عاشقانهای از ایستادگی مقابل منافقین
محمد عسگری تجربه دستیاری مجید مجیدی در فیلم «خورشید»، رضا میرکریمی را در فیلمهای «امروز» و «قصر شیرین» دارد. او امسال کارگردان «اتاقگلی» بهعنوان یکی از فیلمهای حاضر در جشنواره است.
شما قبلا برنامهریز و دستیار آقایان مجید مجیدی در فیلم های «محمد(ص)»، «آنسوی ابرها»، «خورشید» و رضا میرکریمی در دو فیلم «قصر شیرین» و«نگهبان شب» بودهاید. چقدر از نگاه این دو فیلمساز در ساخت اتاقک گلی وام گرفتید؟
البته گذشته از دیگر کارگردانهایی که پیشتر توفیق همکاری با آنها را داشتهام، در فیلم «تنگه ابوغریب» نیز دستیار آقای بهرام توکلی بودم. آن فیلم تجربه بسیار خوبی را در سینمای جنگ برایم به ارمغان آورد. در مورد پاسخ به سوالتان باید بگویم با توجه به احترام ویژهای که برای آقایان مجیدی و میرکریمی قائلم، تمام تلاشم را انجام دادهام که در فیلم اتاقکگلی تلفیقی از سینمای این دو عزیز دیده شود. البته بهتر است که این قضاوت را مخاطب پس از دیدن فیلم انجام دهد.
چه دغدغهای را در ساخت فیلم اتاقکگلی دنبال میکردید و چه تازگیای برای شما داشت که سراغ چنین مضمونی رفتید؟
برای من سینمای جنگ دوستداشتنی است اما باید ویژگیهایی هم داشته باشد. گاهی فیلمسازان این ژانر مجموعهای از انفجارها و تیراندازیها را تصویر میکنند و محور داستان نیز یک عملیات و استراتژی مربوط به نیروها در هنگام جنگیدن است. درحالحاضر این غلط است به دلیل اینکه در سینمای ایران تاکنون فیلمهای زیادی ساخته شدهاند که از این قاعده پیروی کردهاند، پس باید متفاوت عمل کرد، چون مخاطب امروزی همواره شیفته داستان است، بنابراین باید برای آنها داستانسرایی کرد. ما در اتاقکگلی شاهد داستانی عاشقانه هستیم که در میان خون و آتش و انفجار روایت میشود و درواقع این داستان در دل عملیات مرصاد رخ میدهد.
چه مقدار زمانی را برای ساخت اتاقکگلی صرف کردید و چه چالشها و سختیهایی برای ساخت فیلم داشتید؟
ما درمجموع ۸۲ جلسه در شهرستان جوانرود و شهرک سینمایی دفاعمقدس فیلمبرداری کردیم و این درحالیبود که فیلمبرداری این فیلم مصادف شده بود با بحرانها و نابسامانیهای اخیر کشور. این اتفاقات در جوانرود گروه را با مشکلاتی مواجه کرد که بالاجبار ۶۸ روز تعطیل شدیم. دغدغههای تهیه و تولید این فیلم بسیار بالا بود اما به لطف خدا موفق شدیم که فیلم را به پایان برسانیم. اجرای صحنههای جنگی نیازمند اسلحه و موادمنفجره بود که با توجه به شرایط کشور اجازه استفاده از آن را نداشتیم و تأمین نمیشد. این موضوع بسیار اذیتکننده بود و موجب میشد در آن زمان فیلمهایی که در این ژانر فعالیت داشتند با مشکل مواجه شد. تعطیلیهای رخداده ضربه بزرگی را به فیلم زد، چون داستان فیلم اتاقکگلی در تابستان رخ میداد اما بهدلیل طولکشیدن زمان فیلمبرداری، بسیاری از سکانسها را در دمای زیر صفر فیلمبرداری کردیم. سرمای هوا و بخار دهان باعث کاهش کیفیت اجرای بازیگران میشد اما با داربستزدن و نایلونکشیدن در فضای باز و محدود کردن لوکیشن به خواست خدا توانستیم فیلم را به سرانجام برسانیم.
شما متخصص استعدادیابی در بازیگران جوان هستید و تورج الوند که در نگهبانشب بازی خیلی خوبی داشت، جزو کشفهای شما بود. چقدر در اتاقکگلی دنبال استعدادیابی بازیگران جوان رفتید؟
یکی از همان استعدادهای جوان تورج الوند است که برای نقش اول اتاقکگلی انتخاب شد. به نظرم حقش را آنطور که شایسته است، نتوانست در نگهبان شب بگیرد و صرفا کاندیدا شد. امیدوارم اینجا با توجه به اینکه نقش بسیار سختی را بازی کرده، اتفاقات خوبی برایش بیفتد. الوند بازیگر هدایتپذیری است و در اتاقکگلی از تمام ظرفیتش برای بازی در این نقش استفاده کرده است. درخصوص دیگر بازیگران نیز باید گفت بهغیراز خانم آناهیتا افشار که ایشان هم بسیار متفاوت ظاهر شدهاند، بقیه بازیگران از هنرمندان خوب تئاتر هستند که آنها را هم باید دید و نتیجه کارشان را قضاوت کرد.
فکر میکنید این فیلم میتواند چهره جدیدی به سینمای ایران معرفی کند یا خیر؟
این فیلم شخصیتمحور است و داستان حول محور شخصیت اصلی تورج الوند اتفاق میافتد. به نظرم مخاطب اینبار با وجه دیگری از بازیگری تورج الوند مواجه خواهد شد. معرفی چهره به سینما یک بخش ماجراست، بخش دیگر این است که مسیر آن فرد در سینما ادامهدار باشد و تنها محدود به یک فیلم نباشد. بهعنوانمثال، درست است که ما در این فیلم امکان همکاری با روحا… زمانی را نداشتیم اما زمانی که او را برای خورشید انتخاب کردم، تلاشم را انجام دادم تا در ادامه کار نیز هدایت شود. در مورد معرفی استعداد باید گفت، هر بذری که نهال میشود، بهخاطر رسیدگی است. درخصوص تورج الوند باید بگویم که در اتاقکگلی سعی شده این نهال به درخت تبدیل شود تا میوه و سایه را در کنار هم داشته باشد.
با توجه به اینکه فیلمهای جشنواره براساس تصمیمی که گرفته شد، در اولویت اکران هستند، فکر میکنید اتاقکگلی چقدر گیشه دارد و میتواند نگاه مخاطب را به سمت خود جلب کند؟
به نظرم اولین وجه سینما سرگرمکنندگی آن است؛ یعنی برای انتقال هر مفهومی اول از همه شما باید بتوانی مخاطب را سرگرم کنی تا حرفت را بزنی. در این فیلم سعی شده در داستانگویی و کارگردانی مخاطب را همراه کنیم. فیلمبرداری، طراحیصحنه، لباس، جلوهای ویژه رایانهای و میدانی، چهرهپردازی، صدابرداری و ترکیب صدا، تدوین و … گذشته از اجرای دقیق کار خود، وجه زیباییشناسانه و سرگرمکنندگی را نیز مد نظر قرار دادهاند.
چقدر به سیمرغ و گرفتن جایزه فکر میکنید و اگر جایزه بگیرید فکر میکنید مسیر برای فیلمسازی شما آسانتر میشود یا سختتر، یا اینکه بهطورکلی نفس فیلم ساختن برای شما اهمیت دارد؟
فیلمساز شدن یعنی ایده و هدفداشتن. زمانی که مخاطب عام و خاص سینما بگویند جای چنین فردی بهعنوان فیلمساز در سینمای ما خالی بود، آن زمان موفق بودهایم. برایم بیشتر اهمیت دارد که فیلمساز باشم وگرنه درحالحاضر صدها نفر در حوزه تصویر هستند که در این حرفه فعالیت و اثر تولید میکنند. در حقیقت ساختن فیلم مهم نیست، بلکه چگونه ساختن آن مهم است. صاحب سلیقه بودن و پیروی از سبک خاص میتواند فیلمساز را از دیگر همصنفیهایش متفاوت کند؛ فیلم باید به مسائلی بپردازد که مخاطب احساس کند جای آن در سینما خالی است. سیمرغ و گرفتن جایزه هم خوب است و هم سخت، بهدلیل اینکه مخاطب آماده است که تو را در اثر بعدیت چند پله بالاتر ببیند و همین پیشداوری کار را برای فیلمساز سخت میکند. امیدوارم فیلم اتاقکگلی نیازی به پیوست من نداشته باشد و در بین دیگر فیلمها خودش را مطرح کند و در ادامه راهش را پیدا کند و پیش برود.
برای آینده این فیلم از لحاظ اکران یا مسائل دیگر نگرانی دارید؟
تکرار میکنم که وقتی شما فیلم را تمام میکنید، نمیتوانید خود را به آن سنجاق کنید. اگر فیلم خوب باشد، خودش راهش را پیدا میکند و مانند رودخانهای است که به دریا میرسد.
در فیلمسازی آینده خود همچنان به دیدگاه معرفی چهرههای جوان و جدید به سینما ادامه میدهید؟
حتما، این جزو دغدغههای همیشگی من بوده و به آن ایمان دارم. اگر بپذیریم که جوهره هنر خلاقیت است، پس میتوان گفت که بخشی از فرآیند خلاقیت، یافتن و معرفی استعدادهای جدید به سینماست و از دیگر فیلمسازان نیز خواهش میکنم بهصورت ویژه در این مسیر همراه باشند.
و بهعنوان سخن پایانی؟
در پایان از همه اعضای گروهم تشکر و قدردانی میکنم که با تمام سختیها کنار آمدند تا این فیلم ساخته شود.
دردسر های فیلم اولی ها
سالهاست که در ایران جشنواره فجر تجلیگاه فیلم است اما اینکه فیلماولیها چطور میخواهند در جشنواره راهی برای خود باز کنند مهم است. عرضاندام در کنار کسانی که باتجربه هستند و در کارنامه فیلمسازی خود چندین اثر را ساختهاند کار دشواری است. بنابراین باید نگاه تازهای را مطرح کرد. این وضعیت را میتوان با یک مثال اینگونه بیان کرد که یک دانشجوی مقطع کارشناسی با توجه به سطح سواد و آگاهیاش باید چندین پله بالاتر بیاید تا در بین استادانی که پایاننامه مقطع دکترای خود را ارائه میدهند، کارش در همان سطح باشد. به نظرم جشنواره فیلم فجر گذشته از همه ویژگیهایش بزرگترین کارش این است که شرایطی را فراهم میکند تا هنرمندان سینما در کنار یکدیگر باشند.