حسین سهیلیزاده که تجربه بسیاری در ساخت سریالهای مخاطبپسند دارد، سال ۹۲ سریال «آوای باران» را برای شبکه سه ساخت که مثل سایر آثار این کارگردان توانست مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار گیرد و همه مشتاقانه ماجراهای این سریال را دنبال کنند.
این سریال زندگی مردی صاحب یک شرکت دارویی به نام طاها ریاحی را روایت میکرد که با بروز اتفاقاتی زندگیاش دگرگون میشود و سرنوشت عجیبی برای او و دخترش رقم میخورد. او پس از سالها به ایران بازمیگردد و در پی دختر گمشدهاش میگردد اما متوجه میشود دخترش از خانه به دلیل آزار و اذیتهای نادر و زیور، خواهرزاده و همسر خواهرزادهاش از خانه فرار کرده و سر از گروههای تکدیگری درآورده است. زیور و نادر سعی دارند دختر خودشان بیتا را جای باران، دختر طاها جا بزنند اما اوضاع آنطور که باید پیش نمیرود.
یکی از ویژگیهای این سریال بعد سرگرمکنندگیاش بود. داستانی که مخاطب عام تلویزیون را به شدت سرگرم و خیلی راحت از همان ابتدا با همه شخصیتها ارتباط برقرار میکرد. البته این سریال در کنار سرگرمکنندگی به مهمترین آسیبهای اجتماعی هم میپرداخت. از جمله کلاهبرداری، فرار دختران از خانه و تکدیگری و باندهایی که فعالیتشان جمعآوری و استثمار کودکان کار است.
اصلا یکی از نکاتی که باعث شد این سریال مورد توجه قرار بگیرد، موضوع مهمی بود که به آن پرداخته بود. یعنی بحث تکدیگری و استثمار کودکان بیسرپرست یا بچههایی که برای تکدیگری ربوده میشوند.
البته کارگردان در اغلب سریالهایی که برای تلویزیون ساخته نگاهی اجتماعی به معضلات دارد و در این سریال هم به کودکان کار پرداخته بود که یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار است. قطعا همه ما در مناسبات روزمرهمان و رفت و آمد به محل تحصیل و کار و با دیدن این بچهها به فکر فرو میرویم و گاهی نگران زندگی و سرنوشت آنها میشویم. از این رو تماشای سریالی با این مضمون و پرداختن به زندگی بخشی از این بچهها برای هر کسی جذاب است. همین هم باعث شد که آوای باران جزو سریالهای پربیننده تلویزیون محسوب شود. گرچه این اثر نقاط ضعفی هم داشت اما به دلیل ویژگیهای مثبتی که داشت، توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند. نکته بعد انتخاب بازیگران این سریال بود.
حمیدرضا پگاه و سام درخشانی نقشهای اصلی این سریال را برعهده داشتند و تقابل و بدهبستانهای این دو بازیگر به واسطه نقشهایی که داشتند مورد توجه قرار گرفت.
در کنار آنها چهرههای جوان و جدیدی حضور داشتند که یکی از آنها نقش باران را ایفا کرد. گرچه این یکی از ویژگیهای آثار سهیلیزاده است که در کنار بازیگران و چهرههای شناخته شده از چهرههای جدید و جوان هم دعوت به همکاری میکند و اتفاقا بعد از سریالهای او اتفاقات خوبی هم برای آن بازیگران میافتد. در این سریال هم آزاده زارعی و نیلوفر پارسا به مخاطبان تلویزیون معرفی شدند که در آثار دیگری حضور پیدا کردند.
یکی از ویژگیهای این سریال بعد سرگرمکنندگیاش بود. داستانی که مخاطب عام تلویزیون را به شدت سرگرم و خیلی راحت از همان ابتدا با همه شخصیتها ارتباط برقرار میکرد. البته این سریال در کنار سرگرمکنندگی به مهمترین آسیبهای اجتماعی هم میپرداخت. از جمله کلاهبرداری، فرار دختران از خانه و تکدیگری و باندهایی که فعالیتشان جمعآوری و استثمار کودکان کار است.
اصلا یکی از نکاتی که باعث شد این سریال مورد توجه قرار بگیرد، موضوع مهمی بود که به آن پرداخته بود. یعنی بحث تکدیگری و استثمار کودکان بیسرپرست یا بچههایی که برای تکدیگری ربوده میشوند.
البته کارگردان در اغلب سریالهایی که برای تلویزیون ساخته نگاهی اجتماعی به معضلات دارد و در این سریال هم به کودکان کار پرداخته بود که یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار است. قطعا همه ما در مناسبات روزمرهمان و رفت و آمد به محل تحصیل و کار و با دیدن این بچهها به فکر فرو میرویم و گاهی نگران زندگی و سرنوشت آنها میشویم. از این رو تماشای سریالی با این مضمون و پرداختن به زندگی بخشی از این بچهها برای هر کسی جذاب است. همین هم باعث شد که آوای باران جزو سریالهای پربیننده تلویزیون محسوب شود. گرچه این اثر نقاط ضعفی هم داشت اما به دلیل ویژگیهای مثبتی که داشت، توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند. نکته بعد انتخاب بازیگران این سریال بود.
حمیدرضا پگاه و سام درخشانی نقشهای اصلی این سریال را برعهده داشتند و تقابل و بدهبستانهای این دو بازیگر به واسطه نقشهایی که داشتند مورد توجه قرار گرفت.
در کنار آنها چهرههای جوان و جدیدی حضور داشتند که یکی از آنها نقش باران را ایفا کرد. گرچه این یکی از ویژگیهای آثار سهیلیزاده است که در کنار بازیگران و چهرههای شناخته شده از چهرههای جدید و جوان هم دعوت به همکاری میکند و اتفاقا بعد از سریالهای او اتفاقات خوبی هم برای آن بازیگران میافتد. در این سریال هم آزاده زارعی و نیلوفر پارسا به مخاطبان تلویزیون معرفی شدند که در آثار دیگری حضور پیدا کردند.