امریکا حساسیتهای زیادی هم ایجاد شد، تا چه اندازه موافقید که این بازی قربانی ذهنیتها و جو سیاسی پیرامون آن شد؟
اگر در بازی سوم آرامش کافی داشتیم، اینقدر بنر در خیابان نمیزدیم و مرگ بر امریکا و… برای یک بازی فوتبال نمیگفتیم، به عقیده همه مفسرها ایران میتوانست برنده شود و صعود کند. مقداری از موضوع همین ذهنیت سیاسی بود و بخشی هم چیزی بود که از کیروش خواسته بودند که دفاعی بازی کنیم و کم گل بخوریم. اما بازیکنان کم نگذاشتند. خداراشکر بازیکنی مانند حسینی در بازی اول گلهای زیادی خورد اما در بازی دوم کلین شیت کرد و…
در صحبتهایتان به موضوع حمایت بازیکنان از کیروش برای بازگشت دوباره او هم صحبت کردید، شاید جرقه ناکامی تیم ملی از همان زمان خورده شد که تیم به دو دسته تبدیل شد، گروهی از بازیکنان برای تغییر سرمربی به نهاد ریاستجمهوری هم رفتند و…
این بیعرضگی فدراسیون فوتبال بود؛ من هم اگر بخواهم به نهاد ریاستجمهوری بروم، همین طور که ما را راه نمیدهند. اینها برنامهریزی کرده بودند وگرنه نه طارمی را در نهاد ریاستجمهوری راه میدهند و نه من و شما را. احترام به بازیکن مهم است که نظرش پرسیده شود اما به بازیکن ربطی ندارد که در این موضوع دخالت کند. الان تنها تقصیری که میتوان به پای بازیکنها نوشت، همین کاری بود که برای آوردن کیروش کردند.
حالا میگویند کیروش یک ماه بوده و یک ماه دیگر هم باشد، تا ببینیم چه میشود. همهمان عربستان، استرالیا، کره و ژاپن را دیدیم، حالا تیم ما با شرایطی که دارد چطور بازی کرد. ما باید تیم ملی شناور داشته و سه تیم داشته باشیم مانند گذشته، نه اینکه سه روز مانده به بازی تیم را جمع کنیم. از طرفی فدراسیون فوتبال هم بیمعرفتترین کاری که کرد، این بود که کریم باقری و هاشمیان را نبرد در حالی که اینها برای تیم زحمت کشیده بودند و باید برایشان احترام قائل میشدند.
با این وجود به نظرتان وقتش نرسیده که از کیروش عبور کنیم و تیم را دست مربی جدیدی بسپاریم؟
تا اکیپ تاج، نبی و… هستند بعید است کیروش برود. من خودم کسی بودم که از این افراد حمایت کرده. معتقد بودم چون قبلا یک دهه در فدراسیون بودهاند، با AFC آشنایی دارند میتوانند آنجا از فوتبال ایران دفاع کنند، اما وقتی دیدم کیروش را آوردند از مردم در رسانهها عذرخواهی کردم. الان هم با آنها سلام و احوالپرسی داریم اما بحث فوتبال مملکت در میان است. اگر بخواهند با کیروش ادامه دهند، از الان به شما قول میدهم هیچ موفقیتی حاصل نمیشود. اگر هم قرار است کس دیگری بیاید، باید از الان مشخص شود نه اینکه یک ماه مانده به مسابقات یک نفر جدید روی کار بیاید. من در مترو و اتوبوس با مردم سر و کار دارم و همه میگویند که باید یک مربی نو بیاید.
نه اینکه فقط مربیهای بیکار که دنبال شکایت کردن هستند مانند ویلموتس و… را بیاوریم. ما سابقه کار با مربیان بزرگ دنیا را در ایران داشتهایم. کیروش هم زمانی که در منچستر بود، مربی بزرگی محسوب میشد. در حالی که فرگوسن برنامه میداد و چون اینها سنشان زیر ۶۰ سال بود، کار عملی میکردند. در اروپا میگویند بعد از ۶۰ سالگی بازنشست هستی و میتوانی کمک کنی اما کیروش وقتی ۶۰ سالش شد تازه به ایران آمد و ۶۸ سالگی رفت و حالا در ۷۰ سالگی برگشته. ما آینده خوبی با این مربی نخواهیم داشت.
شما به ژاپن و دیگر تیمهای آسیایی اشاره کردید که بیشتر آنها با مربی داخلی موفق شدند، آیا ما هم در بین مربیان داخلی چنین نفراتی را داریم؟ به خصوص الان که نام افرادی همچون جواد نکونام یا فرهاد مجیدی و… مطرح میشود.
اصلا از این گزینهها خارج شویم، همه مربیان داخلی ما خوب هستند. من الان را نمیگویم بلکه در هشت سالی که کیروش در ایران بود، یک بار از مربیان داخلی حتی صوری تعریف نکرد. یک بار از مربیان بابت ساختن بازیکنان خوب لیگ تمجید نکرد. به جز بیاحترامی به مربیان ما، هیچ کاری نکرد. ما مربیان خوبی داریم که باید دورههایی ببینند تا از سطح باشگاهی بالاتر باشند. اما مهمتر از این، اگر به قبل از انقلاب برگردیم، وقتی اوفارل یا رایکوف آمدند هم تیم را ساختند، تغییر نسل دادند و هم مربی پرورش دادند. رایکوف وقتی به تیم تاج آمد، بعد از سه سال گفت کارم تمام شده و باید بروم.
اما نفراتی مانند زندهیاد پورحیدری یا حجازی کنار او بودند و بعدها مربیان بزرگی شدند. رایکوف وقتی در راس کار بود، ما در کارهای دفاعی و بدنسازی قوی بودیم چون ایشان از بلوک شرق و یوگسلاوی آمده بود. ما با تیمهای بزرگ بازی میکردیم و بعد اوفارل آمد که در بازیهای آسیایی سرمربی تیم شد. اگر کیروش در منچستر نفر سوم بود، اوفارل نفر اول بود و کسی بود که جرج بست را بایکوت کرد. او تغییر نسلی در تیم ایران داد و نفراتی مانند جباری و زندهیاد کاشانی و… بعد از بازیها، از تیم خداحافظی کردند و او نسلی جدید ساخت. نسلی که نفراتی مانند مهاجرانی، حبیبی، صالحنیا و… بودند.
ایشان هم وقتی دو سالش تمام شد رفت اما ایشان، نفراتی مانند آقای مهاجرانی را ساخت که بعدها مربی تیم ملی شد. افتخاراتی که ایران سالهاست کسب نکرده که به المپیک نرفتهایم یا قهرمان آسیا نشدیم، یا آن زمان که جام جهانی ۱۶ تیمی بود و از آسیا یک تیم میرفت، سالهاست کسب نشده. کیروش هم مربی بزرگی است و توقع داشتیم مانند اوفارل نفراتی را در کنار خود پرورش دهد. علی کریمی و صالح و نکونام و… هرکدام آمدند نهایتا رفتنی شدند. چه ایشان یا هر مربی را بیاوریم، او باید از مربیان ایرانی در کنار خود استفاده کند. از طرفی چرا ما اینقدر مربیان ایرانی را کوچک میکنیم؟ افرادی مانند مجیدی، نکونام و… که میتوانند موفق باشند. اما وقتی بهایی نمیدهند پس همه میگویند فدراسیون راه خودش را میرود و نظر کسی را نمیپرسد.
یکی از کارهایی که فدراسیون در دوران ما انجام میداد، از سرپرست و مربیان تیمها هم نظر میگرفتند حتی اگر اینکه به نظرش عمل نکنند. وقتی برایان کلاف به ایران آمد، مانند کیروش فقط میگفت خودم. اما او را نخواستند چون گفتند باید کسی بیاید که افرادی را بسازد که وقتی رفت، از آن مربیان بهره ببریم و حالا هم هرکسی بیاید باید در کنار خود از مربیان ایرانی استفاده کند که وقتی رفت، بتوانیم از این سرمایهها استفاده کنیم.