بیستودومین دوره رقابتهای لیگ برتر ایران با قهرمانی پرسپولیس به پایان رسید تا این تیم پانزدهمین قهرمانیاش در فوتبال ایران و هشتمین قهرمانیاش در لیگ برتر را جشن بگیرد. پرسپولیس در حالی جام را به دست آورد که بهترین گلزن این تیم مهدی ترابی، وینگر این باشگاه شد که پس از ۳۰ مسابقه فقط هفت بار موفق به گلزنی شد. شاید همین موضوع به قدر کافی، فقر شم گلزنی در تیم قهرمان ایران را به رخ بکشد. البته اوضاع در کل در لیگ اخیر جالب نبود. بهترین گلزن لیگ ایران شهریار مغانلو از سپاهان شد که توانست ۱۳ بار گلزنی کند. این تعداد گل در ۳۰ بازی به اندازه کافی میانگین کم و ناچیزی دارد که نشان از نبودن یک مهاجم فرصتطلب در لیگ ایران است.
به غیر از شهریار، دیگر گلزن برتر لیگ ایران هم مهدی قایدی از استقلال بود که توانست ۱۲ بار گلزنی کند. گو اینکه اگر هتتریکش در آخرین دیدار لیگ نبود، این عدد برای او به مقدار کاملا محسوسی ناچیز میشد. نکته مهم درباره این بازیکنان اینکه همگی در زمره ستارههای گرانقیمت فوتبال ایران هستند و بسیاری از باشگاهها برای داشتن آنها سر و دست میشکنند. با وجود این امر بررسی لیگی مانند امارات که قاعدتا در حرف، سطح پایینتری از لیگ ایران دارد، نشان میدهد که در ایران چقدر آمار مهاجمان بد است. در لیگ حرفهای امارات برخلاف ایران که ۱۶ تیمی است، ۱۴ تیم حضور دارند و بازیکنان حداکثر در ۲۶ مسابقه میتوانند تیمشان را همراهی کنند. جالب است که در این لیگ، کوجو لابا، مهاجم توگویی العین با ۲۸ گل عنوان آقای گلی را به دست آورده است. این به آن معناست که برخلاف لیگ ایران این بازیکن بیش از یک گل در هر مسابقه زده است. رده دوم این ردهبندی هم به علی مبخوت سرشناس، بازیکن تیم الجزیره، رسیده که توانست ۲۷ بار دروازه رقبا را باز کند. با این حال، شاید هیچکدام از این موارد به جالبی تعداد گلهای لورنسی رودریگس بازیکن تیم البطائه نباشد. او با زدن ۱۳ گل، پنجمین گلزن برتر لیگ امارات شد. اینجا سوژه اصلی مطلب است؛ اینکه تعداد گلهای برترین گلزن لیگ ایران به اندازه گلهایی است که لورنسی در امارات زده، ولی به جایگاهی بهتر از رتبه پنجمی نرسیده است.
ضمن اینکه همچنان نباید این نکته را از یاد برد که لورنسی دو بازی هم در مقایسه با شهریار مغانلو کمتر داشته است. فابیو لیما بازیکن تیم الوصل و ژائو پدرو سانتوس بازیکن تیم الوحده هم هرکدام با ۱۹ و ۱۵ گل در ردههای سوم و چهارم لیگ امارات قرار گرفتهاند. بعید است که دستمزد مهاجمان سرشناس ایرانی از بازیکنانی که در ردههای سوم به بعد لیگ امارات از حیث گلزنی قرار گرفتهاند، کمتر باشد، پس چطور است که آنها با وجود در اختیار داشتن دو بازی بیشتر، اینقدر آمار پایینی دارند؟ این بخش یکی از موضوعاتی است که واقعا نیاز به بررسی بیشتر دارد. آیا نسل مهاجمان خوب ایرانی که میتوانستند از هر دو یا سه موقعیت یک گل بسازند، تمام شده است؟ آمار که این امر را بهخوبی ثابت میکند. اتفاقا حضور کوتاهمدت مهاجمی مانند یورگن لوکادیا که با تعداد حضور اندک در پرسپولیس توانست شش بار دروازه رقبا را باز کند، بهخوبی ثابت کرد لیگ ایران مهاجم چندان بهدردبخوری ندارد؛ اما حالا زمان برای جبران این بخش به اندازه کافی مهیا است. اتفاقا با توجه به قانون جدید که سهمیه بازیکنان خارجی لیگ افزایش یافته و به پنج بهعلاوه یک نفر رسیده است، میتوان امیدوار بود که میانگین گل بسیار پایین در لیگ ایران با حضور خارجیهای چارچوبشناس بهتر شود.
از سوی دیگر، تیمها میتوانند به جای استفاده از مهاجمان کنونی که رقم قراردادشان سر به فلک کشیده، با رقمی منطقیتر مهاجمی بخرند که امیدوار باشند برای آنها در طول یک فصل بیش از ۲۰ گل بزنند. اگر چنین شود، آن وقت نیازی به مرور فاجعه اخیر نیست. فاجعهای که نشان میدهد آقای گل لیگ برتر ایران فقط به اندازه نفر پنجم گلزنان اماراتی دروازه رقبا را باز کرده است. در کنار این بخش نباید از شم مدیریتی و خریدهای هوشمندانه هم عبور کرد. درست است که دروازه برای ورود بازیکنان خارجی به لیگ ایران بیشتر باز شده، ولی خریدهای عاقلانه و هوشمندانه برگ برنده تیمهای مدعی در فصل آتی خواهد بود. پیش از این خارجیهای زیادی به لیگ ایران آمدهاند که برخلاف تبلیغات اولیه، خروجی مناسبی نداشتهاند؛ هرچند تعدادی بازیکن خارجی بسیار خوب هم به این لیگ آمدهاند که با وجود دستمزد پایین، راندمان بسیار خوبی داشتهاند. به هر روی فرصت بهدستآمده، موقعیتی را برای مربیان و باشگاههای ایرانی فراهم کرده که بتوانند بیشتر روی خرید مهاجمان مؤثر برنامهریزی کنند تا علاوه بر ثبت بهترین خط دفاعی، بتوانند بهترین خط حمله را هم داشته و مهاجمانشان هم نه با ۱۲ و ۱۳ گل، بلکه بیش از ۲۰ گل با یکدیگر مشغول رقابت شوند.