فقدان سند ملی برای حفظ و ضبط عرض ارادت اقوام مختلف ایران به امامرضا(ع)
گویی موسیقی زاده طبیعت است؛ ولی به جرات میتوان گفت مفهومی ورای دنیای دیدنی دارد. از همین روست که هنگام شنیدن صدای آبشار یا یک پرنده، برای لحظاتی مسخ میشوید و ذوقی درون شما برای همآوایی با این نغمههای طبیعی فوران میکند. گاهی بهنظر میرسد موسیقی و مذهب در مقابل یکدیگرند؛ ولی تاریخ بشر نشان میدهد نخستین تمناهای بشر از پروردگار نیز آهنگین بوده و ادبیات ویژهای داشته که نمونه بارز آن دعاهای حضرت آدم در قرآن کریم است.
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی درباره موسیقی دینی به جامجم میگوید: موسیقی دینی ما یک عنصر ناشناختهای در کشور است. حجم بزرگی از موضوعات اخباری و آگاهیبخشی به مردم از طریق آوازهای آهنگین انجام شده است. بهعنوان مثال اذان، یک پرچم صوتی در جهان اسلام است. مقایسه کنید با دین مسیحیت که با ناقوس تلاش دارد این کار را انجام دهد. البته آنها آوازهای کلیسایی دارند و ما نیز نیایشها، مناجاتها، سحرخوانیها، مولودیها، دعاخوانی، قرائت و تلاوتهای قرآن مجید نیز داریم. جاوید ادامه میدهد: درعینحال در اسلام مذاهب شیعه و سنی داریم و در مذهب شیعه، موضوع موسیقی نحلههای فلسفی نیز به تنوع این اقسام اضافه میکند. البته اشتراکاتی در موسیقی ادیان نیز وجود دارد، مانند ذکرخوانی. ذکر را همه ادیان جهان انجام میدهند. برخی از اذکار ما ساعتی یا حتی روزانه است و برخی دیگر توسلگونه است و هرکدام با نغمههای متفاوت آوازی اجرا میشود که ویژه جهان اسلام است.
چاووشیخوانی، آموزهای از قرآن
این پژوهشگر درباره تأثیرپذیری موسیقی مذهبی ایران از آموزههای قرآن بیان میکند: در ایران اینگونهها پیشرفتهای خیلی خوبی داشته است. مثلا، خداوند در سوره حج فرموده که برای جلب مردم به سمت خانه خدا بانگ بزن. ایرانیان نیز به سبب اهمیت تعمیق در قرآنی و ترویج این فعل فراخوانی، شاخههای متفاوتی به نام چاووشی را تولید کردند. از این نظر وقتی میخواستند کار خیر یا فعالیتی که نیازمند همیاری است، انجام دهند، از چاووشخوانی استفاده میکردند. بنابراین هنگام درو یا حتی باد دادن گندم نیز این کار را انجام میدادند. از همین رو برای سفر کربلا یا مشهد به همان نسبت که چاووش حج را ایجاد کرده بودند، چاووشخوانی ویژهای اجرا میکردند.
جاوید تصریح میکند: در کنار این نمونهها، آیینهای دیگری مانند هنر تعزیهخوانی و شبیهخوانی پدید آمده که باز هم شاهد استفاده از هنر چاووشخوانی هستیم. البته برخی چاووشهای شبیهخوانی ما تفاوتی خاصی با دیگر چاووشها دارد و نمایانگر اختصاصات و رموز موسیقی ماسست که هنوز نیز شناخته نشده است.
تکمیل پازل موسیقی ایرانی با موسیقی آیینی
اغلب بهنظر میرسد این نغمهها جوششی و بدون تدوین هنری بوده؛ ولی پژوهشهای موسیقی آیینی قطعات مهمی از پازل موسیقی ایرانی را به ما نشان میدهد که میتواند بهعنوان حلقههای گمشده موسیقی ملی ایران بهشمار رود. جاوید با اشاره به این امر بیان میکند: وقتی به این انبوه آوازی و نغمات برمیخوریم، متوجه میشویم چه اندک روی مسائل دستوری آن کار کردیم. چون من در طول این سالها به رسالههایی برخوردم که گویی اساسا مختص موسیقی مذهبی نوشته شده است.
جاوید بهتاثیر دین مبین اسلام در تحول موسیقی ایرانی میپردازد و میگوید: در اقوام ایرانی، هنری به نام مناقبخوانی داریم. این هنر در تاریخ گذشته ایران، دوران ساسانی، ستایش پاکان و نیکان نام داشت. این هنر پس از اسلام به نام عربی مناقبخوانی تبدیل شد و بهصورت ستایش فاخری در مورد ائمه جلوه میکند و نکته جالب این که در این آثار هم بین اهل سنت و شیعه از نظر مفاهیم درون متنی تفاوت خاصی وجود دارد، چراکه این آثار اگر باتوجهبه مفاهیم درون متنی بررسی شوند، تفاوتها بهتر دیده میشوند.
امام رضا(ع) پرونده فرهنگی ایران را باز کرد
تعلق خاطر ایرانیان به حضرات معصومین، امری یگانه با گسترهای وسیع است. این رابطه خاص چنان ابعاد متفاوتی دارد که تمام شئون زندگی ایرانی را دستخوش تحول کرده است. مهمترین فصل این ارتباط ناشی از سفر سیاسی اجباری امام رضا(ع) به ایران توسط مامون است و بعد از حدود ۱۲۰۰سال هنوز برجستهترین مولد خلق آثار هنری مذهبی در این سرزمین باستانی است. جاوید بیان میکند: امام رضا(ع) به ایران آمد. یک برکت وجود او و برکت دیگر، حضور او برای ما بود و یک فایل بزرگ در زمینه نشان دادن ارادت به امام رضا(ع) در پرونده فرهنگی ایران باز کرد. این ارادت یکجایی با آواز و در جایی دیگر با ساز و آواز نشان داده شده که بسیار متنوع است. یک فایل از گستره موسیقی رضوی فقط تعریف و بارگاه حرم حضرت رضا(ع) است که شامل آستانبوسی، شکلهای مختلف زیارت است و تبدیل این افعال بهصورت آواز و موسیقی خود بهتنهایی هنر بزرگی است.
حتی امروز نیز تصور این گستره تولید با این کیفیت درخشان در هنر موسیقی ایرانی تاملبرانگیز است؛ لیکن از آن مهمتر بیتوجهی به دستاوردهای شناخت موسیقی رضوی است.
جاوید درباره نتایج پژوهشهای میدانی در حوزه موسیقی در آیینها رضوی میگوید: در مجموعه پژوهشهایی که انجام دادم بهطورکلی هشت عنوان دستهبندی شده با شواهد صوتی و تصویری جمعآوری شده است. این عنوانها عبارتند از حرم و بارگاه، مراثی رضوی، مولودی رضوی، چاووشهای رضوی، سلامخوانی رضوی، توسلخوانی رضوی، مددخواهی، دوبیتیخوانی است.
آوازهای رضوی در فرهنگ مردم ایران
نبود عزم جدی برای حفظ و نگهداری این ذخایر گرانقدر فرهنگی از ابرچالشهای فرهنگی اقتصادی است که نیاز به بازنگری جدی برنامههای کلان دارد. درواقع ما تنها با قله یک کوه یخی روبهرو هستیم و بخش بزرگی از این میراث در خطر نابودی جدی است. جاوید عنوان میکند: نهتنها درباره آوازهای رضوی؛ بلکه درباره تمام ۱۴ معصوم همچون آوازهای مهدوی این شرایط وجود دارد، البته شاید گستره آثار برای برخی حضرات معصومین از این مقدار کمتر باشد؛ ولی این آثار حداقل برای هفت نفر از ائمه از نظر اهمیت فرهنگشناسی در رده بالایی قرار میگیرد که متاسفانه تا به حال هیچ اقدامی جدی پژوهشی نسبت به این ظرفیتها انجام نشده. درحالیکه تلاش عمدهای وجود دارد با موسیقی روز و در سبکهای پاپ و… این کمبود را برطرف کنند. کافی است نگاهی به گذشته این سرزمین شود تا متوجه شویم چه سرمایه هنگفت فرهنگی و تاریخی داشتیم.
جاوید درباره علت انتخاب آوازهای رضوی بهعنوان هدف پژوهش خود بیان میکند: من بهصورت شخصی این پژوهش را شروع کردم و این بهخاطر ارادت و علاقه قلبی است. درواقع زمانی که من این موضوع را پیشنهاد دادم و پذیرفته نیز شد؛ پس از ۱۰ سال تحقیق و گردآوری آثار بود.
جذابیتهای مذهبی در قالب هنری
جاوید در پاسخ به تعیین چیرگی قوه هنری یا قوه مذهبی در آثار موسیقی رضوی گفت: اتفاقا نکته جالب در این مجموعه نمایش جذابیتهای مذهبی در قالب هنری است. واقعا نمیتوانید وجه هنری از مذهبی را جدا کنید. بهعنوان مثال، در آوازهای مذهبی دزفول، شما شیوههای میشنوید که در جای دیگر نمونهای برای آن نداریم یا عرض ارادتهایی از منطقه کردستان داریم که در نوع خود کمنظیر هستند و به زیبایی خاص و مثالزدنی منقبت و مدح امام رضا(ع) را اجرا میکنند.
ویژگی مهم این اثر هنرنمایی اساتیدی است که بر عهد نگهداشت و پاسداشت این میراث فرهنگی تا آخرین لحظه زندگی استوار بودند و عاشقانههای رضوی محور اصلی شخصیت و هویت زندگی آنها بود. جاوید تصریح میکند: بیشتر اساتید که شناسایی شدند در دوران کهنسالی بودند و عده کمی از آنها جوان بودند. در نظر بگیرید در طول ایجاد این اثر حدود ۱۲ استاد آواز گرانقدر این آثار از دنیا رفتند.
مسلما یافتن این چهرههای درخشان در میان گستره جغرافیایی و متنوع ایران بزرگ که صدالبته اغلب گمنام بودهاند، کار سترگی است. ولی سؤال این است که سهم هزینههای پژوهشی این امور برعهده کیست؟ پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی درباره برآورد هزینه این نوع تحقیق بیان میکند: معادل ۱۵۰ تا ۱۶۰میلیون تومان طی ۱۰ سال (تا ۱۳۹۰) هزینه شخصی کردم، بدون کمک هیچکسی، تا این پژوهش از دل بیابانهای ایران به جایی برسد. از همین جهت من هنوز حدود ۳۰۰ ساعت اثر ضبطشده از آثار مختلف استادان موسیقی بومی در خانه دارم که توان پژوهشی بسیار بیشتری برای بررسی دقیقه به دقیقه آنان لازم است.
شادخوانیهای رضوی، یک هنر ناب ایرانی
بیان غم در موسیقی جلوهای متفاوت و حتی جاذبه خاصی دارد. در تاریخ پرفرازونشیب دین نیز سوگ امری خاص است، ولی ترکیب این دو بهخصوص حول محور شخصیت مظلومی همچون امامرضا(ع) باعث شده این تصور شکل گیرد که موسیقی رضوی مملو از حزن و اندوه است. جاوید درباره نسبت شادخوانی یا سوگخوانی در این مجموعه تصریح میکند: وقتی از مولودی صحبت میکنیم درواقع به شادخوانی اشاره میکنیم. مخصوصا مولودیهای کردی مملو از شادخوانیهای قشنگی است. اجرای زیبای کرمانیها با عقاید بومی خودشان واقعا فرحبخش است. با وجود این ما در ستایشگری رضوی و حتی سلامخوانی نیز اساسا شادخوانی داریم. در سلامخوانی ما شوقانگیزترین لحظه یک قوم را در هنگام مشاهده بارگام امامرضا(ع) داریم که بهجرات میتوان گفت اجرای هر قوم ایرانی در بازگویی این لحظه در تمام دنیا بینظیر است. حتی در موسیقی عربی نیز ما این سلامخوانی را نداریم. یک هنر ایرانی ناب از اقوام مختلف و بیانگر شعف یک لحظه خاص است. برای شادخوانی که حتما نباید اجرا ششوهشت باشد. من بارها گفتهام موسیقی شاد در ایران تنها ششوهشت نیست. از آنسو سوگخوانی حجم کمتری در میان آثار مجموعه دارد، چراکه بیشتر در روایت مرثیه به کار گرفته شده است.
موسیقی رضوی متکی بر سازهای ایرانی است
وجه بارز موسیقی رضوی همراهی سازهاست که همین همراهی نیز موجب کشف استعدادهای این آلات و بهکارگیری ظرفیت مغفول آنها برای بیان معارف رضوی شده است. جاوید میگوید: این آثار با انواع سازهای بومی اقوام بزرگ ایرانی همچون نی، تار، دوتار، دوزله، قپوز، رباب، تنبورک، دوهلک، بنجو (بینجو)، کمانچه، قیچک، تنبور و دف همراه است. درعینحال سازهایی مانند بنجو نیز در روند شکوفایی آثار با سازهای بومی مثل قیچک همراه شدند. استفاده از سازها بسیار متنوع است و در برخی مواقع نمودهای خاصی دارد. مثلا در منطقه سراوان یکسری ذکرخوانیهای شاد داریم که به ذکرهای صاحبی معروف است.
جاوید در پاسخ به استفاده از سازهای غربی در این مجموعه تاکید میکند: از سازهای غربی در این آثار استفاده نشده و موسیقی نواحی برای من مهمتر از هرگونه نغمه دیگری است.
همچنین وی درباره نواها و آوازهای بدون آلات موسیقی بیان کرد: در یک آلبوم که مختص مراثی است همه قطعات تنها آوازی است. در کنار اجرای دوبیتیها، آواز همراه با ساز نی یا دوتار هم استفاده شده است. در قسمتهای دیگر حجم آواز ۲۰ تا ۳۰ درصد است؛ ولی ترانهگونهای مذهبی ما حدود ۷۰ درصد هر آلبومی را در بر میگیرد.
عنصر شعر در زایش موسیقی رضوی
عنصر برجسته دیگر در موسیقی رضوی اشعار آن است که محور اصلی بیان خواستهها و واگویی آرزوهایی است که انسان تنها با خدای خود در میان میگذارد. جاوید توضیح میدهد: در حین کار به برخی از شعرهای قدما نیز برخوردم که برای آنها نیز شرحی در کتابچه همراه آثار نوشتم. بهعنوان مثال میتوان به شعر مختومقلی، فراغی ترکمن، شعر جعفرقلی شاعر کرمانج، اشعار ملای جزیری از شاعران برجسته کرد، اشعار سیدی اوراقی و اشعار مراغهای اشاره کرد.
پتانسیل ناشناخته موسیقی ایرانی
لذا این حوزه چنان غنی و پربار است که باید پرسید چگونه برای کشف منابع نفتی و گازی محدود با عمر مشخص، بودجههای هنگفتی وجود دارد ولی برای این منابع فرهنگی بینظیر و بیانتها که زاینده آثار جدید و تاثیرگذار است، بودجه و برنامهای نیست.بازیابی تاریخ گمشده موسیقی ایران از عرصههای مهم حفظ میراث فرهنگی است. پژوهش در حوزه موسیق نواحی فرصت مناسبی برای این امر است ولی گویی موسیقی مذهبی این توانایی را دارد که پس از قرنها ما را با پتانسیل درونی و ناشناخته موسیقی ایرانی آشنا کند. جاوید میگوید در این پژوهش خیلی از نکات جالب خود را نشان داد. بهویژه به لحاظ تحریرها و تزئینات صوتی و آوایی که در اجرای آثار، زیباییهای خاصی داشتند. بهعنوان مثال، گوشه مصری در دستگاه موسیقی ما شناخته شده است ولی کمتر مورد استفاده قرار گرفت. جالب است که این گوشههای کمتر شنیده شده را در آوازهای رضوی میشنویم. برای شخص من بسیار جالب بود هنگامیکه برخی از این نغمات را مورد بررسی قرار میدادیم، متوجه شدم بیشتر در پایه چهارگاه یا ماهور است بهویژه مواردی که شادخوانی هستند. چون ذات چهارگاه و ماهور براساس آگاهیبخشی و بیدارسازی ذهن است و این ظرافت در انتخاب، اجرا و شناخت از موسیقی اصیل و نزدیک شدن به این آوازها و دستگاهها توسط این استادان گمنام تاثیرگذار است. از آنسو در زمانی که مضامین به سمت توسل و نیایش، یا ذکر و زاری میرود، شور و دشتی بهکار گرفته میشود.
جاوید درباره علاقه شخصی وی به اثری خاص در آواز و نواهای رضوی میگوید: چنین انتخابی را از من نخواهید شنید. من از همه این آثار لذت بردم. چون هرکدام از آنها با نگاه خاص خودشان به این موضوع پرداختند و باورهایشان قشنگ بود. بهعنوان مثال در مازندران در شعرهایشان در مرثیه امام رضا(ع) میگویند: «دل آسمان را ابر گرفته، جنگل را مه گرفته، دل من را غم، بهخاطر اینکه امام رضا از دنیا رفته» یا برای نمونه از غرب کشور میگوید: «یک سفر دعا برات دارم». این سادگی و زیبایی در مفاهیم هیچ شانسی برای انتخاب ویژه نمیگذارد.
نبود سندی ملی برای حفظ و ضبط موسیقی رضوی
موسیقی رضوی با هر نام و عنوانی حقیقتا بخشی مهمی از دانشهای دینی و جذابترین روش آموزش آن به عامه مردم است. به نحوی که زیباییهای سخن امام رضا(ع) به بهترین وجه در جان شنونده مینشیند و این همان دعای خیری است که امام مهربانیها برای زندهکردن امر ائمه وعده داده است و میفرماید: رحمت خدا بر بندهاى که امر ما را زنده کند. دانشهاى ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایىهاى سخنان ما را مى دانستند، از ما پیروى مىکردند. این گنجینه سندی از یک دانشگاه زنده و موفق در تاریخ هنر موسیقی است و با این اوصاف و حتی دعای رحمت حضرت رضا(ع) پرسشی بر جا میماند که چرا هنوز سندی ملی برای حفظ و ضبط این آثار و حمایت از هنرمندان این عرصه شکل نگرفته است؟
رونمایی گنجینه موسیقی رضوی
امیرمهدی حکیمی مدیرعامل مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس نیز از رونمایی گنجینه موسیقی رضوی خبر داد و گفت: این مجموعه در یک بازه، زمانی۱۰ ساله از سال ۹۰ شروع میشود، بخشی از اینها در موسسه ثبت و ضبط شده بود در دو سال گذشته نیز تعدادی به این مجموعه اضافه شد که کار پژوهش این را استاد هوشنگ جاوید انجام دادند و در هشت دستهبندی از سلامخوانی، چاووشخوانی، مدحخوانی و حوزههای دیگر آماده شده و کتاب ویژه آن به همراه هشت دفتر صوتی در قالب دیویدی که هر کدام حاوی حدود ۳۰۰ ترک است در دهه کرامت رونمایی شود. در نوروز۱۴۰۲ نیز ۴۶ قطعه کوتاه از همین ترکها را تصویری کردیم و در اختیار شبکه سیما و فضای مجازی قرار دادیم تا مردم به وسیله موسیقی فولکلور از نواحی مختلف ایران دل به زیارت حضرت رضا(ع) تازه کنند. در این دوره یک کتاب نیز همراه اثر منتشر شده است.
آمدهام ای شاه سلامت کنم
از این جهت باید نگاه ویژهای به شخصیت این بلبلان عاشق داشت که نغمهگری برای امام رضا(ع) هویت آنها را شکل داده بود. جاوید درباره برخی از این اساتید میگوید: وصفش سخت است ولی اینها آدمهایی بودند که پاکیهای خاصی داشتند و خاطرات عجیبی از آنها برای من بهجا مانده است. وقتی خوانندهها را وارد استودیو برای ضبط آوازهای رضوی میکردیم، اصلا حال متفاوتی پیدا میکردند. استاد عاشق مرادقلی از قشقایی (که نزدیک ۷۰ سالش بود) را به استودیو دعوت کردیم. هنگامی که میخواستیم برویم، گفت: «میتونی من را حرم ببری.» من خودم او را به حرم بردم و آن روز زمان پروازش به شیراز ساعت ۴ بعدازظهر بود. حوالی یکربع به ۳ بعدازظهر به حرم رسیدیم. به او گفتم: «عاشق، یک ساعت باید زودتر فرودگاه باشی ولی چون اینجا وسیله هست، مشکلی نداریم، برو زیارت کن بیا.» گفت: «من حرم را بلد نیستم.» بردمش داخل حرم و از پشت پنجره فولاد، امام رضا(ع) را زیارت کرد و با سرعت برگشت. گفتم: «داخل نمیخواهی بروی؟» گفت: «نه! همین قدر بس بود.» تا زمانی که به فرودگاه رسیدیم، اشک میریخت. پرسیدم: «عاشق چی شده؟» گفت: «من که به این سن رسیدم یکی از آرزوهایم این بود که امام رضا(ع) را ببینم.»
جاوید تصریح میکند: هنرمندی از منطقه هرات مرودشت (آراتا) یزد بود که تنها دوبیتی درباره امام رضا(ع) میدانست. در فرهنگهای مختلف ایران دوبیتیهای فراوانی درباره امام رضا (ع) داریم و این بخشی از آنها بود. البته این نوع از اجراها را حتی در شبکه استانی نیز نشنیدیم یا کمتر شنیدیم. اولین حرفی که این هنرمند به من زد این بود که گفت: «من پول نمیخواهم!» گفتم: «آستان برای تشکر اینقدر به تو میدهد!» باز گفت: «من پولی نمیخواهم. به من غذای حرم را میدهند؟ فرصت دارم برم حرم، زیارت کنم؟» گفتم: «آره این حرف چیه؟» گفت:«من آرزویم هست برم حرم زیارت کنم.» این را بچههای مؤسسه آفرینشهای رضوی شاهد هستند. این پیرمرد وقتی پایش رسید به مشهد، خودش را انداخت در بغل من و گریه میکرد و میگفت: «نمیدانی برای من چه کار کردی… خانمم شبوروز داره دعات میکنه که من را به آرزویم رساندی.» روزهای آخر دیگر بچههای تیم نیز با اینها رفیق و عجین میشدند. یکی از این بچهها به نام جلالی که مسئول امور هنری آفرینشهای آستان قدس رضوی بود، یکی از جلیقههای خادمین حرم را برای این هنرمند آورد و به او هدیه کرد. شاید باورتان نشود گویی یک لحظه غش کرد و دقایقی روی صندلی نشست و تنها یک کلام گفت: «چه کار کردید شما با من.»
مسیحیای که عاشقی کرد
وی ادامه میدهد: در دوره اول استاد عاشق یوسف اوهانس (فوت شده) آشوری و دینش مسیحیت بود؛ ولی برای امام رضا(ع) مناقب میخواند. این پیرمرد نیز آمد آواز خود را خواند و بعد به من گفت: «از امام رضا(ع) خواستم که مرگ من سخت نباشد». اذان زیبایی میخواند و خیلی قشنگ مناقب علوی را اجرا میکرد. علاوهبر آن به مناقب مهدوی، رضوی و حسینی نیز مسلط بود. مناجاتهای خاصی به زبان ترکی یاد داشت که خیلی تاثیرگذار بود. من در دهه ۷۰ همان دوره اول پژوهشها وقتی دیدمش به او گفتم: «عاشق، تو که مسلمان نیستی. مسیحی هستی. چرا این آوازها را میخوانی.» گفت: «دست گذاشتی روی چیزی که هیچ کس از من نپرسیده» گفتم: «چطور؟» گفت:« من همین سوال را از پدرم پرسیدم، چون پدرم نیز همین کار را میکرد. به پدرم گفتم، بابا تو اینها را به من یاد دادی، حالا هم خودیها مرا اذیت میکنند و هم اهالی این منطقه که ترک و شیعه مذهب هستند مرا دست میاندازند که یک مسیحی برای امام رضا(ع) یا امام علی(ع) میخواند. اینها که اینجوری میگویند؛ چرا اینها را به من یاد میدهی، من به اینها چه جواب بدهم؟ پدرم گفت، پسرم عاشقیت را بکن. کاری به هیچکدام از حرفهای مردم نداشته باش. برو عاشقیت را بکن. دوست داری ادامه بده، دوست نداری، این باغ در اختیارت، برو باغداری کن» پیرمرد شاید بزرگترین باغ سیب و انگور منطقه در روستای «دیزج تکه» آذربایجان غربی را داشت؛ ولی هرگز به آن بسنده نکرده بود و به کار عاشقی خود میپرداخت. حدود دو یا سه ماه بعد پسرش به من خبر داد پدر از دنیا رفت. یکی از هنرمندان وحدت ملی و مذهبی ما بود که متاسفانه از دنیا رفت
و ما دیگر نظیر او را نداریم.
سلامخوانی برای امام رضا(ع)
البته این عاشقانههای تاثرانگیز همچنان ادامه داشته و دارد، جاوید نیز تصریح میکند: بهعنوان نمونه از آقای ابراهیم شریفزاده شما دوخط آواز در مورد امام رضا(ع) با لحنهای بومی خودشان میشنوید. علت این است که زمانی این استاد را به استودیو آوردیم که دچار کهولت سن بود و تقریبا دو ماه بعد نیز از دنیا رفتند. این افراد با این سختی و سنوسال بالا چگونه به عشق امام رضا(ع) حاضر میشدند اجرایی داشته باشند. نمونه دیگر آخرین آواز عثمان محمدپرست و سلامخوانی با دوتار برای امام رضا(ع) در این مجموعه است. وقتی این آخرین اجرای استاد را گوش میدهید، در شکل صدای ارائه شده رنجوری و کم نفسی را حس میکنید؛ ولی این مرد اینقدر بزرگ بود که وقتی به او گفتند موضوع کار درباره امام رضا(ع) است، گفت من نوکر امام رضا(ع) هستم و حتما میخوانم. همین رنجور بودن صدای این هنرمند، شما را به فکر فرو میبرد. بماند مفهومی که از متن میشنوید و دریافت میکنید. جاوید اضافه میکند: همچنین استاد صمد حبیبی را از منطقه تالش آوردیم. ایشان نیز آخرین آواز خود را در این مجموعه دارند زیرا بعدا دچار سکته مغزی شدند و توان خواندن را از دست دادند. استاد سهراب محمدی نیز در این مجموعه برای امام رضا(ع) خواندند و بعد از دنیا رفتند. همچنین خوانندهای از منطقه بیجار و دیگری از منطقه بوشهر، دیگری از منطقه بختیاری و دو خواننده از تربتجام بودند که آنها نیز از دنیا رفتند. وقتی به مجموع این کارها نگاه میکنیم سوزی در خود احساس میکنم. اگر اینها را نیز نمیتوانستم ثبت کنم، همین موارد را هم از دست میدادیم.
عشاق حضرت رضا(ع)
وجه تامل برانگیز عاشقی این هنرمندان خلق میراثی است که بهعنوان افتخار خانوادگی هنرمند به جا میماند و امید به حفظ این میراث را زنده میکند. جاوید اظهار میکند: در دوره اول ضبطها من به استاد ارزمون شکارچیان گفتم آقا، حاضرید برای امام رضا(ع) بخوانید، گفت آره، چرا که نه؟ برنامهریزی ضبط را انجام دادم و سه روز قبل تماس گرفتم و گفتم ارزمون میآیی؟ گفت: فردا بلیت میگیرم. ساعت ۱۰صبح روز بعد پسرش(زمان شکارچیان) با من تماس گرفت و گفت پدر فوت کردند. در سری ضبط جدید آوازهای پدر را پسر اجرا کرد که نمونه آشنای کار وی برای عموم تیتراژ پایانی سریال پایتخت ۶ است. با این وصف جای این گله میماند که چرا برای این عشاق حضرت رضا(ع) که حتی در کهنسالی عرض ارادتشان قلبها را به لرزه درمیآورد تمهیدی مدنظر قرار نگرفت که حداقل بهعنوان گرامیداشت یاد آنها در حرم امام مهربانیها دفن شوند.