«ابر می‌بارد»؛ قصه زندگی قهرمانان سپیدپوش
هرقدر که از زمان شروع همه‌گیری کرونا در ایران بگذرد، باز هم حرف‌های ناگفته‌ای وجود دارد که صحبت از آن تازگی دارد. حرف‌هایی که می‌تواند خاطراتی از دوران سخت کرونا را بازگو کند و هم سندی برای نسل‌های بعد باشد. بعد از سریال‌هایی مثل همه‌گیری، آزادی مشروط و فرشتگان بی‌بال، حالا به نظر می‌رسد که سریال «ابر می‌بارد» تلاش کرده به سمت ساخت سریالی مشابه اما فضایی متفاوت برود. ابر می‌بارد، فضای کرونایی و شروع همه‌گیری این بیماری در گیلان را روایت می‌کند. وجه تمایز این سریال با دیگر قصه‌های کرونایی، تمرکز بر زندگی یک پرستار به جای پزشکان است. تهیه‌کننده این سریال معتقد است که تلاش شده به شکل واقعی به این موضوع پرداخته شود تا برای مخاطب قابل لمس باشد.
بخشی از بازیگران این سریال، چهره‌های معروف و برخی هم عوامل استانی هستند که با توجه به سختی‌های کار دو طرفه میان استان و تهران، به نظر می‌رسد باید منتظر یک نتیجه متفاوت بود. سریال «ابر می‌بارد» از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱و۱۰دقیقه از شبکه دوی سیما روی آنتن می‌رود. به همین بهانه با رضا معینی کارگردان و تهیه‌کننده سریال ابر می‌بارد گفت‌وگو کردیم.
رضا معینی، کارگردان و تهیه‌کننده سریال ابر می‌بارد درخصوص دلیل ساخت این سریال به جام‌جم می‌گوید: قصه سریال ابر می‌بارد، مربوط به کرونا و شروع همه‌گیری این بیماری است. همان‌طور که می‌دانید، کرونا از رشت و قم شروع شد و همزمان با دیگر مناطق، بیشتر در این استان‌ها بود که شدت گرفت. در حقیقت شروع کرونا و مواجهه کشورمان با این بیماری از همین دو استان بود، به همین دلیل احساس کردیم پرداختن به این مسأله و ثبت و ضبط کردن آن می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد. در واقع این سریال مربوط به شیوع کرونا در گیلان و نحوه مواجه شدن با این بیماری است که به نظرمان تازگی داشت. کلیت قصه، همین بیماری است اما در فضای کلی سریال، قصه‌های فرعی دیگری هم شکل می‌گیرد؛ از معضلات اجتماعی تا مشکلات خانوادگی که در مجموع یک درام خانوادگی را شکل می‌دهد. وی ادامه می‌دهد: شخصیت اصلی سریال، یک پرستار است که آن را عامدانه انتخاب کردیم، چون به نظرمان آمد در بیشتر سریال‌ها تنها به پزشکان پرداخته شده و مشکلات پرستاران کمتر به تصویر کشیده شده است. وقتی موضوع اپیدمی مطرح است، نقش پرستاران خیلی پررنگ‌تر می‌شود که در کنار دیگر کادر درمان حضور دارند.
معینی درخصوص وجه تمایز این سریال با دیگر سریال‌هایی که مربوط به کروناست، عنوان می‌کند: به نظرم ابر می‌بارد در میان دیگر سریال‌هایی که درباره کرونا ساخته شده توانسته متفاوت ظاهر شود. برخی از این سریال‌های مربوط به کرونا، مثل آزادی مشروط به شکل طنز روایت شده و برخی هم در اوج همه‌گیری کرونا بود و شاید بتوان گفت نگاه واقعگرایانه زیادی نداشته است، ولی این سریال با نگاه واقعی که دارد، متفاوت ظاهر شده است. نکته دیگری که سریال ما را با دیگر سریال‌های ساخته شده درخصوص کرونا متفاوت می‌کند، ساخت آن در گیلان است. پیش از این سریال‌ها بیشتر در تهران ساخته می‌شد و ابر می‌بارد را باید از آنها متفاوت دانست، چراکه اولین مواجهه مردم ایران با کرونا را در شهر رشت روایت کرده است. در واقع مردم گیلان را در مقابل این ویروس می‌بینیم آن هم در شرایطی که هیچ سابقه‌ای درباره این بیماری نبود. به نظرم ظرفیت‌های بهتری برای به تصویر کشیدن مواجهه ایران با کرونا وجود داشت که ما سراغ آن رفتیم.
فضای جذاب گیلان برای تصویربرداری
وی تصریح می‌کند: از طرفی در پرداختن به قصه تلاش کردیم اتمسفر سریال را هم جذاب کنیم تا هم روایتی متفاوت باشد و هم سندی برای بعدها بوده و ماندگار شود. تلاش کردیم به واقعیت وفادار باشیم و سندی از چند سالی داشته باشیم که مردم درگیر کرونا بودند. معینی می‌گوید: با توجهی که دکتر باقرزاده، مدیرکل مرکز گیلان به این سریال داشتند، ما از سال ۹۹ به مدت یک‌سال درگیر ایده و پرداختن قصه بودیم. بالاخره از مهر ماه ۱۴۰۰ فیلمبرداری را آغاز کردیم و فروردین امسال هم آن را به اتمام رساندیم. شش ماه تصویربرداری طول کشید، البته در برخی مواقع وقفه‌هایی در کار به وجود می‌آمد که به دلیل ابتلای مردم به زیرسویه‌های جدید کرونا و مشکلاتی بود که در لوکیشن بیمارستان با آن مواجه می‌شدیم. در واقع گاهی کادر درمان نمی‌توانستند امکانات لازم را به ما بدهند و ناچار بودیم منتظر بمانیم. همه این موارد گاهی ما را ناچار به ایجاد وقفه در سریال می‌کرد.
چالش‌های کارهای استانی
وی درباره چالش‌های ضبط کارهای استانی می‌گوید: بازیگران و عوامل تهرانی وقتی می‌خواهند در استان تصویربرداری کنند، گروه را با خودشان می‌آورند و این مسأله برنامه‌ریزی را برای‌شان آسان‌تر می‌کند اما ما در این سریال، برخی عوامل و گروه فنی را از خود استان داشتیم. قدری این مسأله برنامه‌ریزی را برای‌مان سخت‌تر می‌کرد. برای خود عواملی که از تهران می‌آیند هم شاید کار سخت‌تر باشد. چالش‌هایی که ما برای ضبط در بیمارستان داشتیم این بود که نمی‌شد ضبط را فقط در چند راهرو انجام دهیم. برای همین حدود هشت بیمارستان را هماهنگ و تصاویر را ترکیب کردیم. یک بیمارستان افتتاح نشده بود و خودمان وسایل را بردیم یا مثلا اتاق عمل جای دیگری بود. در عین حال باید قدری روی این موارد کار می‌کردیم که لوکیشن‌ها یکی به نظر برسد. اینها بخشی از چالش‌های کارمان بود. همه لوکیشن‌ها در گیلان و در شهرهای مختلف این استان بود. کارگردان و تهیه‌کننده ابر می‌بارد عنوان می‌کند: کاراکتر اصلی سریال پرستاری به نام پریساست که با برخی مشکلات از ازدواج قبلی خود روبه‌روست. مادربزرگ او هم در سریال می‌بینیم که بیماری را احتمالا از پریسا می‌گیرد. این کل قصه و در واقع روایتی از کادر درمان و ماندن آنها در بیمارستان است که گاهی نسبت به انتقال آن به عزیزان‌شان هراس دارند. شخصیت‌های دیگر و قصه‌های فرعی هم داریم. بازیگرانی مثل مجید پتکی، فاطمه گودرزی، سامرند معروفی، سیما خضرآبادی، سیدجواد هاشمی و فریده دریامج در این سریال بازی می‌کنند. این سریال ۱۸ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای است. در عین حال برای واقعی‌تر نشان‌دادن کار تلاش کردیم بازیگرانی که از تهران می‌آیند هم اصالت گیلانی داشته باشند.
چهره‌هایی که روایتگر کرونا شدند
مادربزرگ مهربان قصه
مادربزرگ‌هایی که معمولا در قصه‌های تلویزیونی دیده‌ایم مهربان، دانا و به عنوان کانون خانواده، محور و پناهی برای گرد هم آمدن اعضای خانواده هستند و برای هرچه گرم‌تر شدن روابط تلاش می‌کنند. یکی از این نقش‌ها معمولا دوست‌داشتنی از آب درمی‌آید و شباهت زیادی به مادربزرگ‌های ایرانی دارد که در اطراف‌مان می‌شناسیم. فریده دریامج در سریال «ابر می‌بارد» ایفاگر یکی از این نقش‌هاست. این بازیگر که خود اصالت گیلانی دارد در بسیاری آثار از توانایی‌اش در ادای لهجه گیلکی بهره برده است. دریامج را تا امروز با نقش‌های زیادی که در قاب تلویزیون، پرده سینما و صحنه تئاتر به یادگار گذاشته است، می‌شناسیم. او اخیرا با ایفای نقش در سریال جزرومد در شبکه دوی سیما ، همچنین سریال گیل‌دخت از شبکه یک سیما دیده شده است و از امشب با سریال ابر می‌بارد با نقش مادربزرگ خانواده همراه مخاطبان خواهد بود.
او در سریال گیل‌دخت، رخت نقش «بی‌بی لایقه» را بر تن دارد. این بازیگر پیشکسوت، کارش را در دهه۴۰ با نقش‌آفرینی در تئاترهای رشت آغاز کرد و بعد از اخذ لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک به فعالیت مشغول شد. او با ورود سینما و تلویزیون در این رسانه‌ها و همچنین نمایش‌های رادیویی به شخصیت‌هایی جان داد که اغلب شیرین و خوش صحبت هستند. از دیگر آثار او در تلویزیون می‌توان به کلبه‌ای در مه، بچه مهندس، شاهرگ، وارش، حکایت‌های کمال، گذر از رنج‌ها، خانواده دکتر ماهان، شهر من شیراز، محکومین، افسانه هزار پایان،آچمز و… اشاره کرد. اگر بیننده این آثار بوده‌اید به یاد دارید که بسیاری از آنها مثل «ابرمیبارد» در شمال ایران به‌ویژه استان گیلان تصویربرداری شده است. دریامج که تجربه بازی در ژانرهای متفاوت را دارد، معمولا نقش مادران و مادربزرگ‌ها را ایفا می‌کند. حالا باید دید در این سریال تا چه اندازه در خلق نقشی متفاوت، موفق خواهد بود.
خضرآبادی با لباس پرستاران
سیما خضرآبادی، جزو بازیگران جوان است که فعالیتش در دنیای بازیگری را از کودکی آغاز کرد و در دوران نوجوانی با سریال به یادماندنی «وضعیت سفید» به شهرت رسید. پس از بازی در این سریال خضرآبادی وارد دنیای سینما شد. این هنرمند در طول این سال‌ها با کارگردانان متفاوتی کار کرده و تجربه نقش‌های مختلف را داشته است. از سریال‌های او می‌توان به علی‌البدل، بازی نقاب‌ها، حانیه، رخنه، بوی باران، سلام آقای مدیر و… اشاره کرد. آنچه بازی خضرآبادی را متمایز کرده این است که سعی می‌کند برای ایفای نقش‌هایش مابه‌ازاهایی داشته باشد که بر اساس آن بتواند نقش را متفاوت بازی کند تا در ذهن مخاطبان باقی بماند. اکنون این هنرمند جوان در سریال تلویزیونی ابر می‌بارد، ایفای نقش کرده است. به گفته تهیه‌کننده و کارگردان سریال ابرمیبارد، خضرآبادی در این مجموعه تلویزیونی نقش پریسا را به‌عهده دارد که در بیمارستانی در استان گیلان است. سرانجام کرونا وارد ایران می‌شود و بیماران کرونایی به بیمارستان مراجعه می‌کنند. پریسا همچون یک پرستار وظیفه‌شناس به‌دنبال این است که بتواند به وظایفش به بهترین شکل ممکن عمل کند، بنابراین شب و روزش را در بیمارستان وقف بیماران می‌کند. البته پریسا دغدغه‌های شخصی هم دارد و یکی از نگرانی‌های او مادربزرگ مهربانش است و او می‌ترسد که مبادا مادربزرگش را درگیر بیماری کند. نقش مادربزرگ را فریده دریامج به‌عهده دارد. در مجموع خضرآبادی در سریال ابر می‌بارد که از امشب روانه آنتن می‌شود، تلاش کرده تصویرگر درستی از پرستاران و کادر درمان باشد که در روزهای کرونایی بدون این‌که به خودشان فکر کنند، دغدغه بیماران را داشتند.
روایت یک فوتبالیست
از اواخر دهه۷۰ توجه سریال‌های تلویزیونی به جذابیت فوتبال، وارد مرحله جدیدی شد. بعضی آثار با موضوع فوتبال ساخته شدند و برخی دیگر هم در بخش‌هایی به این مهم توجه کردند. تعداد سریال‌هایی که در این سه دهه با تمرکز روی فوتبال ساخته شده، خیلی زیاد نیست. در این‌باره می‌توان به سریال‌هایی همچون به سوی افتخار، خانه ما، سه پنج دو، لژیونر و پژمان اشاره کرد. اکنون یکی از شخصیت‌های اصلی در سریال تلویزیونی ابر می‌بارد هم فوتبالیست است. بنابراین می‌توان این سریال را هم جزو کارهای فوتبالی به شمار آورد. نقش این شخصیت را سامرند معروفی، بازی کرده است که فوتبالیست سابق ملوان است. با توجه به این‌که سریال در خطه گیلان تولید شده، طبیعی است که فوتبالیست قصه از تیم ملوان باشد. معروفی ابتدا دستیار کارگردان بود اما در سال‌های اخیر وارد عرصه بازیگری شده و اتفاقا هم توانست به‌خوبی از پس این موضوع برآید. معروفی در سریال تلویزیونی «بیگانه‌ای با من است» نقش یک فرد معتاد را ایفاکرد که با همسرش مرتب اختلاف داشت. بعد از این سریال او در مجموعه تلویزیونی در کنار پروانه‌ها، نقش اصلی و محوری رهی را بازی کرد که در ابتدا دزد است اما بر اثر اتفاقاتی که پشت‌سر می‌گذارد، شخصیتش متحول می‌شود. حال او در سریال تلویزیونی ابر می‌بارد هم ایفاگر یکی از نقش‌های محوری سریال شده است. او در این سریال صرفا فوتبالیست سابق تیم ملوان نیست، بلکه در زندگی شخصی‌اش هم با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود. همسر او باردار است و درگیر کرونا می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود آنها سر از بیمارستان در بیاورند. از سوی دیگر در فراز و نشیب زندگی او و همسرش بخشی از قصه زندگی آنها به شخصیت پریسا گره می‌خورد که نقش آن را سیما خضرآبادی بازی می‌کند که پرستار بیمارستان است. حال باید به انتظار نشست و دید که معروفی این نقش را چگونه برای مخاطبان به تصویر می‌کشد تا آنها را غافلگیر کند.
چالش‌های آقای رئیس
نقش‌آفرینی یکی از شخصیت‌های اصلی سریال ابر می‌بارد، به‌عهده مجید پتکی است. یکی از نکات جالب حضور پتکی در این سریال، اصالت گیلانی و تصویربرداری ابر می‌بارد در این خطه است. او نقش رئیس بیمارستان را بازی می‌کند که این قشر و به طور کلی پزشکان در دوران کرونا مسئولیت سنگینی بر گردن داشتند و بسیاری جان‌شان را در این راه گذاشتند.
البته مخاطبان با دیگر وجوه زندگی این شخصیت به‌جز فضای کاری‌اش هم آشنا می‌شوند و با ماجراهای شخصی و عاطفی او نیز همراه هستند که چالش‌برانگیز است. یکی از این چالش‌ها زمانی است که او به صورت اتفاقی و پس از سال‌ها دوباره با شخصیت لیلا با بازی فاطمه گودرزی مواجه می‌شود. آنها پیشینه‌ای مشترک دارند و مواجهه‌شان با یکدیگر، گذشته‌شان را به امروز و آینده‌ای که در پیش دارند، پیوند می‌زند. پتکی، ایفاگر این نقش، متولد ۱۳۵۳ در رشت است و تجربه سال‌ها حضور در تئاتر، رادیو، سینما و تلویزیون را به‌عنوان صداپیشه، بازیگر و کارگردان دارد. او همچنین همزمان با افتتاح شبکه تلویزیونی باران از سال ۱۳۷۷ در سریال‌ها، نمایش‌ها و فیلم‌های تلویزیونی این شبکه به‌صورت مستمر فعال بوده و تاکنون به‌عنوان بازیگر در ده‌ها اثر تولید شده در این شبکه و سایر شبکه‌های تلویزیونی فعالیت داشته که از این میان می‌توان به سریال‌های گذر از رنج‌ها، دلدادگان، محکومین، روزهای آبی، در کنار پروانه‌ها، کوبار، آرماندو، راز، فردا روشن است، آواز مه، ایستگاه آخر، آواز چیکا، کلبه‌ای در مه و… اشاره کرد. همان‌طور که گفتیم این بازیگر که کارش را با تئاتر آغاز کرده در شبکه‌های مختلف رادیویی از جمله رادیو گیلان هم به‌عنوان بازیگر و صداپیشه در نمایش‌های رادیویی حضور داشته است.
در گفت‌وگوی «جام‌جم» با مدیر کل صداوسیمای مرکز گیلان عنوان شد
ظرفیت استان‌ها برای ساخت سریال
ساخت سریال در مراکز استان‌ها سختی‌های خود را دارد. کنار هم قرار دادن عوامل و هدایت تیمی که ممکن است بخشی از آن از استان مربوط و بخشی از تهران باشد به طور قطع کار ساده‌ای نیست. در این میان، گیلان و خطه سرسبز شمال کشور به‌واسطه مناظر زیبایش، ظرفیت‌های مناسبی برای ساخت فیلم و سریال دارد. سریال ابر می‌بارد که از امشب روی آنتن می‌رود در همین منطقه سرسبز تولیدشده‌است. به بهانه پرداختن به چالش‌ها و اما و اگرهای ساخت سریال در این استان، گفت‌وگویی با دکتر محمدباقر باقرزاده، مدیرکل صداوسیمای مرکز گیلان داشتیم.
محمدباقر باقرزاده، مدیرکل صداوسیمای مرکز گیلان در پاسخ به سوالی در خصوص این‌که تب و تاب کرونا تا حدی فروکش کرده و آیا هنوز جای پرداختن به چنین مجموعه‌هایی وجود دارد، به جام‌جم می‌گوید: سؤال خوبی است اما ای‌کاش واقعا تب و تاب کرونا خوابیده بود. کرونا متاسفانه هنوز وجود دارد و هنوز هم ممکن است با مخاطراتی روبه‌رو باشیم کما این‌که خبرها، حاکی از جهش دوباره این ویروس منحوس در برخی کشورهای شرق آسیاست.
در ایران عزیزمان هم، متاسفانه هنوز کرونا ریشه‌کن نشده و آمارها هنوز به صفر نرسیده‌است. از سوی دیگر نگارش و ساخت سریال ابر می‌بارد، روایتگر بخش مهمی از تاریخ معاصر کشور و مربوط به بزرگ ترین همه‌گیری قرن ۲۱ است و پخش سریال یا بازپخش آن در سال‌های آینده، نه تنها روایتی مستند و در عین حال دراماتیک از بخش مهمی از تاریخ کشور و سختی‌ها و گرفتاری‌های این دوران و نیز مجاهدت‌های آشکار و پنهان تلاشگران عرصه سلامت و دیگر اقشار است، بلکه تجدید خاطره‌ای برای همه مردم است؛ چون کسی نیست که از این همه‌گیری مرگبار، خاطره‌ای نداشته‌باشد.
وی ادامه می‌دهد: اتفاقا معتقدم پخش سریال ابر می‌بارد با تجدید خاطرات دوران سخت کرونا و نیز حس قدرشناسی شایسته‌ای که در مخاطب نسبت به جامعه‌پزشکی ایجاد می‌کند، بر همدلی‌ها می‌افزاید و خاطره‌آفرین و دلنشین خواهد بود. حرف و هدف اصلی صداوسیمای مرکز گیلان و شبکه باران در تولید این سریال، بیان مجاهدت‌های فراوان و ارزشمند جامعه‌پزشکی اعم از پرستاران محترم، پزشکان خدوم و همه اعضای کادر پزشکی است. نخستین پرستار شهید سلامت کشور، خانم نرجس خانعلی‌زاده، گیلانی است. در دوران سخت و تلخ کرونا، در گیلان و همین‌طور در کشور، پرستاران و پزشکان فراوانی به مقام شهید سلامت نایل و خانواده‌های فراوانی داغدار این عزیزان شدند. گذشته از این، فراموش نکنیم در روزهای سخت کرونا، تلاشگران فراوانی در کسوت گروه‌های جهادی برای مقابله و مهار کرونا جانانه وارد میدان شدند. بسیجیان فداکار، سپاه عزیز، ارتش گرانقدر، روحانیت معظم، نیروی انتظامی خدوم، دستگاه قضایی بیدار و همراه، بانوان مکرم و دیگر اقشار مختلف مردم در لباس گروه‌های جهادی قدم در میدان مرگ و زندگی گذاشتند و در امور مهم و خطرناکی چون، گندزدایی اماکن، کمک به کادر درمان، امور امنیتی و انتظامی، ساخت مراکز بهداشتی و درمانی، تغسیل و تدفین و کمک‌های مومنانه و ده‌ها و صدها جانفشانی آشکار و پنهان به مسئولان کشور کمک کردند. سریال ابر می‌بارد روایتی از این مجاهدت‌ها و تلاش‌های ارزشمند است.
باقرزاده عنوان می‌کند: مراکز استانی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بازوان توانمند رسانه‌ملی و قطعات هماهنگ و رنگارنگ پازل پر نقش و نگار صداوسیما هستند. در این مراکز، همکاران پرتجربه، باسواد و پرانگیزه و هنرمندانی صاحب‌نظر مشغول به کارند. ساخت سریال در مراکز استان‌ها تجربه تازه‌ای نیست بلکه پیش از این هم رسانه‌های استانی در این باره و دیگر زمینه‌های هنری، یاریگر رسانه‌ملی بوده‌اند. مراکز صداوسیما در ساخت سریال، تله‌فیلم، آثار نمایشی رادیویی، آثار موسیقیایی، مستندهای مختلف و … سابقه خوب و ارزشمندی دارند. الحمدلله در مراکز استان‌ها با وجود هنرمندان ارزشمند بومی و نیز امکانات فنی مناسب، امکان ساخت انواع محصولات رسانه‌ای وجود دارد، ضمن این‌که نباید فراموش کنیم اگر بخواهیم ایران عزیزمان را به درستی به تصویر بکشیم، باید دوربین رسانه‌ملی را در استان‌ها روشن کنیم.
ساخت اولین سریال ۳۰۰ قسمتی رسانه‌ملی در گیلان
باقرزاده تصریح می‌کند: استان‌ها چشمه‌های لایزالی از طبیعت بکر، فرهنگ‌های غنی بومی، موسیقی‌های محلی، لباس‌ها و آیین‌های بومی و زبان‌ها و گویش‌های محلی و پایمردی مردم به انقلاب اسلامی و ولایتمداری‌اند و هرکدام از این موارد، توانمندی کم‌نظیری در تولید آثار رادیویی و تلویزیونی برای رسانه‌ملی فراهم می‌کند. برای مثال صداوسیمای مرکز گیلان غیر از سریال
ابر می‌بارد، در حال حاضر ساخت نخستین سریال ۳۰۰ قسمتی رسانه‌ملی را با عنوان سوجان، در دست تولید دارد که ۶۳ قسمت اول آن در حال تصویربرداری است. بی‌گمان در مراکز دیگر هم در زمینه سریال‌سازی کارهای خوبی شده یا در دست تولید است که این آثار هر از گاهی زینت‌بخش آنتن شبکه‌های سراسری است.
وی در پاسخ به این پرسش که «تاکنون سریال‌های بسیاری با محوریت استان گیلان ساخته شده‌است و شما از چه زاویه‌ای سریال ابر می‌بارد را ساخته‌اید و تلاش کرده‌اید متفاوت باشد»، می‌گوید: بله درست است، گیلان به واسطه طبیعت ناب و کم‌نظیر و مردمان هنرمندش، میزبان ساخت سریال‌ها و آثار نمایشی فراوانی در رسانه‌ملی بوده و هست اما گیلان عزیزمان آن‌قدر پرظرفیت و مستعد است که هر اثر نمایشی که در آن ساخته شود، می‌تواند رنگ و بوی خاص خود را داشته‌باشد. در سریال ابر می‌بارد تلاش کرده‌ایم به صورت مستقیم و غیرمستقیم طبیعت زیبای گیلان، طبع بلند و همت عالی مردم گیلان در مقابله با مشکلات، نوعدوستی و شجاعت مردم و همدلی مردم در دوران سختی را به نمایش درآوریم، کما این‌که سوژه و دستمایه سریال یعنی (کرونا و گیلان)، موضوع نابی است که تاکنون به آن، در قالب اثر سریال استانی – ملی، پرداخته نشده‌است. در سریال ابر می‌بارد تلاش کرده‌ایم کرونا را محور اصلی داستان قرار دهیم و در کنار آن ظرفیت‌های شایسته گیلان در بخش‌های مختلف را به تصویر بکشیم و در ماجرایی دراماتیک و گاه تراژیک، مخاطب را پای تلویزیون بنشانیم.
چرا گیلان برای سریال انتخاب شد؟
باقرزاده تاکید می‌کند: سریال ابر می‌بارد فرصت مغتنمی برای نشان دادن توانمندی‌های استان گیلان است. این سریال جلوه‌گاهی از درخشش و هنرمندی بازیگران گیلانی مطرح در سطح ملی و نیز بازیگران بومی است و در کنار چند بازیگر مطرح غیرگیلانی، توانی شایسته از ظرفیت‌های بازیگری گیلان را به رخ می‌کشد. فراموش نکنیم استان گیلان قطب نمایش و تئاتر در کشور است و جزو اولین‌ها در این زمینه محسوب می‌شود و هنرمندان مشهور فراوانی به عرصه سینما و تلویزیون و تئاتر تقدیم کرده‌است. سریال ابر می‌بارد این توانمندی گیلان را به طور برجسته‌ای، آشکار می‌کند، ضمن این‌که وقتی دوربین در گیلان روشن می‌شود به راحتی روایتگر زیبایی‌های گردشگری و طبیعی گیلان است و می‌تواند مستقیم و غیرمستقیم تصویرگر مواهب طبیعی، اقتصادی، کشاورزی و… گیلان باشد. ابر می‌بارد این نقش مهم را تا حدود زیادی ایفا کرده‌است. معرفی فرهنگ غنی مردم گیلان، مهمان دوستی و مهربانی‌شان، غیرتمندی و همت والای مردان و زنان گیلانی و اعتقادات عمیق و راسخ دینی مردمان دیار گیل و دیلم و تالش و گالش هم از دیگر کارکردهای ابر می‌بارد است. به نیابت از مردم نجیب گیلان، این سریال زیبا را به همه مخاطبان محترم رسانه‌ملی و به روح همه شهدای عرصه سلامت و همه درگذشتگان بیماری کرونا تقدیم می‌کنیم و برای آن عزیزان مغفرت الهی را مسألت داریم.
