پنجشنبه هفته قبل، قسمت دوم سریال «آکتور» آمد و در این قسمت نوید محمدزاده تلاش کرد با کاراکتری که هانیه توسلی نقش آن را ایفا می‌کند وارد رابطه شود به همین بهانه فهرستی از معشوقه‌های سینمایی نوید محمدزاده را مرور کردیم.
سرخپوست، پریناز ایزدیار
یک زندان قدیمی در جنوب، به دلیل مجاورت با فرودگاهِ در حال توسعهٔ شهر، در حال تخلیه است. سرگرد نعمت جاهد(نوید محمدزاده)، رئیس زندان، به همراه مأمورانش در حال انتقال زندانیان به زندان جدید هستند او در آستانه یک ارتقا شغلی است، اما طی یک تماس تلفنی متوجه می‌شود که یکی از زندانیان به نام احمد ملقب به سرخپوست گم شده. تحقیقات بعدی، جاهد را مطمئن می‌سازد که سرخپوست در زندان است و در جایی پنهان شده است. هم‌زمان، یک مددکار زندان به نام سوسن کریمی(پریناز ایزدیار) به دیدن جاهد آمده و ماجرای عشق نوید و به پریناز از اینجا شروع می‌شود، فیلم چند سکانس عاشقانه خوش‌رنگ و لعاب دارد و البته موسیقی‌هایی که به این عاشقانه غافلگیرکننده صدای خوبی می‌دهند، مثلا جایی از فیلم کاری از ویگن پخش می‌شود و به شدت به دل می‌نشیند، در هر صورت این از آن عشق‌های به یادماندنی‌ست.
سکانسی از این فیلم را ببینید
عصبانی نیستم، باران کوثری
فیلم در مورد دانشجوی ممتازی به نام نوید (نوید محمدزاده) است که به دلیل فعالیت های سیاسی از دانشگاه اخراج شده است، او نامزدی به نام ستاره دارد (باران کوثری) که از طرف پدرش تحت فشار است و نوید تلاش می کند که بتواند مشکلاتش را حل کند..
نوید خشم فروخورده ای دارد از جامعه و حالا می‌خواهد انتقامش را از مردم جامعه بگیرد . مردمی که با کارهایشان خشم او را برانگیخته و حس انتقام جویی او را تحریک می‌کنند . نوید با گفتن کلمه “ عصبانی نیستم “ سعی می‌کند خودش را آرام کند. عاشقانه‌های نوید و ستاره اما فرصت کوتاهی است برای رهایی از این حجم از عصبانیت و خشونت است که البته اجرای همین عاشقیت هم با نوعی خشم و مجموعه رفتارهای هیستریک همراه شده .در هر صورت برخی با این عاشقانه ارتباط نگرفتند و برخی هم خیلی دوستش داشتند.
لانتوری، مریم پالیزبان
پسر جوانی (نوید محمدزاده) به نام «پاشا» که سردسته باند تبهکارانه لانتوری است، عاشق دختری به نام مریم (مریم پالیزبان) می‌شود. مریم یک روزنامه‌نگار و کُنِشگر اجتماعیست. او در جهت کسب رضایت از خانواده هایی فعالیت می‌کند که به دلیل از دست دادن نزدیکانشان در پی اجرای حکم قصاص برای مجرمین هستند.
مریم بارها پاشا را که به دلیل علاقه بسیار باعث زحمت و مزاحمت او می‌شود، از خود می‌راند. پاشا که به‌صورت بیمارگونه‌ای به او دل بسته است، پس از تلاش های بسیار در جهت جلب توجه مریم، سرانجام ناامید می‌شود و از سر خشم فراوان و حس سرخوردگی عصیان می‌کند. در واقع این روایت یک عشق یک‌طرفه و مریض است.
ناهید، ساره بیات
ناهید، زن جوانی است که از شوهرش احمد به خاطر اعتیادش جدا شده و خرج زندگی خود و پسر خردسالش را از طریق تایپ پایان‌نامه‌های دانشجویی درمی‌آورد. طبق توافق با همسر سابقش، او تنها در صورتی می‌تواند بچه را نزد خودش نگه دارد که ازدواج نکند. او دلباخته مرد ثروتمندی به نام مسعود است که به او پیشنهاد ازدواج هم داده، اما ناهید به خاطر ترس از دست دادن فرزند، علی‌رغم میل درونی‌اش به پیشنهاد مسعود جواب رد داده است. اینجا احمد(نوید محمدزاده) در موقعیتی‌ست که همه چیزش را از دست داده و مطابق تیپ مورد انتظاری که سینمای ایران از او ساخته، عاشقی‌ست که عشقش را از دست داده و عصیانگر است.
خشم و هیاهو، طناز طباطبایی
داستان فیلم ماجرای زندگی خواننده‌‌ی مشهور و محبوبی به نام خسرو است که علی‌رغم تاهل و تعهدش، با زنی جوان از طرفدارانش رابطه‌‌ی عاطفی برقرار می‌کند. بر اثر اتفاقی همسر خسرو (نوید محمدزاده) قطع نخاع می‌شود. محمدزاده در اینجا ایفاگر یک عشق تقبیح‌شده است و به نوعی ما او را در قامت یک فرد مشهور هوسباز می‌بینیم.
