سعید شیخزاده، در زمره نسل پویا و با استعداد عرصه هنر بهشمار میرود. هنرمند جوانی که در هر حوزه هنری، از دوبلوری و اجرا گرفته تا بازیگری و سرپرستی فیلمها. در هر صفحهای از کتاب زندگی او که ورق میزنی، آثاری از هنرنماییاش بهچشم میخورد. در سنین کودکی پا به دنیای بازیگری گذاشت. بازی در فیلمهای چاق و لاغر و سفرهای جادویی موجب تشدید علاقه او به این عرصه شد. بعدها در زمانی که هنوز دوبله فارسی روی فیلمهای ایرانی انجام میشد، در سال۱۳۶۸ در فیلمی به جای خودش حرف زد.
شما سالهاست که در زمینه انیمیشن، هم در موقعیت گوینده و هم مدیریت دوبلاژ فعالیت دارید. باتوجه به تجربه کاری که دارید، به نظرتان دوبله آثار انیمیشن به نسبت دیگر حوزههای دوبله، سختتر است؟ دوبله انیمیشنهای ساخت ملی به چه صورت انجام میگیرد؟
هر کاری سختی مربوط به خودش را دارد، ولی به نظرم دوبله انیمیشن به نسبت حوزههای دیگر دوبله، کاری دشوارتر است. یعنی باید شخصیت را خلق کنیم. در ابتدا ما فقط با یک عکس و طرح اولیه روبهرو هستیم. بهخصوص اگر انیمیشن، ساخت و طرح داخلی کشورمان باشد. ترتیب کار من به اینگونه است که وقتی مدیریت چنین انیمیشنهایی را به عهده میگیرم، قبل از تنظیم فیلمنامه، خودم تمام شخصیتها را اجرا و بازی میکنم، برای اینکه بتوانم متناسب با هرکدام از نقشها، صداپیشه مناسب را پیدا کنم. در مرحله بعدی دوبلورها، نقشهای موردنظر را گویندگی کرده و پس از آن، تمامی گروه و عوامل مربوط به اثر، شروع به ساخت انیمیشین میکنند. درنهایت هم صداها بر روی کار سینک میشود.
باتوجه به حضور فعال شما در حوزههای مختلف هنری از جمله اجراهای تلویزیونی، این سؤال مطرح میشود که گاهی صدای یک دوبلور از تصویر و اجرای او سبقت میگیرد و مخاطب در چنین شرایطی به جای تمرکز روی اجرای شما، بیشتر به صدایتان توجه میکند. آیا این امر باعث از دست رفتن مخاطب میشود یا میتوان آن را یک نقطه مثبت دانست؟
به عقیده شخصی من، همینقدر که مردم صدایی را بهخاطر میسپارند و آن را دنبال میکنند، به خودی خود یک امتیاز خوب محسوب میشود. خب چه اشکالی دارد اگر مخاطبان صدای یک مجری را از قبل خوب بشناسند و به نوعی با او همذاتپنداری کنند. اتفاقا این موضوع موجب صمیمت بیشتر بین مجری و بیننده میشود. هیچوقت نمیتوان گفت که صدا و اجرا دو مقوله جدا از هم است، برعکس به طور کامل هم به یکدیگر وصل شدهاند. لازمه یک مجری خوب این است که در ابتدای امر باید یک گوینده خوب باشد. این امر نیازمند این است که فرد باید دورههای فن بیان و گویندگی را بهدرستی پشتسر گذاشته باشد تا موفقیت بیشتری نصیبش شود.
وقتی نام سعید شیخزاده به عنوان مجری به میان میآید، ذهن مخاطب به طور ناخودآگاه، به سمت یک اجرای دوستانه و منعطف با چاشنی طنز، کشیده میشود. این سبک از اجرا به انتخاب خودتان برمیگردد یا سازندگان برنامههای شبکه تلویزیونی اینگونه میخواهند؟ آیا قصد ندارید به سمت اجراهای جدی و رسمی پیش بروید؟
خودم بهشخصه، این سبک از اجرا که حالتی طنزآلود و منعطف باشد را خیلی دوست دارم و تا به امروز تمایل زیادی به اجراهای خشک و جدی پیدا نکردم. از آنجا که علاقه من به حوزه سرگرمی و اجتماعی بیشتر است، خب این امر طبیعی بوده که سبک اجرای من، برای چنین برنامههایی مناسبتر خواهد بود.
شما در چند سال اخیر در کنار دیگر برنامههای تلویزیونی، بیشتر در قالب مجری برنامههای مسابقهمحور برای شبکههای تلویزیون ظاهر شدید. قدری درباره تفاوت این فضا با دیگر برنامههای تلویزیونی بگویید.
به نظرم، برنامههایی که در قالب مسابقه ساخته و پرداخته میشون، جزو جذابترین و البته سختترین برنامههای تلویزیونی بهشمار میرود. از آنجهت که یک برنامه مسابقه، علاوهبر آگاهی، بیشتر هیجان و سرگرمی را به مخاطب انتقال میدهد. من به عنوان یک مجری باید آن هیجان را در فضای برنامه حفظ کنم. تهیه اجزای مورد نیاز برای ساخت چنین برنامههایی به نسبت دیگر برنامهها هزینهبر و زمانبر است. آخرین اجرای من مسابقه بزرگ «ایران» برای گروه بزرگسال بود.
در عرصه دوبله، چه تفاوتی بین ورودیهای نسل خودتان، با جوانهایی که تازه وارد خانواده بزرگ دوبله شدهاند، میبینید؟
باتوجه به ماهیت و موقعیتی که واحد دوبلاژ برای شبکههای تلویزیونی دارد، حفاظت و سرپا نگه داشتن آن هم به همان میزان برای آنها حائز اهمیت است. در زمان ما یک گوینده اگر کار میکرد، خیلی درگیر دغدغههای مسائل اقتصادی و معیشتی نبود و در آن زمان توقع هم کمتر بود. اما الان، مسائل اقتصادی و معیشتی جزو دغدغه اصلی جوانان شده است. در بیشتر مواقع شاهدیم که برخی از استعدادها، به خاطر درآمد کم دوبله، از یک جایی به بعد بیانگیزه و کم کار میشوند یا به طور کل این حرفه را کنار میگذارند.
در واحد دوبلاژ چه افرادی را بیشتر از همه به عنوان الگوی خود قرار میدهید؟
همیشه منوچهر والیزاده و سعید مظفری، به عنوان الگوهای من در عرصه دوبلاژ، هستند.
وقتی مدیریت فیلم یا اثری به شما سپرده میشود، آیا به عنوان صداپیشه هم به جای شخصیتها گویندگی میکنید؟ یا نه دوست دارید به همان سرپرستی بسنده کنید؟
راستش، در حالت عادی سعی میکنم تا جای ممکن، در فیلمهایی که سرپرستی دوبله آن را به عهده دارم صداپیشگی نکنم و تمام تمرکزم صرفا روی مدیریت فیلم باشد، ولی خب گاهی مجبور میشوم به جای نقشی صحبت کنم که نوع کاراکتر آن به جنس صدای من نیاز دارد.
باتوجه به سوابق درخشان و حضور فعال شما در حوزههای مختلف هنری، فکر میکنید چه مسئولیتی در قبال مخاطبان و طرفدارانتان دارید؟
وقتی مخاطبی از بین برنامههای دیگر تلویزیون، برنامه مرا انتخاب میکند، من برای وقت و زمان او ارزش و احترام زیادی قائل میشوم. این امر زمانی میسر میشود که همه عوامل برنامهساز، دست به دست هم دهند تا برنامههایی با کیفیت و دارای یک خروجی مطلوب تولید شود. در صورت عدم چنین تعهدی، به نوعی به مخاطب بیاحترامی کردهایم.
برای اولین بار همراه با بازیگری، دوبله کردم
سعید شیخزاده در بخشی از صحبتهایش از قشنگترین خاطرهاش با زندهیاد جلال مقامی ،میگوید: قبل از سال۱۳۶۸ در یک فیلم سینمایی بازی میکردم. در آن دوران فیلمهای ایرانی دوباره دوبله فارسی میشد، به دلیل اینکه ما صدای سر صحنه نداشتیم، میبایست به جای صدای هر بازیگر، یک دوبلور، صداپیشگی انجام میداد. در آن فیلم سینمایی، برای اولین بار به جای خودم حرف زدم. درواقع به موازات بازیگری دوبله را نیز تجربه کردم. زندهیاد جلال مقامی، وقتی صدایم را شنید، از آن خوشش آمد و مرا به واحد دوبلاژ معرفی کرد. در اصل ورود من به دنیای دوبله نیز، از همانجا شروع شد. در تمام مدت، خالصانه مراقبم بود و مرا بهخوبی هدایت میکرد. از استاد مقامی بسیار آموختم و بابت تمام زحمتهایش از او ممنونم. امیدوارم روحش قرین رحمت و آرامش قرار گیرد.