وی ادامه داد: متاسفانه در جامعه ما تا به امروز کمتر به موضوعی که این مستند بدان پرداخته، توجه شده است. پس جای خوشحالی دارد که محسن اسلامزاده کارگردان «هیچکس منتظرت نیست» جسارت به خرج داده و قصه زندگی زنان آسیب دیده را روایت کرده است تا عامه مردم با آن ارتباط برقرار و نیازهای این افراد را درک کنند.
این جامعهشناس تاکید کرد: ما جامعهشناسان میگوییم زنان اغلب در موقعیت نابرابری و فرودستی اجتماعی قرار گرفتهاند و زمانی که با یک آسیب اجتماعی مواجه میشوند، حل کردن این موضوع برایشان سختتر میشود و انگار مجبور میشوند خشونت مضاعفی را در مواجهه با آدمها و جهان پیرامونی که در ارتباط با آن هستند، تحمل کنند.
خاوری با بیان اینکه دیالوگهایی که زنان در این مستند مطرح میکنند، حکایت از بیقدرتی، استیصال، انزوا، تنگنا، از بین رفتن قدرت مادری، سقوط شخصیت و هر چیزی که انسان میتواند در لحظه با آن مواجه شود، دارد، گفت: تمامی این موارد بدین دلیل است که خانوادهها زنان را رها میکنند. در حقیقت ما در جامعهای زندگی میکنیم که بسیاری از سیاستگذاریها و حمایتها به اصطلاح مردانه است و زمانی که مردان دچار آسیب میشوند، امکان بازگشت آنها به جامعه بیشتر از زنان آسیبدیده است.
وی افزود: این بازگشت برای زنان سختتر است چراکه یک روایت سنتی برای آنها با عنوان نقش همسری و مادری تعریف شده است که اگر این نقشها را بپذیرند و سپس آسیب گریبان آنها را بگیرد، یک فضای بیاعتمادی در خانواده شکل میگیرد و تنشها و درگیریهایی به وجود میآید. نکته اینجاست زمانی که این افراد قصد بازگشت کنند، ممکن است خانواده و جامعه پذیرای آنان نباشد. ناگفته نماند که زنان ممکن است مهارتهای اجتماعی کمتری نسبت به مردان داشته باشند و همچنین به لحاظ جسمی، روحی و شخصیتی در تنگنا قرار بگیرند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: در تک تک سکانسهای این مستند میتوان به بیپناهی زنان آسیبدیده پی برد. به عنوان مثال آن زمان که بچه شیرخواره را از مادرش جدا میکنند، مادر حس بی قدرتی و اضمحلال را تجربه میکند. روایتهایی که ما در مستند شاهد هستیم، چیزی است که در جامعه ما وجود دارد و باید دید خود را بازتر کنیم. واژهای که در این فیلم مشهود است، واژه از خود بیگانگی افراد است. در حقیقت زمانی که بخش زیادی از جامعه دچار اعتیاد و مشکلات جسمانی و مالی میشوند، قدرت مدیریت و هدایت کردن شرایط محیطی خود را نخواهند داشت.
خاوری ادامه داد: در این حالت جامعه نیز این افراد را در فضای عدم حمایت قرار میدهد. متاسفانه ما حمایتهای متصل و پیوسته برای زنان آسیبدیده نداریم تا بتوانیم آنها بازیابی کنیم و به جامعه برگردانیم. این اتفاق باعث میشود افراد دچار ازخودبیگانگی شوند، از خود فاصله بگیرند و احساس بیقدرتی و استیصال به آنها دست بدهد که دیگر نمیتوانند شرایط را مدیریت کنند. شخصیت «شاپور» در این مستند میگوید که بعد از ۲۰ سال حاضر نیست کار را که دوست داشته است، انجام بدهد.
وی تاکید کرد: این مساله حکایت از این موضوع دارد که او از خود واقعیاش که میتوانست برای تحقق رویاهایش قدم بردارد، فاصله گرفته است و فرد دیگری که ذهنیت اشتباهش است، بر او مسلط شده و به همین دلیل دچار بی قدرتی شده است. حتی زنی که فضایی را در زمین پر از آلودگی برای زندگی ایجاد کرده است، شرایط را پذیرفته و دچار از خود بیگانگی شده است که این از خود بیگانگی به معنای سقوط ارزشها و رویاهای یک انسان است که فرصت تجربه کردن و بازگشت را از دست خواهد داد.
این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه جامعهای که افرادش درگیر بیماری، اعتیاد و مسایل مختلف هستند، جامعهای شکننده است، بیان کرد: جامعه ماهیت خود را از افرادش میگیرد یعنی افراد باید در سلامت باشند تا جامعه بتواند رشد و توسعه پیدا کند. از سوی دیگر وقتی افراد جامعه دچار سرخوردگی میشوند و احساس بیمعنایی میکنند، ساختار جامعه شکننده میشود، آسیبها رشد پیدا میکند و ناهنجاریهای زیادی اتفاق میافتد. در این شرایط جامعه قدرت این را نخواهد داشت که انسانهای را بازیابی و آنها را به مسیر سلامت و سعادت هدایت کند. بنابراین ما در چرخهای قرار گرفتیم که به امثال «سپیده علیزاده»ها بسیار احتیاج داریم تا در این مسیر کمک کنند.
خاوری افزود: این فیلم در دو سطح و برای سیاستگذاران و نهادهای مدنی فعال در حوزه زنان آسیبدیده روایت میشود که سیاستگذاران باید سیاستهای خود را در یک پیوستار فرآیندی برای بازیابی انسانها دوباره طراحی کنند. از سوی دیگر نهادهای مدنی در ابتدا باید زنان و مردان آسیبدیده را درک و به آنها برای بازگشت به جامعه و دوری از احساس بیمعنایی، پوچی و شاخصههایی که میتواند در ذهن فرد شکل بگیرد و آنها را از جامعه و دیگران دور کند، کمک کنند. تا رابطه فرد را با دیگران و خودش بهبود بخشند. ناگفته نماند که حمایتهایی که افراد یک جامعه از آسیبدیدگان میکنند نیز نقش بسزایی در این امر دارد.
وی تصریح کرد: برخی از دوستان در مطالعات خود از ارتقای آگاهی از طریق آموزش یاد میکنند اما این امر به تنهایی میسر نیست چراکه وقتی افراد دچار محرومیت، محدودیت و خشونت هستند عملا آگاهی و آموزش امکانپذیر نیست، نمیتوان افراد را بازیابی کرد و انتظار بهبودی ارتباط با خودشان و جهان پیرامونشان را داشت بلکه حتما باید مقدماتی فراهم شود از جمله اینکه حمایتهایی از خانواده و فرزندان شخص آسیبدیده به لحاظ مالی و مهارتی به صورت پیوسته صورت بگیرد تا در جامعه احساس امنیت کنند و بر خود مسلط شوند.
به گفته این جامعهشناس، تمام افراد آسیبدیده این مستند از یک چیز رنج میبرند و آن نداشتن تسلط بر خود است و اینکه فکر میکنند در فضای بیقدرتی نمیتوانند با جهان پیرامونشان ارتباط برقرار کنند و هیچ فردی دیگر حرف آنها را نمیشنود. این بزرگترین ضربهای است که به افراد وارد میشود و شکافی که بین ذهن و عین افراد اتفاق افتاده است، میتواند در یک فرآیند پیوسته از سوی نهادهای مسئول و تصمیمگیر بهبود پیدا کند و حتی از بین برود.
خاوری با اشاره به اینکه نکته قابل تامل این مستند جدای از مساله ازخودبیگانگی زنان و سقوط ارزشها که بسیار مقوله پیچیده و تاثیرگذاری است و برای تک تک افراد میتواند در فرآیند زندگی اتفاق بیفتد، مساله برچسب زنی است، گفت: «منا»، یکی از شخصیتهای این مستند، بدین مساله اشاره میکند که به او اتهام فرار با چهار مرد را زدهاند. این برچسب زدن که ممکن است در خانواده هم رخ بدهد، جدا از اینکه تهمت است، دامنه انحراف و ناهنجاری را در فرد افزایش میدهد و باعث انتشار آن میشود. با این کار ممکن است افراد دچار سقوط اخلاقی و ارزشی در خود شوند، به ضد خود درآیند و شروع به تجربه کردن فعالیتهای مختلف انحرافآمیز کنند که در این شرایط بازیابی آنها سخت خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه سقوط یک زن در جامعه منجر به سقوط جامعه میشود و اشاعه این پدیده اضمحلال جامعه را به همراه دارد، مطرح کرد: سلامت یک زن، سلامت جامعه را به همراه دارد. پس سیاستگذاران و تمام آحاد جامعه باید نسبت به مفاهیم هوشیارانهتر عمل کنند و کسانی که در چرخه سیاستگذاری هستند، سیاستها را مجددا بازخوانی کنند چراکه کاری که هماکنون در حوزه زنان در حال انجام است، دیگر جواب نخواهد داد.
این جامعهشناس در پایان خاطرنشان کرد: در این مستند همسر سپیده علیزاده از حصارکشی پارک شوش و پاکسازی آن میگوید که این مساله در مشهد نیز ممکن است رخ بدهد اما با حصار کشیدن و پاک کردن افراد از فضای جامعه راه حل درستی نیست و ما با این اتفاق تنها مساله را پاک میکنیم. پرسش مهم اینجا مطرح میشود که آیا مساله نفر به نفر معتادان حل شده است؟ آیا انسانهای سالمی شدند و به آغوش خانواده بازگشتند؟ و… . باید به این مساله فکر کنیم آیا با کارهایی که انجام میدهیم، میتوانیم پاسخی برای سوالات مطرح شده داشته باشیم یا نه.
اکرانهای رسمی مستند سینمایی «هیچکس منتظرت نیست»، محصول مرکز مستند سوره، به کارگردانی و تهیهکنندگی محسن اسلامزاده که نمایشهای منطقهای و رویدادمحور در قالب پخش «رویش» برای آن در نظر گرفته شده است، از ۲۸ آذرماه در مشهد آغاز شده است و تا ۵ دی ماه هر روز در ۲ سانس ۱۶ و ۲۰ برای مخاطبان در سینماهویزه مشهد به نمایش در میآید.