BTS یک گروه موسیقی کرهای است که در تمام جهان طرفداران بسیاری پیدا کرده است. این گروه علاوه بر جذب توریست و درآمدزایی و پیشرفت اقتصادی کره، نقش مهمی در اشاعه و معرفی فرهنگ و هنر این کشور به جهان داشته است.
«بی تی اس» یک گروه موسیقی هفت نفرهی کرهای ست که سال ۲۰۱۳ فعالیت خود را آغاز کرد و سه سال بعد به شهرت جهانی دست یافت. این گروه به سرعت مرزهای جهان را درنوردید و این روزها بسیار پرطرفدار و محبوب شده است. طوری که رئیس جمهور این کشور از آنها به خاطر اشاعهی فرهنگ و زبان کره تشکر و قدردانی کرده است.
این گروه علاوه بر دریافت جوایز معتبر جهانی، کنسرتهای بسیاری را در نقاط مختلف جهان برگزار کرده است. برگزاری کنسرت در سالنهای بزرگ جهان و استقبال بی نظیر از آن نشان از محبوبیت این گروه دارد. طبق آمار، این گروه سالانه بیش از ۵ میلیارد دلار برای کره جنوبی سود آوری دارد و اعلام شده از هر ۱۳ گردشگر یک نفر آنها به خاطر بی تی اس به کره میروند. به دلیل این تاثیرگذاری مثبت، اعضای گروه از طرف رییس جمهور این کشور حکم لیاقت فرهنگی دریافت کردند و تبدیل به جوانترین دریافت کنندگان این حکم شدند.
طرفداری از این گروه تنها مختص کشورهای آمریکایی و اروپایی نیست؛ بلکه در ایران نیز طرفداران جوان و نوجوان و کودک بسیاری دارد. کودکان و نوجوانانی که عاشق زرق و برق این گروه شدهاند و خود را طرفدار پر و پا قرص و متعصب آنها میدانند. هر روز اخبار این گروه را پیگیری میکنند و بهتر از سلبریتیهای داخلی آنها را میشناسند. حتی اخبار کوتاه شدن موی سر “جین” برای سربازی را زودتر از خبرهای فرهنگی ما دریافت میکنند و با هم به اشتراک میگذارند.
این روزها کودکان و نوجوانان ما تا به هم میرسند، به سرعت میفهمند که در یک چیز مشترک هستند و از هم میپرسند: “تو هم آرمی هستی؟ ” این را از لباسها و یا نشانههایی که از این گروه با خود دارند میفهمند و این آغازی میشود برای شروع یک گفتگوی دوستانه.
از سوی دیگر وقتی گروهی معروف میشود، ابعاد دیگر هنر چهرهی خود را نشان میدهد، تا جایی که میتواند از قالب هنر خارج شود و شکل اقتصادی و صنعت به خود گیرد. در همین زمان کیف و لوازم التحریر و پوستر و سایر ادوات مصرفی به سرعت با برچسب بی تی اس روانهی بازار میشود و سیل مشتاقان را به سوی خود میکشاند. سرمایه گذاران داخل و خارج از این فرصت بهره گرفته و سوار بر موج این صنعت میشوند.
بر همین منوال نویسندگان کرهای نیز بیکار ننشستهاند و کتابهایی برای ردهی سنی نوجوانان نوشته و روانه بازار کردهاند. کتابهایی با تصاویر رنگی و جلدهای برجسته و جذاب که مخاطبان خودش را جذب میکند و فارغ از محتوایی که در آن است در دستان نوجوانان جای میگیرد. این را میشود از پیاده روهای میدان انقلاب فهمید. کتابها با طراحی جلد زیبا و قیمتی بسیار پایین در رقابت با کتابهای نویسندگان ایرانی قرار گرفته و همان حداقل فروش کتابهای نویسندگان حوزهی نوجوان ایران را هم کساد کردهاند.
متأسف شدم وقتی که مغازهداران، کتابهای ارزان قیمت و زیبای کرهای را در قالب رمان نوجوان معرفی کردند؛ بی آنکه بدانند نام نویسندگان ما در میان سوء تدبیر و مدیریت و حجم واردات فرهنگی گم شده است.
به منظور بررسی چرایی استقبال از هنر و فرهنگ کره از جمله گروه موسیقی ” BTS ” و هنجارهای کودکان و نوجوانان با علی اکبر دولت آبادی روانشناس بالینی و روانشناس کودک گفتگو کردهایم.
علی اکبر دولت آبادی (دلیر) گفت: کودک و نوجوان عاشق تنوع، زیبایی، رنگ و صداهای مورد دلخواهش است که این مسئله ناشی از ذهن فعال، شادی طلب، جستجوگر، تنوع گرا و بیرون گرای اوست. وقتی یک موسیقی هیجانی پر از رنگ و لعاب میبیند، مجذوب آن میشود. حال اگر آن موسیقی رنگ و لعاب دار، پر محتوا هم باشد، کودک و نوجوان ما کمالگرا میگردد. اما این کشورها به دنبال منافع هدفمند سیاسی و اقتصادی خود هستند و کاری به محتواهای منتشر شده ندارند.
وی اظهار داشت: حال اگر کودک و نوجوان در محیطی که کنترل شدید روی لباس، رنگ، قالب رفتار و صداهای غیردلخواهش باشد و افکار درون گرایی بر آنان تزریق گردد، ذهن آنها نه تنها از فعالیت و جستجوگری میافتد بلکه دچار افسردگی، ترس، دلهره و پریشانی میشود. اگر آن جامعه هم دچار این عوارض باشد، این موجود پاک و بی آلایش از درون پژمرده و در بیرون سرگردان است و به دنبال تنوع میگردد. این تشنگی میتواند او را به هر سویی که رنگ و لعاب و جذابیت بیشتری داشته باشد، بکشاند.
او گفت: اگر کودکان علاقمند میشوند، به این خاطر است که کودک زمان و مکان نمیشناسد. به دنبال علایق خود میرود. طبعا جذب هر نوع موسیقی و هنری میشود که میتواند با آن تا حدودی همخوانی و شادی کند.
این روانشناس بالینی در پاسخ به این سؤال که آیا پذیرش فرهنگ کره بد است یا خیر، گفت: چنانچه فرهنگ وارد شده دارای محتوا و ارزش باشد و از طرفی دلپذیر کودکان هم باشد، باید استقبال شود.
او با اشاره به تحولات کره جنوبی و پیشرفت این کشور در زمینهی هنر یادآور شد: کره جنوبی بعد از استقلال و آزادی دچار تحول در بسیاری از زمینهها شده است که آثار این تحول در فیلم و موسیقی این کشور نمایان است. با تولید فیلم و موسیقی و سایر جنبههای هنر و ارائه آنها به کشورهای مختلف به یک اقتصاد گسترده دست یافته است. دست یافتن به این پیشرفت متضمن این بوده که از متخصصان و روانشناسان کودک با گرایش کشورهای مختلف بهره گرفته است تا به نتیجه دلخواه برسد.
دولت آبادی تأکید کرد: اقتصاد کره مبنی بر جامعه شناختی درونی و بیرونی قرار گرفته و سعی دارد همهی جمعیتهای انسانی را تحت تأثیر قرار دهد. نیازهای آنها را برطرف و آنها را به خود جلب نماید تا رضایت آنها را به دست آورد. این راهکار را میتوان در سیاست کلی نظام آنها دید که سبب پیشرفت آنها شده است.
این روانشناس بالینی به کم کاری نهادها و مسئولین اشاره کرد و گفت: نهادهای ما به گفتهی خودشان همه کاری انجام دادهاند. اما در بین آنها کارشناس مربوطه بسیار اندک دیده میشود. بنابراین وقتی از نیروهای کارآمد و متخصص فن در هیچ زمینهای استفاده نشود و بدون علم و دانش در همه امور دخالت کنند، همین میشود کودکان و نوجوانان جذب سایر فرهنگها میشوند. به طور مثال برخی از مسئولین بدون دانش روانشناختی و روانشناسی در امور آموزش و پرورش بیش از سایر امور دخالت میکنند و نظرات شخصی و اعتقادی و احساسی خود را با ترفندهای غیرواقعی به این گروه سنی تحمیل میکنند و مدام در آزمون و خطا به سر میبرند، ممکن است این ترفند در مقطعی از زمان یا مکانی خاص مانند مکانهای دور و کور که از فضای مجازی، ماهواره و اینترنت برخوردار نیستند، موفق شوند؛ اما نباید آن را به تمام جامعه تعمیم کنند.
او افزود: اگر مسئولین امر آنچه را که برای خود و خانواده خود میخواهند، برای دیگران هم بخواهند، شاهد چنین وضعیتی نخواهیم بود. به عنوان مثال وقتی فرزندان خود را به مدارس بینالمللی یا کشورهای پیشرفته برای ادامهی تحصیل و زندگی میفرستند، باید بدانند بقیه هم مثل خودشان دنبال محیط هایی دلپذیر و جذاب و مدرن هستند. با این نوع نگرش و این دوگانگی بیش از این انتظاری نباید داشته باشیم و وضع به همان سویی میرود که شاهد آن هستیم.
عروسک دارا و سارا بومی سازی فرهنگی که نتیجه نداد
دولت آبادی در ادامه به عروسکهای سارا و دارا اشاره کرد و گفت: پروژههای غیرموفقی که در زمینهی هنر میتوان از آن نام برد طرح عروسکهای “دارا و سارا” بود که بدون رنگ و لعاب و جذابیت بود و مورد استقبال کودکان قرار نگرفت و تلاشها برای بومی سازی فرهنگی بی نتیجه ماند.
این روانشناس کودک تأکید کرد: آموزش و پرورش از سوی خانواده و سپس جامعه صورت میپذیرد، خانواده تا حدودی میتواند فرهنگسازی کند؛ اما نقش اساسی فرهنگی بر عهدهی آموزش و پرورش است که با وجود تنوع کتابهای فارسی درسی، متأسفانه جذاب و دلپذیر نبوده تا کودکان و نوجوانان از خواندن آنها لذت ببرند. از سوی دیگر سیاستها و نظرات غیرقابل پذیرش و غیرکارشناسانه موجب عدم استقبال کودکان و نوجوانان از کتابهای درسی شده است.
او در پایان گفت: اگر مسئولین مدام از مکانیزم آزمون و خطا استفاده نکنند و از افراد متخصص حقیقی نه صرفا دارای مدرک استفاده کنند، همچنین از تجارب کشورهای پیشرفته و مترقی بهره مند شوند، وضع فرهنگی بهبود پیدا خواهد کرد و زمینهساز جذب کودکان و نوجوانان به فرهنگ ایرانی میشود. این امر از فرار نخبگان و اندیشمندان هم جلوگیری میکند.