حدیث نیکرو پیش از این در سریالهای از یاد رفته، خانهای روی تپه، حیرانی، کامیون، رویای گنجشکها، گیلهوا، خانواه دکتر ماهان و… در جعبه جادو دیده شده و این شبها با نقش «سوده» در سریال تب وتاب با مخاطبان همراه است. این بازیگر که بیشتر به عنوان یک چهره تئاتری شناخته میشود، با سوده حضوری تازه و البته گستردهتر را روی آنتن تجربه میکند. نیکرو در گفتوگو با جامجم از این تجربه میگوید.
سوده، زنی مستقل و خودساخته است که سعی میکند در زندگیاش بیشتر با منطق جلو برود. همین ویژگیها برایتان جالب توجه بود که این نقش را پذیرفتید یا دغدغه دیگری برای بازی در این نقش داشتید؟
وقتی فیلمنامه را خواندم خیلی شخصیت سوده را دوست داشتم و چالشهایی که با آنها روبهرو میشود برایم جذاب بود. هر چه کار جلوتر رفت دیدم سوده کشمکشی با خود، خانوادهاش و خانواده همسرش دارد و این کشمکشها در زندگی شخصی و کارش هم تاثیر میگذارد. تضادهای این شخصیت و موقعیتی که در آن قرار دارد به نظرم جالب میآید و بههمیندلیل بازی در این نقش را پذیرفتم. امیدوارم آن تصویری که از سوده داشتم در سریال هم درآمده باشد.
خودتان که سریال را دنبال میکنید از ماحصل کارتان راضی هستید؟
این روزها مشغول بازی در اثر دیگری هستم و برای همین متاسفانه نمیتوانم سریال را مرتب از تلویزیون دنبال کنم اما بخشهایی را از تلوبیون میبینم، چون برایم مهم است که تا چه حد توانستم شخصیت را بهدرستی ایفا کنم.
برخلاف اینکه معمولا در آثار نمایشی ما، مادر شخصی مقدس و بینقص است، در این سریال شخصیت مادر ضمن اینکه محترم شمرده میشود، اشتباهاتی دارد و مقابل سوده ایستاده. شما بهعنوان بازیگر تقابل این دو شخصیت که هر دو مادر هستند را چطور تفسیر کردید؟
این دو شخصیت با همدیگر متفاوت هستند. مادر قصه ما بهدلیل علاقه بیش از حد به پسرش دچار ضعف است. طبق آنچه در فیلمنامه آمده معین، پسر بزرگ اوست که موقع بهدنیاآمدنش هم با دشواریهایی مواجه میشود؛ بههمیندلیل خیلی برایش عزیز است و به نوعی درباره او دچار وسواس شده. اینکه سوده قبلا ازدواج کرده، بچه دارد و از پسر او بزرگتر است هم باعث شده مادر برای پذیرش این عروس دچار چالش شود و نسبت به او حساسیت پیدا کند. چون برخی از این حساسیتها را مادران ایرانی دارند میتوانند با این شخصیت همراه شوند. با اینکه باور داریم امروزه بسیاری از این مسائل فرهنگی در جامعهمان تغییر کرده است اما همچنان مادران زیادی هستند که چنین وسواسهایی نسبت به پسرشان دارند. من هم مادر یک پسر هستم و گاهی متوجه حساسیتهای خودم نسبت به او و آیندهاش میشوم. البته مادرانی که تمایل دارند پسرشان حتما با دختری ازدواج کند که تابهحال ازدواج نکرده و بچه ندارد، معمولا این دیدگاه را نسبت به دخترانشان ندارند! اگر دخترشان جای آن عروس باشد به نظرشان اشکالی ندارد. نمیدانم چرا این نگاه وجود دارد؟!
همانطور که اشاره شد سوده مقابل مادر همسرش قرار دارد. سوده شخصی است که کمتر اشتباه میکند. این میزان از مثبت بودن یک شخصیت باعث نمیشود مخاطبان او را پس بزنند؟
تا اینجای قصه ندیدیم که سوده اشتباه بزرگی داشته باشد و هرچه جلوتر برود این مثبت بودن و نگاه متفاوت او به وقایع بیشتر هم میشود. البته سوده چند جایی در قصه میگوید اشتباهاتی در برابر خانواده همسرش داشته اما ما این اشتباهات را کمتر میبینیم و خیلی به آن پرداخته نشده است. اتفاقا فکر میکنم مخاطبان بهخاطر همین ویژگیها سوده را تا پایان دوست خواهند داشت.
شما با اینکه سابقه بازی در سینما و تلویزیون را دارید بیشتر در تئاتر شناخته میشوید. در تبوتاب بازیگران دیگری هم حاضر هستند که بیشتر در تئاتر فعالیت دارند. این فرصت بیشتردیدهشدن کمتر پیش میآید.
بهجز آقای پاکنیت، خانم سرابندی و چند چهره تلویزیونی دیگر، خیلی از بازیگران در این پروژه از اهالی تئاتر هستند. فکر میکنم این بازیگران در نقششان بسیار درخشیدند. من هم کارم را با تئاتر شروع کردم و همچنان هم در این کار مشغول هستم. به نظرم بازیگری که با تئاتر شروع میکند بهتر میتواند در تصویر موفق باشد.
پس چرا کارگردانان در انتخاب بازیگران تازه دستشان میلرزد و کمتر این کار میکنند؟
متاسفانه این مشکل را با برخی کارگردانان داریم. فکر میکنند بازیگران حتما باید چهره باشند. این معیار به بازیگران خوبی که در تئاتر داریم و چندان دیده نشدند آسیب میزند. نباید یادمان برود همه که از ابتدا چهره نبودند، بلکه از جایی شروع کردند و بعد شناخته شدند. خوشبختانه در تبوتاب این اتفاق نیفتاد و ترکیب خوبی از بازیگران را شاهد هستیم. در این مورد باید از تهیهکننده و کارگردان تشکر کنم که بیشتر نقشها را به بازیگران کمترشناختهشده دادند. خود من هم با اینکه در سینما و تلویزیون کار کرده بودم اما نقشی با این ابعاد و تاثیر در قالب تصویر نداشتم، بهخاطر نقش سوده مدیون این عزیزان هستم. به ما اعتماد کردند و امیدوارم بهخوبی جواب اعتمادشان را بگیرند تا شرمنده نشویم.
وقتی فیلمنامه را خواندم خیلی شخصیت سوده را دوست داشتم و چالشهایی که با آنها روبهرو میشود برایم جذاب بود. هر چه کار جلوتر رفت دیدم سوده کشمکشی با خود، خانوادهاش و خانواده همسرش دارد و این کشمکشها در زندگی شخصی و کارش هم تاثیر میگذارد. تضادهای این شخصیت و موقعیتی که در آن قرار دارد به نظرم جالب میآید و بههمیندلیل بازی در این نقش را پذیرفتم. امیدوارم آن تصویری که از سوده داشتم در سریال هم درآمده باشد.
خودتان که سریال را دنبال میکنید از ماحصل کارتان راضی هستید؟
این روزها مشغول بازی در اثر دیگری هستم و برای همین متاسفانه نمیتوانم سریال را مرتب از تلویزیون دنبال کنم اما بخشهایی را از تلوبیون میبینم، چون برایم مهم است که تا چه حد توانستم شخصیت را بهدرستی ایفا کنم.
برخلاف اینکه معمولا در آثار نمایشی ما، مادر شخصی مقدس و بینقص است، در این سریال شخصیت مادر ضمن اینکه محترم شمرده میشود، اشتباهاتی دارد و مقابل سوده ایستاده. شما بهعنوان بازیگر تقابل این دو شخصیت که هر دو مادر هستند را چطور تفسیر کردید؟
این دو شخصیت با همدیگر متفاوت هستند. مادر قصه ما بهدلیل علاقه بیش از حد به پسرش دچار ضعف است. طبق آنچه در فیلمنامه آمده معین، پسر بزرگ اوست که موقع بهدنیاآمدنش هم با دشواریهایی مواجه میشود؛ بههمیندلیل خیلی برایش عزیز است و به نوعی درباره او دچار وسواس شده. اینکه سوده قبلا ازدواج کرده، بچه دارد و از پسر او بزرگتر است هم باعث شده مادر برای پذیرش این عروس دچار چالش شود و نسبت به او حساسیت پیدا کند. چون برخی از این حساسیتها را مادران ایرانی دارند میتوانند با این شخصیت همراه شوند. با اینکه باور داریم امروزه بسیاری از این مسائل فرهنگی در جامعهمان تغییر کرده است اما همچنان مادران زیادی هستند که چنین وسواسهایی نسبت به پسرشان دارند. من هم مادر یک پسر هستم و گاهی متوجه حساسیتهای خودم نسبت به او و آیندهاش میشوم. البته مادرانی که تمایل دارند پسرشان حتما با دختری ازدواج کند که تابهحال ازدواج نکرده و بچه ندارد، معمولا این دیدگاه را نسبت به دخترانشان ندارند! اگر دخترشان جای آن عروس باشد به نظرشان اشکالی ندارد. نمیدانم چرا این نگاه وجود دارد؟!
همانطور که اشاره شد سوده مقابل مادر همسرش قرار دارد. سوده شخصی است که کمتر اشتباه میکند. این میزان از مثبت بودن یک شخصیت باعث نمیشود مخاطبان او را پس بزنند؟
تا اینجای قصه ندیدیم که سوده اشتباه بزرگی داشته باشد و هرچه جلوتر برود این مثبت بودن و نگاه متفاوت او به وقایع بیشتر هم میشود. البته سوده چند جایی در قصه میگوید اشتباهاتی در برابر خانواده همسرش داشته اما ما این اشتباهات را کمتر میبینیم و خیلی به آن پرداخته نشده است. اتفاقا فکر میکنم مخاطبان بهخاطر همین ویژگیها سوده را تا پایان دوست خواهند داشت.
شما با اینکه سابقه بازی در سینما و تلویزیون را دارید بیشتر در تئاتر شناخته میشوید. در تبوتاب بازیگران دیگری هم حاضر هستند که بیشتر در تئاتر فعالیت دارند. این فرصت بیشتردیدهشدن کمتر پیش میآید.
بهجز آقای پاکنیت، خانم سرابندی و چند چهره تلویزیونی دیگر، خیلی از بازیگران در این پروژه از اهالی تئاتر هستند. فکر میکنم این بازیگران در نقششان بسیار درخشیدند. من هم کارم را با تئاتر شروع کردم و همچنان هم در این کار مشغول هستم. به نظرم بازیگری که با تئاتر شروع میکند بهتر میتواند در تصویر موفق باشد.
پس چرا کارگردانان در انتخاب بازیگران تازه دستشان میلرزد و کمتر این کار میکنند؟
متاسفانه این مشکل را با برخی کارگردانان داریم. فکر میکنند بازیگران حتما باید چهره باشند. این معیار به بازیگران خوبی که در تئاتر داریم و چندان دیده نشدند آسیب میزند. نباید یادمان برود همه که از ابتدا چهره نبودند، بلکه از جایی شروع کردند و بعد شناخته شدند. خوشبختانه در تبوتاب این اتفاق نیفتاد و ترکیب خوبی از بازیگران را شاهد هستیم. در این مورد باید از تهیهکننده و کارگردان تشکر کنم که بیشتر نقشها را به بازیگران کمترشناختهشده دادند. خود من هم با اینکه در سینما و تلویزیون کار کرده بودم اما نقشی با این ابعاد و تاثیر در قالب تصویر نداشتم، بهخاطر نقش سوده مدیون این عزیزان هستم. به ما اعتماد کردند و امیدوارم بهخوبی جواب اعتمادشان را بگیرند تا شرمنده نشویم.