تجربه ثابت کرده سریالهایی که با محوریت زندگی ائمه ساخته میشوند از همان ابتدا مخاطبان را جلب میکنند زیرا قصههای آشنا را که از کودکی دربارهشان شنیدهایم، دراماتیک نقل میکنند و با سفر به تاریخ، تصویری زنده از قهرمانان مذهبی بسیاری از مردم را مقابل چشمها میآورند.
فخیمزاده سریال تلویزیونی «ولایت عشق» را پس از تجربه موفقش در ساخت سریال تنهاترین سردار که به زندگی امام حسن مجتبی(ع) میپرداخت، کارگردانی کرد و سال ۷۹ پخش شد. سریالی با حضور چهرههای مطرح و البته چند ویژگی دیگر که توانست به موفقیت برسد. یکی از مقولههایی که این سریال را برای مخاطبان ایرانی جذاب میکند علاوه بر سوژه اصلی آن و پرداختن به زندگی یکی از ائمه(ع)، پیوندی است که سرنوشت این امام با ایران و ایرانیان دارد. امام رضا(ع) در خاک ایران به شهادت رسید و برای همیشه همجوار خراسانیها شد و میزبان عاشقانش از سراسر جهان؛ که هر کدام ماجرایی در دل دارند و خواسته و نیازی بر لب و با امید زائر بارگاه آن حضرت میشوند.
چرا جذاب است؟
شخصیتهای ایرانی حاضر در قصه یکی از جذابیتهای این سریال برای مخاطبان ایرانی است و از میانشان میتوان به شخصیت گلناز اشاره کرد که مریلا زارعی نقش او را بر عهده داشت. طاهر بن حسین یکی از سرداران ایرانی تبار مامون با بازی ولیا… مومنی هم از دیگر شخصیتها بود. همچنین به تصویر کشیدن بخشی از تاریخ ایران همزمان با رویدادهایی که در طول قصه به وقوع میپیوندد از مواردی است که میتوان آن را به عنوان عوامل جذابیت سریال برای بینندگان برشمرد. همانطور که اشاره شد در این سریال چهرههای سینمایی، تلویزیونی و تئاتری بسیاری کنار هم حضور داشتند و قابهایی تماشایی خلق کردند. چهرههایی که برخی با نقشهای متفاوت و دور از کلیشههای همیشگی کارنامهشان، خوش درخشیدند. رامبد جوان، بازیگر نقش امین عباسی از این افراد بود که پیش از این نقشی این چنین نداشت. جوان، امین را که همیشه میان او و برادرش فتنه و نزاع وجود داشت به خوبی تصویر کرد و وجوه نمایشی به آن بخشید. محمد صادقی هم که غالبا او را در نقشهای مثبت دیده بودیم با عبور از تصویر همیشگیاش، در این سریال در قامت مامون عباسی مخاطبان را با خود همراه کرد. از دیگر وجوه قابل توجه این سریال میتوان به موسیقی آن اشاره کرد که زندهیاد بابک بیات سازنده آن بود و شاید به همین دلیل هنوز هم شنیدنی است. تیتراژ و برخی قطعات هم با صدای محمد اصفهانی و با اشعاری از عبید زاکانی، دعبل خزایی، اکبر آزاد و پیام پارسا به گوش مخاطبان رسید.
یک خاطره جالب
فخیمزاده که پیش از تنهاترین سردار تجربه ساخت سریال تاریخی – مذهبی نداشت با ساخت این دو اثر ثابت کرد میتواند در ژانرهای مختلف تماشایی عمل کند. او در کتاب «سینما و من» که دربردارنده خاطراتش از پشت صحنه کارهایش است، به سریال ولایت عشق مفصل پرداخته است. این نویسنده و کارگردان در بخشی از کتاب با ذکر خاطرهای از اوایل آبان سال ۷۹ و زمان ساخت این سریال، به انتخاب مکانی در اطراف رباطکریم برای برپا کردن بخشی از دکور اشاره کرده و نوشته است: «همچین که ساکنان اون دور و بر فهمیدن که ما میخواهیم اینجا دکور پیاده کنیم و چادر بزنیم و اردوگاه بسازیم به ما هشدار دادن که اینجا سیلابگیره و در مسیر باد شهریار قرار گرفته و زمستونها برف و کولاک بیداد میکنه. امکان نداره شما بتونین اینجا مستقر بشین و کار کنین. ولی هرچی من و خانم پرتو [تهیهکننده] فکر کردیم، دیدیم چارهای نیست و غیر اینجا هیچ انتخابی نداریم. در نتیجه با ترس و لرز و نگرانی همون جا چادر زدیم و دکورها رو پیاده کردیم و فیلمبرداری شروع شد .ما از اول سریال هفتهای شش روز کار میکردیم و به جای جمعهها، روزهای دوشنبه تعطیل بود که بچهها بتونن به کارهای شخصیشون هم برسن و اگه کار اداری دارن سروسامون بدن. این روال همچنان ادامه داشت. یعنی عصر یکشنبه بچهها میآمدن تهران و صبح سهشنبه همه سر صحنه حاضر بودن. چهار ماه و ۱۵ روز بیوقفه و بهطور مرتب توی همون نقطه کار کردیم، ولی نه سیلی آمد و نه کولاکی شد و نه باد شهریار مزاحمتی فراهم کرد، حتی در تمام اون زمستان بارانی نیامد که بتونه یه روز کار ما رو تعطیل کنه. فقط معمولا عصر یکشنبه همچین که اتوبوسها و وسایل نقلیه میآمدن و گروه آماده میشد که به طرف تهران حرکت کنه، ابرها ظاهر و یواش یواش بارون شروع میشد و تمام دوشنبه میبارید و صبح سهشنبه وقتی برمیگشتیم سر صحنه، هوا آفتابی بود و زمین خشک و آماده برای فیلمبرداری. خدا شاهده که نه قصد غلوگویی دارم و نه میخواهم مقدسنمایی کنم و کرامتی برای کارمان قائل بشم. این اتفاقی بود که تقریبا هر هفته تکرار شد. یعنی باران عصر یکشنبه و روز دوشنبه میبارید و صبح سهشنبه هوا آفتابی بود. این ماجرا آنقدر تکرار شد که کمکم صدای اعتراض تعدادی از بچهها درآمد. خوب یادم هست که بعضیها از کار بیوقفه خسته شده بودن، سرشان را به طرف آسمان میگرفتن و به خدا شکایت میبردن و میگفتن: مگر سهشنبه و چهارشنبه روز خدا نیست؟ چرا باید فقط دوشنبهها باران ببارد؟»
تمام آنچه بر این سریال رفت، یعنی حضور چهرهها، قصهای دراماتیک با اساس تاریخی و در نتیجه استقبال از پخش آن باعث شد نسخه سینمایی با خلاصه کردن سریال در سال ۱۳۸۰ از شبکه یک پخش شود و حتی این سریال از شبکههای مختلف نظیر الکوثر و آیفیلم با دوبله به زبان عربی با عنوان غریب طوس روی آنتن برود. ولایت عشق در کشورهای عرب زبان با این نام شناخته میشود.
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
با نگاه به سریالهای خاطرهانگیز یاد بسیاری از هنرپیشگانی که امروز دیگر در قید حیات نیستند، زنده میشود. هنرمندانی که با آثاری درخور، دوام خود را بر جریده عالم ثبت کردند. در این سریال هم نامهایی نظیر زندهیاد داوود رشیدی میدرخشد که نقش فضل بن ربیع را بازی کرده بود؛ زندهیاد غلامرضا طباطبایی در نقش اباصلت هروی، زندهیاد ولیا… مومنی در قامت طاهر بن حسین، زندهیاد رضا سعیدی در نقش بکربن معتمد و بازیگران درگذشته دیگری همچون محمود بنفشهخواه، حسین ایلبیگی، میرصلاح حسینی و…حضور دارند که تصویرشان در سکانسهای ولایت عشق ماندگار شده است.