علاقهمندان به مجموعههای تلویزیونی مدتی است سریال «تمام رخ» به کارگردانی محمود معظمی را از شبکه سه دنبال میکنند.مجموعهای که در آن هم مسائل خانوادگی مطرح میشود و به روابط اعضای یک خانواده به خصوص یک زوج میپردازد و هم بحث دارو در آن مطرح است. در این میان شیدا یوسفی نقش فرناز، دختر شیبانی و همسر مهرداد را بازی میکند. زنی که با مرگ پدرش، بهدنبال گرفتن حق خودش است. البته بدهبستانهایی هم با فریبا خواهرش در قصه دارد.
شما بعد از بازی در مجموعه کمدی نونخ که بسیار هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، تغییر ژانر داده و در یک سریال امنیتی ایفای نقش کردید. این تغییر گونه و تفاوت دو نقش مرجان و فرناز با هم به انتخاب خودتان برمیگردد و اینکه تمایل به بازی در آثار و نقشهای متفاوتی را دارید یا از بین پیشنهادهایی که شده بود، این کارها را پذیرفتید؟
گرچه اول به بازیگر پیشنهاد میشود و بعد او حق انتخاب دارد اما خواسته خودم هم در این زمینه بیتاثیر نبود و من هم از زمانی که وارد این عرصه شدم، دوست داشتم نقشها و کارهای متفاوتی را چه در تلویزیون و چه در سایر مدیومها تجربه کنم. اتفاقا یکی از مهمترین نقشهایی که بازی کردم در فیلم «کوچه ژاپنیها» به کارگردانی امیرحسین ثقفی بود که با این دو سریال خیلی متفاوت است، البته این فیلم هنوز به نمایش درنیامده تا متوجه این تفاوت شوید. در کل این تفاوت و تجربههای جدید را دوست دارم و اگر شرایط مهیا باشد و بتوانم حتما سعی میکنم کارهای متفاوتی بازی کنم و از تجربیات متفاوت بهشدت استقبال میکنم.
از آنجا که بازی در آثار کمدی و نقشهایی از این دست کار سختی است و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و شما هم در این زمینه تجربه موفقی داشتید با وجود این کدام ژانر برایتان جذابتر است؟ کمدی یا ملودرام؟
من درباره ژانر اثر صحبت نمیکنم، چون شخصیت من در این سریال به گونهای بود که وارد بحث امنیتی نمیشد و برای بهدست آوردن حقش تلاش میکرد. از طرفی، فکر میکرد پدرش آدم درستی است و همسر پدرش آدم جفاکاری است اما خب کار کمدی را هم خیلی دوست دارم. گرچه خانمها با یکسری مسائل در این زمینه مواجه هستند و همین کار را برایشان سخت میکند، البته تصور میکنم در دهههای گذشته دست بازیگران برای بازی در کارهای کمدی بیشتر باز بود و الان شرایط خیلی تفاوت پیدا کرده است.
طبق اخباری که از فصل چهارم مجموعه «نونخ» رسیده، تصویربرداری آن در حال انجام است. آیا شما هم در این فصل حضور دارید و قرار است به شخصیت مرجان و همسرش هم پرداخته شود؟
نه من حضور ندارم. چون قصه به سمت و سویی رفته که مرجان و خانوادهاش در آن حضور ندارند. این روزها مشغول بازی در سریال خانم آبیار و در شیراز هستم، البته طبیعی است که گاهی از این اتفاقها در مجموعهای که چند فصلی است، بیفتد.
تجربه همکاری با آقای آقاخانی در سریال نون خ چطور بود؟
تجربه شیرین و خوبی بود. ایشان در زمینه کارگردانی و بازیگری بسیار باتجربه هستند، شاید به این دلیل که خیلی کار کردهاند، بسیار باهوشند و همه ابعاد کار را میشناسند. در یک لحظه هم کارگردانی میکنند، هم خودشان بازی و بازیگران را هدایت میکنند. در کل تجربهای بسیار خوب و دوستداشتنی بود.
از تجربه حضور در تمام رخ با مضمونی که دارد و همکاری با آقای معظمی بگویید. گویا نخستین همکاریتان با این کارگردان است؟
به نظرم کلیت داستان درباره کمبود دارو، خیلی نکته مهمی است، چون مسأله دارو مسأله مهمی در جامعه است و هنوز هم خانوادههای بسیاری با آن درگیر هستند. حتی مخاطبانی که داروساز هستند هم معتقدند این سریال به موضوعی پرداخته که دغدغه همه است. از طرفی بخش پلیسی داستان هم صرفا یک کار پلیسی نبود، بلکه یک قصه درام بین پیمان و برژیت اتفاق میافتاد و از این طرف هم ماجراهای خانواده شیبانی که من نقش یکی از دخترانش را بازی کردم و این که برای گرفتن حقمان تلاش میکردیم. همینطور قصه ناهید که بعد از مدتها درصدد انتقام از شیبانی بود و درگیری او با خانوادهاش، به نظرم هرکدام از این داستانکها جذاب بود و این جزئیات، کلیاتی را تشکیل میداد که خروجیاش سریال تمام رخ شد. با آقای معظمی هم تا پیش از این سریال کار نکرده بودم و بهشدت در این سریال دکوپاژ خوبی داشت و تلاش میکرد کار خروجی خوبی داشته باشد. به همین دلیل بهراحتی از هیچ پلانی نمیگذشت.
چه چالشهایی با نقش فرناز داشتید و زمانی که فیلمنامه را برای نخستینبار خواندید، توانستید با این شخصیت ارتباط برقرار کنید؟
اتفاقا وقتی فیلمنامه را خواندم، خودم هم نقش فرناز را دوست داشتم. یعنی همان اول با این شخصیت ارتباط برقرار کردم. یک جاهایی هم به رفتار و واکنشهای فرناز حق میدادم، چون از ماهیت واقعی پدرش بیخبر بود، البته فریبا که خانم صدقگویا آن نقش را بازی کرده در داستان نسبت به برادرش احساس مسئولیتپذیری بیشتری دارد اما فرناز دنبال سهم ارث و میراث خودش است. با این حال به قصههایی که پدرش برای او تعریف کرده اعتماد کرده بود. به همین دلیل به پدرش حق میداد.
معمولا مردم بازیگران را بیشتر از دیگر عوامل میشناسند و از اینرو نظراتشان را درباره فیلمها و سریالها با بازیگران در میان میگذارند، بنابراین بازخورد مخاطبان این سریال را چطور دیدید؟ بیشتر درباره چه موضوعاتی با شما صحبت میکنند؟
من به دلیل اینکه سر فیلمبرداری یک سریال هستم، مدتی است ساکن شیراز شدهام و برخورد مردم این شهر را میبینم. تا جایی که با من درباره سریال صحبت کردهاند، آن را دنبال میکنند و خوشبختانه نظر خوبی هم درباره این کار دارند.
با توجه به اینکه در حال حاضر سر فیلمبرداری یک سریال تاریخی هستید، از تجربه بازی در چنین فضایی بگویید؟
بههر حال کارهای تاریخی جذابیتهای خودش را دارد. من هم که پیش از این سریال چنین تجربهای نداشتم.
تا جایی که میدانم شما پیش از اینکه تجربه بازیگری داشته باشید، منشی صحنه چند پروژه بودید که بههر حال کار منشی صحنه نیاز به دقت و تمرکز و نکتهسنجی خاصی دارد. چقدر این ویژگیها در بازیگری به کمک شما آمد؟
وقتی با این حرفه آشنا باشی و همچنین بدانی دکوپاژ کارگردان در یک کار چیست، در کار بازیگری میدانی کجا چه کار باید بکنی، بنابراین چنین شناخت و تجربهای بهشدت در بازیگری به کمک بازیگر میآید. من خیلی خوشحالم که این روند را طی کردم و بعد بازیگر شدم. البته من بازیگری و کارگردانی تئاتر خواندم و همزمان هم کار میکردم اما همان تجربیات در بازیگری بهشدت به کمکم آمد، چون به لحاظ تکنیکال من را به مسائل فنی کار آگاه کرده است، بنابراین چنین تجربهای به شدت در بازیگری تاثیرگذار است.
ز زمانی که بازیگری را بهصورت حرفهای دنبال میکنید دیگر فرصتی مهیا نشده که باز هم در پشت صحنه فعالیت کنید؟
نه، البته در واقع آن مسیری بود که من برای این چیزی که الان هستم انتخاب کردم. یعنی میخواستم از این طریق تجربیاتی برای کار بازیگری داشته باشم.
«فرناز» حقش را میخواهد
وی در پاسخ به این سؤال که آیا فرناز را کاراکتر منفی دیده است یا اینکه بابت حرفهایی که در داستان میزد و اقداماتی که انجام میداد، به او حق میدهد یا خیر، میگوید: من در فرناز اصلا ویژگی منفی نمیبینم، او میخواهد حقش را بگیرد و واقعا حق با ناهید نیست. پدرش در گذشته کارهایی انجام داده که الان خانواده او در این شرایط زندگی میکنند و در این سطح از زندگی قرار گرفتند، نمیتوانند اجازه بدهند که بهراحتی حقشان خورده شود. البته این تا زمانی است که هنوز از کارهای پدرش خبر ندارد و همچنان به او اعتماد میکند.