ملودرامی عاشقانه و اجتماعی
کارنامه تلویزیون پر است از ملودرامهای اجتماعی عاشقانه. ملودرامهایی که هرکدام رنگ و لعاب خودش را دارد. مخاطبان از این ژانر سریالسازی هم همیشه استقبال کردند و برایشان جذابیت دارد و با علاقه به تماشای قصه مینشینند. همین موضوع باعث شده تا سازندگان آثار نمایشی هم چنین موضوعی را دستمایه قرار بدهند و سراغ قصههای متفاوت بروند و از نگاه خودشان آن را روایت کنند.
سریال زمانه که این شبها از شبکه آیفیلم پخش میشود یکی از این آثار است که در زمان پخش و بازپخشها با اقبال مردم روبهرو شد. اگر بخواهیم این سریال را با قصهاش ارزیابی کنیم، باید گفت که «زمانه»، ملودرامی پرکشش است که مسائل اجتماعی ــ خانوادگی را برجسته ساخته و به مرور ناهنجاریهای اجتماعی و البته تفاوتهای اقشار مختلف جامعه با یکدیگر را میپردازد. یکی از اصلیترین الگوهایی که سازندگان این اثر به سراغش رفتهاند، ترسیم ضدارزشهایی است که از دید بسیاری از افراد بهخصوص جوانان ارزش تلقی میشوند و گام برداشتن در مسیر این ضدارزشها میتواند به بروز فاجعه منجر شود. همچنین یکی از نقاط قوت سریال طرح و پرداخت شخصیتپردازیهاست. با اینکه در این سریال شاهد تعدد شخصیتها هستیم اما شخصیتپردازیها منسجم است و نقطه صفر تا صد هر یک از شخصیتها روشن و شفاف است.
همین موضوع باعث شده تا مخاطبان تکلیفشان با شخصیتها مشخص باشد و بههیچوجه شخصیت اضافه در قصه نداریم، حتی بچه قصهها در کنار شخصیتهای اصلی بهدرستی قرار گرفته است. همین موضوع باعث شده تا درام قصه سریال زمانه بهدرستی پیش برود.وقایع و رویدادهایی که در قصه شاهد آن هستیم، حتی گاهی فراتر از انتظار مخاطب است و برخلاف حدس و گمانهایی است که مخاطب میزند. در واقع یک جاهایی مخاطب نمیتواند حدس بزند که چه اتفاقی برای شخصیت قصه قرار است رخ بدهد و بعد از گذشت چند قسمت و باز شدن گرهها، مخاطب غافلگیر میشود. باید گفت که نویسنده در قالب یک قصه درام اجتماعی سعی کرده آرامآرام بینندگان را به چالش جدی بکشاند تا فیلمنامه همچنان برای مخاطبان همراه با تعلیق زیاد باشد. ضمن اینکه در سریال شاهد غافلگیریهای جالبی هستیم. بهعنوان مثال پیشنهاد ازدواج دکتر(امید روحانی) به ارغوان(پریناز ایزدیار) یا مرگ ناگهانی حسام (حسین محجوب) پس از آن که او به طرز معجزهآسایی از نابینایی نجات مییابد. اینکه سریال بتواند در هر قسمت بحرانهایش را به اوج برساند و درجا نزند اتفاقی است که در برخی سریالها نمیبینیم. شاید همین پرکشش بودن درام و قابلیت آن در ایجاد غافلگیری در تماشاگر باعث میشود، زمانه همچنان جزو آثار تماشایی باشد. از سوی دیگر مخاطب در این سریال سکانسهای اضافه کمتر میبیند و هیچ قسمتی از سریال به بیراهه نمیرود. همچنین بسیاری از بازیگران این سریال بهواسطه بازی در این مجموعه که اوایل دهه ۹۰ روانه آنتن شد به شهرت رسیدند که در این باره میتوان به پریناز ایزدیار اشاره کرد، چرا که کارگردان با سپردن یک نقش که همراه با پیچیدگیهای بسیاری بود باعث شد تا این هنرمند توانمندیهایش را نشان بدهد.
همین موضوع باعث شده تا مخاطبان تکلیفشان با شخصیتها مشخص باشد و بههیچوجه شخصیت اضافه در قصه نداریم، حتی بچه قصهها در کنار شخصیتهای اصلی بهدرستی قرار گرفته است. همین موضوع باعث شده تا درام قصه سریال زمانه بهدرستی پیش برود.وقایع و رویدادهایی که در قصه شاهد آن هستیم، حتی گاهی فراتر از انتظار مخاطب است و برخلاف حدس و گمانهایی است که مخاطب میزند. در واقع یک جاهایی مخاطب نمیتواند حدس بزند که چه اتفاقی برای شخصیت قصه قرار است رخ بدهد و بعد از گذشت چند قسمت و باز شدن گرهها، مخاطب غافلگیر میشود. باید گفت که نویسنده در قالب یک قصه درام اجتماعی سعی کرده آرامآرام بینندگان را به چالش جدی بکشاند تا فیلمنامه همچنان برای مخاطبان همراه با تعلیق زیاد باشد. ضمن اینکه در سریال شاهد غافلگیریهای جالبی هستیم. بهعنوان مثال پیشنهاد ازدواج دکتر(امید روحانی) به ارغوان(پریناز ایزدیار) یا مرگ ناگهانی حسام (حسین محجوب) پس از آن که او به طرز معجزهآسایی از نابینایی نجات مییابد. اینکه سریال بتواند در هر قسمت بحرانهایش را به اوج برساند و درجا نزند اتفاقی است که در برخی سریالها نمیبینیم. شاید همین پرکشش بودن درام و قابلیت آن در ایجاد غافلگیری در تماشاگر باعث میشود، زمانه همچنان جزو آثار تماشایی باشد. از سوی دیگر مخاطب در این سریال سکانسهای اضافه کمتر میبیند و هیچ قسمتی از سریال به بیراهه نمیرود. همچنین بسیاری از بازیگران این سریال بهواسطه بازی در این مجموعه که اوایل دهه ۹۰ روانه آنتن شد به شهرت رسیدند که در این باره میتوان به پریناز ایزدیار اشاره کرد، چرا که کارگردان با سپردن یک نقش که همراه با پیچیدگیهای بسیاری بود باعث شد تا این هنرمند توانمندیهایش را نشان بدهد.