آکی کوریسماکی که این روزها با جشنواره کن بیشتر از همیشه مورد توجه قرار گرفته، همواره به یک درونمایه علاقه داشته است؛ فقر. او در تلخترین و شادترین لحظات انسانی را نمایش میدهد که در فکر خرید یک لباس زمان را گم کرده و یا دست به تصمیمات عجیب و غریب میزند. او جهان مادی را در نسبتی نابرابر با اخلاقیات قرار داده و از دل این رویکرد شخصیتهایش را به چالش میکشد. فیلم «زندگی کولیوار» از نمونههای شاخصی است که به خوبی جهانبینی کوریسماکی را آشکار میکند.
کوریسماکی جهان مادی را در نسبتی نابرابر با اخلاقیات قرار داده و از دل این رویکرد شخصیتهایش را به چالش میکشد. سه گانه کارگری او «روزها در بهشت»، «آریل» و «دختر کارخانه کبریتسازی» بر همین موضوع مانور میدهد. فیلم «زندگی کولهوار» نیز از نمونههای شاخصی است که به خوبی جهانبینی کوریسماکی را آشکار میکند.
این اثر قصه سه هنرمند فقیر را روایت میکند. هنرمندانی که سودای ثروت در سر دارند اما به نداشتن و خالی بودن جیبهایشان عادت کردهاند. «زندگی کولیوار» به تبع میزانسن و پرسوناژهای کوریسماکی از موقعیتهایی کمیک برخوردار است. موقعیتهایی که برخلاف ظاهرشان حقیقتی تلخی را برملا میکنند. حقیقتی که هیچ هنرمندی از مصون نیست!