پس از سهگانه نولان کاراکتر بتمن از یک شوالیهٔ قهرمان به سمت کمیکبوکهای کمپانی دیسی سوق پیدا کرد و بنافلک تحت هدایت زک اسنایدر شمایلی تام و تمام از یک بتمنِ فانتزی را به نمایش گذاشت. همواره در ضمیر مخاطبان و طرفداران فیلمهای سوپر هیرویی بتمن شخصیتی بود -که با تمام ضعفهایش- عدالت را در میان تاریکیها برقرار میکرد. اما باید دانست سینما در تاریخ خود از چنین بتمنهایی سرشار است. از جیمز کاگنی در «دشمن مردم» تا پیتر لوره و همفری بوگارت در ژانر تیر و تار نوآر. یا حتی رابرت دنیرو و آلپاچینو در سینما پساکلاسیک.
مخاطبان و سینمادوستان عاشق آنها بوده و با تمام ضعف و قوتشان به چنین کاراکترهایی عشق میورزیدند. شخصیتهایی که هم قاتل بودند و هم دوستدار خانواده. هم عاشق بودند هم طرد شده از اجتماع. آنها با ضعفهایشان شناخته میشدند و در تاریکتر کوچههای شهر نقش قهرمان را ایفا میکردند. کاراکترهایی که ورای بتمن بودن بخش سترگی از تاریخ سینما را از آنِ خود کردهاند. مت ریوز با رجوع به بخش یاد شده شمایلی دوستداشتنی و مقبول از بتمن را تحت لوای ژانر نوآر ترسیم میکند.او بتمنی را که در سایهها بتمن میشود. بتمنی را که از دشمنانش شکست میخورد را خلق کرده و به واسطه آن سمپاتی سینمایی به وجود میآورد. سمپاتی که لذت نبردن از آن کار هرکسی نیست!