امسال علی آشتیانیپور بهعنوان تهیهکننده فیلم «هوک» در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرده؛ فیلمی به کارگردانی حسین ریگی که در این فیلم هم مانند فیلم اولش «لیپار» سراغ قصهای رفته که در استان سیستانوبلوچستان میگذرد. داستان این فیلم درباره شیروک، پسربچهای است که سودای قهرمانی دارد و به توصیه برادرش وارد ورزش بوکس میشود. امیر جعفری، رویا تیموریان، امیرمهدی ژوله، علیرضا جعفری، علی اوسیوند و مهتاب ثروتی از بازیگران این فیلم سینمایی هستند. به بهانه حضور فیلم هوک در بخش سودای سیمرغ چهلویکمین جشنواره فیلم فجر با علی آشتیانیپور، تهیهکننده این فیلم در جامجم به گفتوگو نشستیم.
بله، داستان این فیلم هم در سیستانوبلوچستان میگذشت و با توجه به اینکه حسین ریگی اهل همان استان است شناخت و دغدغه زیادی نسبت به مشکلات مردم آن منطقه دارد. او کارگردانی این فیلم را بهعهده گرفت و به اتفاق هم شروع به کار کردیم. پیرو این ماجرا در سفری که به آن منطقه داشتم با مردمی دوستداشتنی و محترم مواجه شدم که حقشان بود چهرهای متفاوت از آنچه تا به امروز اغلب از آنان به تصویر کشیده شده، پیش روی مخاطب قرار بگیرد. سیستانوبلوچستان جغرافیا و امکانات منطقهای ویژهای دارد که اگر توسعه یابد نهتنها شرایط بهینهای برای ساکنانش فراهم میآید، بلکه از نقاط دیگر ایران هم قابلیت پذیرش مهاجر و توریست پیدا میکند. ما وظیفه خود میدانستیم که تصویر درستی از سیستانوبلوچستان نشان دهیم که امیدوارم این کار انجام شده باشد.
از مشکلات و دشواریهای ساخت فیلم در شهرها و استانهای مرزی بگویید؟
بزرگترین مشکل در سیستانوبلوچستان کمبود امکانات بود. بهعنوان مثال مردم آنجا بهشدت مشکل تامین سوخت و حملونقل را دارند. کارتهای سوخت استانهای دیگر در آنجا هیچ کاربردی ندارد و اولین چیزی که در آنجا به چشم من آمد صفهای طولانی تامین سوخت بود. مسأله بعدی جادههای پرخطر و ضعیفی است که برای استان پهناوری مثل سیستانوبلوچستان اصلا قابلقبول نیست. ما بهعنوان سینماگر وقتی به آن منطقه وارد شدیم نیاز به لوکیشنهای متعددی داشتیم که بهدلیل همین راههای صعبالعبور و کمبود سوخت ناچار به حذف برخی از آنها شدیم. این منطقه به لحاظ تردد هوایی هم دچار مشکل است. مثلا چابهار که بهعنوان منطقه آزاد شناخته میشود فاقد یک فرودگاه است! همین امکانات اندک شرایط محدود و بازدارندهای برای مراجعهکنندگان به آن استان در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و… رقم میزند.
این فیلم روایت زندگی پسربچهای است که با سودای قهرمانی وارد ورزش بوکس میشود و پلههای موفقیت را میپیماید. چنین ایدهای ظرفیت بالایی برای نزدیک شدن به کلیشهها دارد. در ابتدای ساخت هراسی از گرفتار شدن در این کلیشهها نداشتید؟
نمیتوان در سینمای ایران و جهان کلیشهها را انکار کرد. کلیشه در سینما وجود دارند اما مهم این است که چگونه به یک موضوع پرداخته شود و از آن چه نتیجهگیریای شود که تاثیرگذار باشد. مثلا تمام انسانها دروغ را نفی میکنند و کسی دوست ندارد دروغ بشنود اما اینکه با چه زبانی به انسان توصیه شود که دروغ نگویید مهم و تاثیرگذار است. ما هم در هوک با نگاه و زبانی تازه سراغ مفاهیمی رفتیم که پیشتر هم بیان شده بود.
پیام هوک برای مخاطب امروز چیست؟ آیا پیام شما یک پیام راهبردی است یا اقتضای فضای داستانی فیلم بوده که حتما پیامی به مخاطب داده شود؟
قصد ما از ساخت این فیلم پیامرسانی به معنی مصطلح آن نیست. قصد ما بیشتر روایت یک قصه است که اجزای آن درست چیده شده باشد. مثلا اگر قصه نیاز به قاب و تصویر خوب داشته باشد، تلاش کنیم تا آن قاب و تصویر خوب را برایش مهیا کنیم، اگر نیاز به نقشآفرینی بازیگر دارد آن را برایش فراهم کنیم و… . هدفمان تعریف قصه بود و قصه ذاتا در دل خود آموزههایی دارد. حالا بستگی به خود مخاطب دارد که چه آموزههایی را از درون قصه دریافت کند. ما تمام تلاشمان را کردیم که آدرس غلط به مخاطب ندهیم و روایتمان را ساده تعریف کنیم.
زبان فیلم هوک چقدر با زبان نوجوانان دنیا مشترک است؟
قصه هوک با نگاه و در جغرافیای کشور ما شکل گرفته اما در کلیت و در مفهوم زبان مشترکی با تمام نوجوانان دنیا دارد. کسانیکه پلههای موفقیت را طی کردهاند مسیر سختی را پیمودهاند و بعد از تلاش به نتیجه رسیدهاند. ما صرفا میخواستیم در بیان قصهمان بگوییم که هیچ تلاشی بینتیجه نمیماند. اگر انسان برای ارتقا و پیشرفت خود تلاش کند حتما ثمرهاش را میبیند. شاید خیلی چیزها مانند قهرمانی برای یک کشور، قهرمانی برای رسیدن به یک جایگاه و… برای انسان یک دستاورد تلقی شود اما آنچه براساس آن انسان را به تکامل میرساند خلق و خوی انسانی است. خلق و خوی انسانیای که در کنار قهرمانی میتواند به فرد رنگ پهلوانی بدهد؛ اصلی که بین تمام انسانهای دنیا مشترک است.
درباره انتخاب بازیگران بگویید و اینکه چه مولفههایی در این انتخابها دخیل بودند؟
در انتخاب بازیگر برای هر فیلمساز و تهیهکنندهای دو موضوع خیلی مهم است. نخست اینکه این نقش درخور چه بازیگرانی است و دیگر آنکه آیا آن بازیگران سر پروژه دیگری هستند یا خیر. با در نظر گرفتن چنین مسائلی وارد گفتوگو با بازیگر میشویم و اگر در مورد مسائل مالی، شرایط زمان و مکان یک پروژه به توافق رسیدیم، قرارداد بسته میشود. درباره فیلم هوک هم باتوجه به سن و سال نقش و توانمندیهای بازیگران برای ارائه نقش سراغ آنها رفتیم که خوشبختانه از نتیجه انتخابهایمان راضی هستیم.
باتوجه به اینکه فیلمتان از طرف بنیاد سینمایی فارابی حمایت شده، میتوان گفت که هوک فیلمی سفارشی است؟
تمام شرط من برای تهیهکنندگی هوک این بود که این پروژه سفارشی نباشد و خوشبختانه مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دوستان دیگری که مسئولیتی در قبال این فیلم داشتند، هیچ اصراری برای انجام کار سفارشی نداشتند. دست ما برای پرداختن به موضوع قصه باز بود و بدون اینکه چیزی به ما دیکته شود آن را به انجام رساندیم.
جشنواره فجر معرف سینمای ایران است
جشنوارهها در ایران و جهان معرف سینمای کشورشان هستند. به عبارتی سینما بدون جشنواره و جایگاه رقابتی آن حیاتی منطقی ندارد و به همین دلیل نمیتوان آن را انکار کرد اما مهم سیاستگذاری، نحوه برگزاری و مدیریت آن است که قطعا درخصوص جشنواره فیلم فجر جای بهتر شدن را دارد. جشنواره فیلم فجر تا به امروز در رشد سینمای ایران تاثیرگذار بوده، ولی از آنجا که هر پدیدهای دو وجه دارد گاهی تاثیرات منفی هم روی اکران عمومی فیلمها گذاشته است. امسال با بیانیههای برخی سینماگران مبنی بر تحریم و تعطیلی جشنواره روبهرو بودیم! این در حالی است که جشنواره متعلق به مردم است و سینما بدون مردم بیمعناست. امیدوارم جشنواره فیلم فجر برای مردم باقی بماند و مقبولیت مردم همواره با ما سینماگران باشد.