مقایسهاش سخت نیست. همین حالا هم با هر بار بازپخش و تماشای سریالهای طنز قدیمی تلویزیون، البته آنها که هنوز مجوز پخششان باطل نشده، میتوانید ببینید که چه دورانی را سپری کردهایم. سریالهای رضا عطاران و مهران مدیری و پایتختها و زیر آسمان شهر و نمونههای معدود دیگر که آبروی سیما بودند و هر نوروز یا ماه رمضان میتوانستند بخش بزرگی از مخاطب بالقوه تلویزیون را زمینگیر کنند. ظاهرا میراث آن مجموعهها، امروز «نون خ» و سریالهای گهگداری پژمان جمشیدیاند که تلاش میکنند کمی شادی به خانهها بیاورند. در این روزهای نوروزی اگر برنامه سرگرمکننده و تماشایی چندانی نیست که از سیما ببینیم، گفتیم شاید با یادآوری خاطرات گذشته و سریالهای مفرح نوستالژیک بتوانیم لبخندی روی لبها بنشانیم.
متهم گریخت یکی از مجموعه کارهای رضا عطاران در تلویزیون بود که هنوز هم تماشایی است و نشان میدهد که عطاران و برخی که اسم بردیم چه استاندارد متفاوتی در ساخت کارهای طنز داشتهاند. کارگردانهایی که تقریبا همگی عطای تلویزیون را به لقایش بخشیدند و حالا علی مانده و حوضش. «متهم گریخت» ماجراهای هاشم آقا (با بازی سیروس گرجستانی) بود که به دلیل مشکلات و بیماری خانهنشین میشود و بعد به تهران نقل مکان میکند. ماجراهایی که میان او و خانوادهاش میگذرد و کشمکشها و صحنههای بامزهای که هنوز تازگیشان را از دست ندادهاند را باید دستپخت رضا عطاران دانست. عطاران که آن سالها هنوز سوپراستار و بازیگر بفروش سینما نشده بود و از جلوی این دوربین به مقابل آن یکی نمیرفت و پول پارو نمیکرد و وقت داشت برایمان سریال بسازد. با همان دغدغههایش درباره طبقه متوسط و پایین. با همان واقعنمایی و همان جسارت برای نشان دادن تلخیها. اینجا سرنوشت و زیر و بم زندگی و بازی بازیگران مطرح این سریال را مرور میکنیم و نگاهی میاندازیم به آنچه بود و بودند و آنچه گذشت.
سیروس گرجستانی
درباره این چهره حرفهای و توان بازیگریاش در مطالب و مرورهای گذشته قبلا مفصلتر نوشتهایم. سیروس گرجستانی که بیشتر به عنوان بازیگر سریال و فیلمهای طنز شناخته میشود، یکی از سرآمدان عرصه تئاتر یوده که فهرست بلند بالایی در سینما و تلویزیون پیش و پس از انقلاب دارد. شاید کمتر شنیده باشید که سیروس گرجستانی در نوجوانی و جوانی فوتبالیستی درجه یک بود و در تیم شاهین آن زمان و کنار بازیکنان مشهوری مثل همایون بهزادی و ناصر ابراهیمی بازی میکرد. کاش بود و میشد کمی بیشتر خاطراتش را از روزهای فرار از مدرسه و حضور در زمینهای خاکی و بعدتر در امجدیه از زبان خودش شنید. هاشم آقای «متهم گریخت» یک پدر کاملا پرداخت شده برای سریالهای طنز بود که پس از آن در سریالهای دیگر مشابهش را زیاد دیدیم و حتی از خود گرجستانی هم خواسته میشد همان نقش را تکرار کند. مواجهه او با مریم امیرجلالی، سعید آقاخانی و علی صادقی صحنههای جالبی را به وجود آورد. سیروس گرجستانی سال ۹۹ درگذشت. یاد و خاطرهاش گرامی.
مریم امیرجلالی
بهترین خاطرههای ما با خانم جلالی در همان سریالهای دهه ۸۰ رقم خورد. در ترش و شیرین و متهم گریخت و خانه به دوش. مریم امیرجلالی احتمالا برای بسیاری از مخاطبان همان مادر غرغرو و عصبانی است که بخشی از بار زندگی را به دوش میکشد و مدام باید به شوهر و بچههایش یادآوری کند که چه وظایفی دارند. مریم امیرجلالی در سالهای اخیر در فضای مجازی هم کم سروصدا نکرد. با دستورهای آشپزیاش و با کلکلهایی که با فالوئرها و شهروندان داشت. تصاویر زندگی واقعی او نشان داد که پشت صحنه هم دست کمی از جلوی صحنه ندارد و یکتنه همه را حریف است. خانم امیرجلالی در ۷۵ سالگی کمکار شدهاند و خبری از کارهای تازهشان نمیشنویم. معلوم هم نیست ایران هستند یا ینگه دنیا. خدا نگهدارشان باشد.
سعید آقاخانی
منصور در سریال متهم گریخت احتمالا هیچوقت فکر نمیکرد که روزی بشود کارگردان مهم و مطرح تلویزیون و به تنهایی بار همه برنامههای نداشته را بر دوش بکشد. سعید آقاخانی که از دارودسته مهران مدیری بود و با ساعت خوش و همراه یوسف صیادی و رضا عطاران و ارژنگ و شفیعیجم مشهور شد، بعدها خودش را به عنوان یک بازیگر توانمند برای نقشهای جدی هم تثبیت کرد. سیمرغ بلورین جشنواره فجر مهر تایید بر این درخشش بود. از جمع ساعتخوشیها خیلیهایشان بعدا به نویسندگی و کارگردانی رسیدند. جز مهران مدیری، جواد رضویان، صیادی، امیرفضلی و سعید آقاخانی از این دسته بودند. آقاخانی که کارگردانی را به اندازه بازیگری و حتی بیش از آن جدی گرفته بود، این اواخر و در سری سریالهای « نون خ» به عنوان کارگردان و همینطور بازی در نقش نورالدین خانزاده بیش از همیشه مشهور و محبوب شد. کاک سعید آقاخانی از مصاحبه و حاشیه و فضای مجازی فراری است. خیلیها بابت این «انفعال» به او حمله میکنند و البته امتیاز این سکوت هم این است که او نه ممنوعالکار و ممنوعالتصویر میشود و نه ممنوعالمعامله! از خودش بپرسید حتما دلایل مشخصی برای کارهایش دارد.
علی صادقی
با هیچ بازیگر و چهرهای در ایران قابل مقایسه نیست. کسی که از پرکارترین بازیگران سریال و تلویزیون در دو دهه اخیر بوده و تقریبا همیشه هم همان تیپ را بازی کرده. جوان بذلهگو و بانمک خانواده که یا عاشق شده و با خنگبازیهایش قرار است دل دختری را ببرد یا با زبلبازیهایش میخواهد گلیمش را به عنوان دزد و خلافکار از آب بکشد. علی صادقی از آنهایی است که اسم مصاحبه را میشنود فرار میکند. میگویند در مقابل درخواستهای مصاحبه هم معمولا ارقامی را مطرح میکند که رسانهها کلا قیدش را بزنند. این سالها از او کمترین خبر خارج از سینما منتشر شده. نه به جوکر رفت. نه زیاد در مراسم خیریه شرکت میکند و نه جای دیگری که بشود عکس و ویدئویی از او منتشر کرد. البته که یک بار در شام ایرانی و شب آهنگی حاضر شده اما چنان با وسواس رفتار کرده که کمترین بازتابها را داشته. همچنان به خاطر قیافه بامزه و میمیک چهرهاش کارگردانها را وسوسه میکند و همچنان با دستمزد بالا و شایعاتی که در موردش شنیده میشود، پشت صحنه سینما جولان میدهد. هیچوقت هم سینما را جدی نگرفته و دنبال سینمای هنری و کارگردان مطرح و نقش سیمرغی و این قرتیبازیها نبوده. او که شهرتش را مدیون رضا عطاران و سریالهای اوست، حالا در نون خ هم با سعید آقاخانی همراه است. بازیگری که کمکم سناش بالا رفته و باید دید تا کجا میتواند با همین دستفرمان پیش برود.
محمود بهرامی
با قیافه خاص و اکتهای ویژهاش خوراک سریالها و فیلمهای طنز بود. او در متهم گریخت هم نقش صاحبخانه بدقلق سیروس گرجستانی را بازی میکرد و با او کلکل زیادی داشت. مرحوم بهرامی که پیش از انقلاب هم در سریالهای مشهوری مثل خانه قمر خانم و ایتالیا ایتالیا بازی کرده بود پس از اتقلاب هم در فیلم و سریالهای زیادی ظاهر شد که اغلب طنز بودند. او هم از بازیگران مورد علاقه رضا عطاران بود که در متهم گریخت و بزنگاه و خانه به دوش بازی کرد و بعد هم همکاریهایی با سعید آقاخانی داشت. محمود بهرامی در سال ۱۳۸۹ درگذشت. روحش شاد که ملتی را برای سالهای طولانی شاد کرد.