در سالی که روزهای پایانی آن را سپری میکنیم، سیر تحولات و وقایع مهم صنعت تصویر، شتابان بود. سینما، تلویزیون و نمایش خانگی با بعضی تغییرات چشمگیر، اتفاقات بیسابقه، فراز و نشیبهای بسیار و البته حواشی فراوانی همراه بود که احتمالاً برای تحلیل آنها، صدها صفحه هم کافی نباشد، اما از آن جا که گذشته، چراغ راه آینده است، مرور آنها برای نگاهی دوباره به مسیری که تاکنون پیمودیم و در سال ۱۴۰۲ پیش رو داریم، خالی از لطف نیست.
سینمای جهان رویدادهای کمسابقه
هفتههای آغازین هر سال خورشیدی، همهساله همزمان میشود با برگزاری مهم ترین جشنواره سینمایی دنیا در بندر کوچک «کن» در جنوب شرقی فرانسه. پس از چند سال که به فیلمهای ضدبنیادگرایی در این رویداد عادت کرده بودیم، در این سال سروصدای نمایش فیلمی بلند شد که به طورمستقیم به عقاید شیعیان جهان توهین میکرد. فیلمی که با حضور بعضی عوامل مهاجر ایرانی تولید شده بود و در کن، جایزه هم برد. در ماههای بعد که این فیلم به ایران رسید، روشن شد که فیلمی ضعیف بود و بیش از هرچیز، سویههای ضدبنیادگرایی (بخوانید ضددینی) آن باعث کسب جایزه توسط آن شده بود. در همان جشنواره البته، «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی هم حضور داشت که اگر چه در نهایت جایزهای در بخش اصلی نبرد، اما حواشی بسیاری که در اثر اظهارنظرها و اکتهای عوامل آن در جریان برگزاری جشنواره به وجود آمد، نام آن را بر سر زبانها انداخت. هرچند همان حواشی باعث شد فیلم پروانه نمایش نگیرد تا همین یکی دو روز پیش که با انتشار نسخه اینترنتی آن، عملاً شانس اکرانش در ایران به صفر برسد و ضربهای به گیشه سینمای ایران هم وارد شود. یکی دو ماه بعد جشنواره فیلم ونیز هم برگزار شد که این بار با حضور دو فیلم از ایران و دو جایزه کم وبیش معتبر برای «جنگ جهانی سوم» همراه بود. اتفاق خوب جشنوارههای جهانی در این سال برای سینمای ایران، حضور اصغر فرهادی به عنوان رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم کن و حضور لیلا حاتمی به عنوان عضو هیئت داوران جشنواره فیلم ونیز بود که نام ایران را بیشتر به گوش سینماگران جهان رساند. در مقابل یک فیلم زیرزمینی از ایران در این جشنواره حاضر بود و یک جایزه مهم هم گرفت که روشن نیست چقدر سیاسی بوده است. در فصل جوایز سینمایی جهان نیز اتفاقات خیلی مهمی نیفتاد، به جز درو کردن اسکارها توسط «همهچیز همهجا بهیک باره» در روزهای پایانی ۱۴۰۱ که به زعم سینمادوستان ایرانی، در حد و اندازه این همه توجه نبود.
سینمای خانگی سال پرماجرا
در سال ۱۴۰۱ پلتفرمهای نمایش خانگی فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کردند. روزهای آغازین سال با مهاجرت ایرج طهماسب چهره بسیار محبوب تلویزیون به نماوا همراه بود که «مهمونی» را ساخت و اتفاقی را در عرصه نمایش خانگی رقم زد. مدتی بعد سریالهایی چون «یاغی» و «شهرک کلیله و دمنه»، به رغم جلب توجه مخاطب، جرقه اولین اختلافات را با ساترا (نهاد زیرمجموعه صداوسیما) رقم زدند، چرا که مجوزی از این نهاد نداشتند. پخش سریالهای پرمخاطب و پربازتاب خانگی ادامه یافت تا در میانه التهابات پاییز، به سریال «سقوط» رسید که ساترا نهتنها به آن مجوزی نداد، بلکه حتی آن را بررسی هم نکرده بود. با این حال دامنه بعضی اختلافات در نهادهای غیرسینمایی بر سر این سریال، به نوعی جنگ نیابتی میان ساترا و فیلیمو تبدیل شد و در نهایت، در یک اتفاق بیسابقه، رئیس سازمان صداوسیما با ارسال نامهای به سیدابراهیم رئیسی، رئیس شورای عالی فضای مجازی، درخواست مسدودسازی بزرگ ترین پلتفرم پخش فیلم و سریال را ارائه کرد؛ نامهای که افشای آن جنجالهای بسیاری ساخت، اما به نتیجه نرسید. ساترا از فیلیمو به قوه قضاییه هم شکایت کرد، اما رأی دستگاه قضا بر قرار منع تعقیب واقع شد تا پرونده نظارت احتمالی ساترا بر سریالهای خانگی پیچیدهتر شود. به نظر میرسد علاوه بر چالش نظارت صداوسیما بر رقیب، فقدان تعریف حقوقی برای عبارت فنی «صوت و تصویر فراگیر» از جمله عواملی باشد که سرانجام ماجرا را نامشخص کرده است؛ مسئلهای که باعث شد شورای عالی امنیت ملی نیز در نامهای از مجلس شورای اسلامی بخواهد قانونگذاری فوری در این حوزه را در دستور کار قرار دهد تا مشکل فقدان قانون نظارتی بر نمایش خانگی حل شود.
رسانه ملی ادامه تحول
سازمان صداوسیما که از پاییز ۱۴۰۰، طرح تحول را کلید زده بود، از ابتدای سال ۱۴۰۱ دچار یک سکته و حتی عقبگرد تحولی در بخشهای خبر شد، اما بخشهای نمایشی و فرهنگی آن به سرعت در مسیر تحول پیش رفت. جوانگرایی سریع در رده مدیران ارشد که در ماههای نخست سال شروع شد، تا ماههای پایانی نیز همچنان ادامه یافت و شماری از مدیران جدید در شبکهها و بخشهای کلیدی سازمان منصوب شدند که به نظر با دست فرمان تازه هماهنگتر هستند. در نهایت اما آن چه روی آنتن آمد، واجد وجوه مثبت و منفی بود که از موارد مثبت آن میتوان به پخش چند سریال قابل توجه مانند «تمامرخ»، «شهباز»، «گیلدخت»، «مستوران» و حتی «زیرخاکی ۳» (در نوروز) اشاره کرد، اما در مقابل بعضی برنامههای سرگرمکننده باکیفیت مانند «خندوانه»، «عصر جدید»، «کتابباز» و «دورهمی» از آنتن رخت بربستند و روشن نیست آیا بازخواهند گشت یا خیر؛ امری که بر کارنامه بزرگ ترین رسانه کشور در عرصه سرگرمیسازی خدشه وارد کرده است. آنتن تلویزیون همزمان با پخش چند سریال مانند «آزادی مشروط»، «کتونی زرنگی» و «چشمبندی» که دچار ضعفهای جدی بودند، در عین حال در سال ۱۴۰۱ رنگوبوی سیاسیتری هم گرفت، تا جایی که برنامههای طنز و خبری با دوز چشمگیر سیاسی به شکل ناگهانی ظهور کردند. همزمان قطع روند منظم انتشار نتایج نظرسنجیهای مرکز تحقیقات رسانه ملی درباره برنامهها، حواشی به وجود آورد. حضور ناگهانی و پررنگ مهران رجبی بازیگر محبوب تلویزیون در برنامههای مختلف و اجرای منظم در آنتن پربینندهترین شبکه را نیز میتوان از جمله اتفاقات پرحاشیه ۱۴۰۱ سیما دانست. از جمله وقایع مثبت این سال در تلویزیون، پخش برنامه «شیوه» و یکی دو مناظره دیگر در روزهای آغازین التهابات پاییز بود که تحسینهای فراوانی را از سوی چهرههای مختلف طیفهای گوناگون به همراه داشت.
چهره ها آه از آن رفتگان بیبرگشت
افسوس بزرگ سال ۱۴۰۱ نیز مانند سالهای گذشته، فقدان چهرههای مهم صنعت تصویر بود که از دومین ماه سال با درگذشت نادر طالبزاده سینماگر شاخص عرصه هنر انقلاب آغاز شد. در هنر دوبله نیز منوچهر اسماعیلی چهره بینظیر این عرصه و شهلا ناظریان و جلال مقامی دو دوبلور باسابقه دیگر رخ در نقاب خاک کشیدند و امین تارخ بازیگر برجسته سینما و تلویزیون نیز درگذشت. اسماعیل شنگله هنرپیشه پیش کسوت، مهدی صباغی چهره باسابقه هنر خراسان و اصغر یوسفینژاد کارگردان خوشقریحه سینمای ایران هم از جمله دیگر درگذشتگان سال پرماجرای ۱۴۰۱ بودند. یاد و خاطره همگیشان گرامی باد.
جشنواره فجر
پر حاشیه ترین دوره تاریخ
ماههای پایانی سالی که گذشت، زمانی برای سروصدای بسیار چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بود؛ حواشی که البته از نخستین روزهای پاییز شروع شده بود و از سمت خارج از کشور، هدایت میشد تا این رویداد، برگزار نشود یا به شکلی کم اثر برگزار شود. فراخوانهای مختلف و فشارهای مجازی بر هنرمندان برای غیبت در این رویداد، با واکنش برخی چهرههای باسابقه مثل رضا کیانیان مواجه شد، اما در نهایت اثر خود را گذاشت و این رویداد، اگرچه برگزار شد، اتفاقات خوبی را رقم زد و فیلمهای چشمگیری را به نمایش گذاشت، اما از حضور چهرههای هنری شاخص بیبهره بود. در همان ایام جشنواره هم در شرایطی که نیاز به همگرایی و همدلی بیشتر میان نظام و هنرمندان حس میشد، سخنان حاشیهساز ابوالقاسم طالبی روی آنتن برنامه زنده «هفت» و واکنش بهروز افخمی به آن، شعله تازهای بود بر آتش اختلافات. برخی از مدیران سینمایی و دبیر جشنواره نیز در روزهای پیش از آغاز و در جریان برگزاری این رویداد، سخنانی را بر زبان راندند که تناسبی با شرایط ایجادشده نداشت، اما موضعگیری بهجای دبیر جشنواره در روزهای بعد، به مدیریت وقایع کمک کرد. فجر چهل و یکم که میرفت با اختتامیهای کمسروصدا به پایان برسد، در مراسم پایانی با سخنان اعتراضی مجید صالحی برنده سیمرغ بهترین بازیگر مرد نقش اول و محمدعلی باشهآهنگر برنده سیمرغ بهترین کارگردانی که همگان را به همدلی و سعه صدر دعوت کردند، همراه شد. پس از این رویداد نیز چهرههایی مانند همایون اسعدیان سینماگر باسابقه در گفتوگو با خراسان، از لزوم تحمل و مدارا در قبال یکدیگر گفتند تا پرحاشیهترین جشنواره تاریخ فجر با وقایعی بیسابقه به پایان برسد.