چطور میشود یکی هم رکوردهای عجیب و غریب و البته سنگین و پرمرارت جهانی را بزند و هم تا این اندازه دل نازک و رئوف باشد؟ الهام سادات اصغری برای اینکه به این مرحله برسد از سقف انرژی و توانش بالاتر رفت، آنقدر بالا که دستنیافتنی شد.
یک بار دیگر رکورد زدید و یک بار دیگر گینس به نام شما رکورد جهانی ثبت کرد. بیشتر توضیح بدهید، چه اتفاقی افتاد؟
این رکورد مربوط به حمل قایق کایاک توام با سرعت، قدرت و استقامت بود. در واقع مسیری پنج کیلومتری در یک زمان مشخص به همراه یک وزنه ۴۰ کیلوگرمی که باید حمل میشد. رکورد قبلی در دست نیک واتسون بود که با مایو اسلیپ این کار را انجام داد. من تا قبل از اینکه این رکوردها را بزنم شناگر استقامتی بودم و در رکورد سوم هم سعی کردم روی سرعت کار کنم. اما در رکورد اخیر قدرت خیلی دخیل بود. من پیش از این در بوشهر رکورد جهان را ۴۴ دقیقه بهبود داده بودم. بسیاری از رکوردهایی که در این زمینه وجود دارد برای زنان خالی از جذابیت است اما دنبال این رکوردها بودم. همیشه به دنبال این هستم که سختترین رکوردها را با بیشترین میزان ارتقا بدهم.
یعنی همیشه به دنبال ثبت بالاترین رکورد هستید؟
بله، رکوردی که انتخاب میکنم همیشه باید توام با چالش باشد. اگر چیزی که انتخاب میکنم آسان باشد، چالش برانگیز نباشد و از قدرت من فراتر نرود و از طرفی برای آن ماهها تمرین نکنم اصلا برایم جذابیت ندارد.
روند ثبت رکورد چهارم شما در کتاب رکوردهای گینس به چه صورت بود؟
در رکورد اخیر من پسربچهای باید در قایق مینشست که چندان در شنا کردن ماهر نبود. پدرش به من تاکید میکرد که در زمان حمل قایق بسیار مراقب باشم که قایق چپ نکند چون پسرش شناگر ماهری نیست. من در طول زمانی که باید این رکورد را میزدم مدام تمرکزم روی قایق بود و باید به شدت مراقب میبودم که طناب در حین کشیدن قایق دور پایم نپیچد. رکورد قبلی دو ساعت و۴۲ دقیقه در دست یک انگلیسی بود. اما رکورد من ۱ ساعت و ۵۸ دقیقه و ۴۰ ثانیه ثبت شد.
برای ثبت این رکورد چقدر تمرین کردید و این رکورد را چطور در تمرینات به مرحله اجرا رساندید؟
برای این رکورد مسافتهای ۵/۲ و ۴ کیلومتر را تمرین کردم. من یک سال در بابلسر، نوشهر و بوشهر به صورت متوالی میرفتم و برمیگشتم. وقتی بعد از همه این تمرینات متوجه شدم که میتوانم رکورد را بزنم خیالم راحت شد و اقدام کردم. وقتی میخواهم رکورد بزنم باید تمام قوا را جمع کنم تا بهترین رکورد را بزنم. شاید رقیبان من بگویند که یک خانم از ایران آمد و با این لباسهای سنگین رکورد من را زد. من خودم را باور کردم و به اینجا رسیدم. در آن سالهایی که میخواستم رکورد زدنم را شروع کنم خیلیها از لباسهای من ایراد میگرفتند و خیلی طول کشید تا لباسهای من به مرحله تایید برسد. آن زمان تاکید داشتند که حتما باید لباس شنا بپوشی. وزن لباسی که من در حین رکوردزنیهایم میپوشم هفت کیلوگرم است و وقتی آب شور به آن میخورد سنگینتر میشود. سختیهای این شرایط را تحمل کردم تا برای کشورم افتخار بیافرینم.
ثبت این رکوردها قطعا سختیهای زیادی داشت. واقعا این کار را چطور انجام دادید؟
از صفر تا ۱۰۰ این قضیه را خودم انجام میدهم. از تمرین کردن تا ثبت آیتم در سایت گینس. حتی مجوزهای مربوط به ثبت در گینس را هم خودم میگیرم. وقتی بخواهم برای ثبت رکورد و گرفتن مجوز اقدام کنم شاید دو سال طول بکشد. رقبای من وقتی میخواهند رکوردی بزنند خیالشان راحت است اما وقتی من در حال تمرین هستم در همان حالت که در آب هستم با خودم میگویم اگر از آب بیرون آمدم برای پیدا کردن حامی مالی چکار کنم و فلان مجوز را چگونه بگیرم. یادم میآید برای رکورد اخیری که زدم نیاز به یک برنامه نرمافزاری داشتم که روی ساعتم نصب کنم. این برنامه در حین شنا تعداد دفعاتی که دست من بالا میرود را ثبت میکند و بدون این برنامه نمیتوانستم رکورد بزنم. من برای پیدا کردن این نرمافزار و نصب آن روی ساعتم تمام میدان ولیعصر را پایین و بالا کردم اما پیدا نشد. بعد از اینکه موفق نشدم برنامه را پیدا کنم در همان میدان نشستم و از خستگی بالا آوردم. میخواهم بگویم سختی در راه ثبت رکورد برای گینس فقط تمرین کردن نیست، این موارد هم هست. در ضمن برای اینکه رکوردی را در گینس به صورت رسمی ثبت کنید باید ۷۵۰۰ پوند به حساب این نهاد واریز کنید اما من چون بارها رکورد زدم به من تخفیف دادهاند و باید ۵۵۰۰ پوند انگلیس بدهم. البته برای این مبلغ باید حامی مالی داشته باشم. (اوتاریان، فنایی،؛ سلیمان زاده ، تیموری. در این راه باید حمایت شوم تا راه برایم هموار شود. من سالها پیش طلاها و اتومبیلم را برای رکوردزنی فروختم. گاهی اوقات ۲۰ میلیون تومان هم پول مکمل میدهم. من از پس تمرینها و حمل قایق در آب برمیآیم اما دغدغه اصلی من مشکلاتی است که در راه ثبت رکورد دارم. تمرینات که تمام میشود با خودم میگویم حالا چه کار کنم و دنبال حل کدام مشکلم بروم؟ کسب مجوز یا پیدا کردن حامی مالی؟ به هر حال گاهی اوقات برای تمرینات شش ماه از خانه دور بودم. این شش ماه نیاز به محل اسکان دارد و تغذیه و سایر ملزومات. همه اینها هزینه میخواهد. از طرفی من اصلا نمیتوانم غذای چرب بخورم. به دلیل تمرینات سنگینی که دارم روزی سه بار باید ناهار بخورم. تمرینات من بسیار سنگین است و نیاز به دوچرخهسواری هم دارم. تمرینات دوومیدانی و شنا را هم باید بسیار انجام بدهم. همه اینها باعث میشود بدنم برای ثبت رکورد آمادهتر شود. تمام این شرایط را من باید مدیریت کنم. تمام تمرکز من باید روی تمرینات باشد اما مسائل جانبی را هم باید در نظر بگیرم. این در حالی است که رقبای من فقط دغدغه تمرین کردن دارند. به راحتی مدیتیشن میکنند و ماساژ میروند. موضوع دیگری که سر رکوردزنی آخرم قلب من را شکست و بسیار اذیتم کرد این بود که پدرم به دلیل کهولت سن نتوانست کنارم باشد. (در این لحظه احساساتی میشود و گریه میکند). من تک و تنها به بوشهر رفتم. این درد بزرگی برای من بود که این گونه رکورد را جابهجا کنم. وقتی یادش میافتم نمیتوانم احساساتم را کنترل کنم.
در این سالها دست به شکستن رکوردهای بزرگی زدید و آنها را جابهجا کردید. از این رکوردها بیشتر بگویید.
ابتدا از رکوردم در سال ۲۰۱۷ برای شما بگویم. در آن سال رکورد شنا با دست بسته را که متعلق به یک ایتالیایی به نام پائولو کاریزری بود را شکستم. من همیشه دوست دارم رکوردها را خیلی بالاتر بزنم. مثلا هدفم این نیست که رکورد نفر قبلی را ۱۰۰ متر جابهجا کنم، بلکه میخواهم دو کیلومتر اضافهتر کنم. در این زمینه خدا همیشه همراهم بوده است. اصلا من و خدا یک تیم هستیم. یک زمانهایی بهشدت با سختی مواجه شدم اما خدا همیشه نشانهها را پیش پایم میگذاشت که چکار کنم. واقعا احساس میکنم فرشتهها در کنارم هستند. من به جهان هستی عشق میورزم.
زمانی را به یاد میآوریم که رکوردشکنی شما یک دروغ بزرگ رسانهای عنوان شد. هنوز هم ذهنتان درگیر آن روزهاست؟
سالها قبل با فدراسیون و وزارت ورزش خیلی درگیر بودم. خانم اکبرآبادی (معاون امور بانوان وقت وزارت ورزش) رکورد من را دروغین خواند. او یک بار گفت که دروغی به نام الهام اصغری را باور نکنید. حتی کار را تا جایی پیش برد که گفت الهام اصغری در حال غرق شدن بوده و نجاتش دادهاند و حالا میگوید من رکورد زدهام. وقتی مانعی جلوی پای من میآید دنبال مقصر نمیگردم. همیشه دنبال راهکار هستم. خیلیها میگویند سختیهای زندگی فقط برای ماست اما به نظر من این سختی برای همه آدمها وجود دارد. زندگی اگر بالا و پایین نداشته باشد که لذت ندارد. مهم این است که انتظار ما از اطرافیان به صفر برسد و فقط به خودمان اتکا کنیم. اگر خودمان را باور کنیم به همه چیز میرسیم. یک زمانی در ویلای نوشهر پدری مینشستم، دستم را زیر چانهام میزدم و به کشتیهایی که در بندر پهلو میگرفتند نگاه میکردم و با خودم میگفتم ای کاش بتوانم تا کنار این کشتیها شنا کنم. من به خودم اعتقاد داشتم و تلاش و سختکوشی زیادی به خرج دادم. من همین جا قول میدهم رکورد دهم را هم بزنم. بعد هم بشوم رکورددار رکوردهای جهان.
الان از خانم اکبرآبادی خبر دارید؟
نه، اما قطعا اخبار مربوط به من را پیگیری میکند.
با تمام این مشکلات یک رکورد جهانی و ارزشمند ثبت کردید.
بله، من رکوردم را به مدت ۴ ساعت و ۵۹ دقیقه ثبت کردم که ۱۳ دقیقه رکورد قبلی را ارتقا داد. این را هم بگویم که ۱۰ کیلومتر از این مسیر را در حالی شنا کردم که آب شور وارد عینک شنای من شده بود.
از رکوردهای بعدی بگویید. چه برنامهای برای ثبت رکورد جدید دارید؟
چهار رکورد را شناسایی کردهام، آماده شکستن دو تا از آنها هستم. برخی از رکوردها این گونه هستند که باید حد نصاب نفر قبلی را جابهجا کنید. اما برخی دیگر از رکوردها را خود گینس طراحی کرده است. طراحیها خیلی عجیب است. به هر حال من به دو تا از این رکوردها بسیار فکر میکنم. اگر خوب حمایت میشدم تا امروز به جای چهار، ۴۰ رکورد زده بودم. منتی سر کسی نمیگذارم، عاشق این کار بودم و انجام دادم. وقتی با عشق کاری را انجام بدهیم به نتایج خوبی میرسیم. میخواهم در دو، سه سال آینده رکوردهای بیشتری بزنم اما هزینههایش را باید مدیریت کنم. بگذارید ابتدا نسبت به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنم سپس واضح میگویم رکوردهایی که قصد زدن آنها را دارم چه هستند.
شما ۴۱ سال دارید و نشان دادید که سن یک عدد است. از سویی فکر میکنم به طور جدی رکوردزنی را در ۳۵ سالگی آغاز کردید. چرا اینقدر دیر استار زدید؟
من دست تنها بودم. من فقط مدتها دنبال این بودم که چطور با گینس ارتباط برقرار کنم. از ۲۰۱۷ هم یاد گرفتم چطور این مسیر را جلو بروم. من سال ۸۷ شمسی نخستین رکورد خودم را زدم. از همان جا لقب بانوی دریا را گرفتم. همیشه دوست داشتم خلاق باشم بنابراین دنبال رکوردهای ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ متر نبودم. چیزهای خیلی بیشتر میخواستم. من سال ۸۷ رکورد ۱۲ کیلومتری آبهای آزاد را زدم. سال ۲۰۱۱ هم زبان انگلیسی من بسیار ضعیف بود. یک ماکسیما داشتم، آن را فروختم و خرج ثبت رکورد در گینس کردم. خیلی روند برای من سخت بود اما با اعتماد به نفس جلو رفتم. برای ثبت در گینس حتی به دبی رفتم و سوئیت اجاره کردم. همه اینها خیلی زمان برد. تک و تنها بودم اما برای کشورم کار کردم. من خاک پای تمام هموطنانم هستم. واقعا سن یک عدد است. من برای رسیدن به هدفم ساعت شش صبح بیدارم میشدم. گاهی ساعت چهار صبح از پشت پنجره به دریا نگاه میکردم تا هوا روشن شود و من سریع برای تمرینات به داخل آب بروم.
ورزشهای دیگری را هم انجام میدهید؟
از ۵ سالگی شنا میکنم. ۱۸ سالگی هم مربی شنا و نجات غریق بودم. تدریسهای زیادی در زمینه ورزش انجام دادهام. ورزشهای آبی تخصص من است اما برای موفقیت در این زمینه ورزشهای هوازی مانند دوچرخهسواری هم لازم است. لازمه رکورد زدن، داشتن پاهایی قوی است. دمبل بسیار میزنم و گاهی اوقات صعود به قله هم دارم.
الگوی خاصی هم دارید؟
خیر، من خودم عاشق کارهای خلاقانه هستم. همه کارهای مربوط به رکوردشکنی حتی طراحی لباسم را هم خودم انجام دادم.
تا به حال شده در حین رکوردزنی در اوج خستگی ناامید شوید؟
خیر. اما در سومین رکوردی که زدم یک کتفم را باید میبستم. میزان ضربان قلبم بالا بود. اگر عوامل سینمایی آنجا نبودند قطعا انصراف میدادم. البته اگر هم شدیدا ناامید شدم به دلیل مسائل حاشیهای مانند پرداخت هزینهها بوده است.
تا به حال به مهاجرت از ایران فکر کردهاید؟
خیر. من به خاطر خانواده و مردم این کار را نمیکنم. هزار بار میتوانستم این کار را بکنم و پیشنهادهای زیادی هم داشتم. من ایرانی هستم. رکوردی که میزنم باید به نام ایران ثبت شود نه جای دیگری. لوکیشن در گینس جزو امتیازات هر کشوری محسوب میشود. من این مکان را تغییر نمیدهم.
گویا در فضای مجازی هم خیلی فعالیت دارید.
من یک ادمین دارم ولی سعی میکنم خودم روی پیج کنترل داشته باشم. دوست دارم تجاربی را که در ورزش دارم در فضای مجازی در اختیار دیگران قرار بدهم.
بیتوجهی فدراسیون شنا
در مراکزی مانند مرکز نگهداری از کودکان مبتلا به سندرم داون یا آسایشگاه کهریزک فعالیتهایی داشتیم. زمانی که رکوردم در گینس ثبت شد این مراکز برای من لوح تقدیر فرستادند اما فدراسیون شنا، آکادمی ملی المپیک و وزارت ورزش حتی همین لوح تقدیر را هم ندادند. مگر برایشان خرج داشت؟ من برای کشور خودم افتخارآفرینی کردم و توقع خودم را از دیگران به صفر رساندم. الان فدراسیون شنا هیچ کاری با من ندارد. حداقل رکورد من را میتوانستند به عنوان خبر در سایتهایشان کار کنند اما این کار را نکردند.
فرآیند ثبت در گینس
مسائل زیادی را باید توضیح بدهم. مثلا سر همین رکورد اخیرم به من تاکید کردند که جهت حرکت قایق حتما باید خلاف جهت آب باشد وگرنه رکورد ثبت نمیشود. از سویی گینس خودش در سایت خودش اعلام میکند چه رکوردهایی موجود است. قبل از اینکه رکورد را انتخاب کنید باید ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار واریز کنید تا شرایط زدن رکورد را به شما بگویند. مثلا اینکه میگویند برای این رکورد باید دستت بسته باشد یا اینکه قایق چگونه باشد. شرایط را اعلام میکنند و نه کمتر و بیشتر شما باید همان را اجرا کنید. یا اینکه مثلا میگویند فلان رکورد باید در آب شیرین ثبت شود. برای یکی از رکوردها باید از سازمان بنادر نامه میگرفتم و در رابطه با شرایط جزرومد به گینس اطلاعرسانی میکردم. همین شد که تبدیل به کارمند سازمان بنادر شدم. دو هفته در رفت و آمد بودم و بالاخره به من یک نامه دادند. در همین رکورد اخیرم پسری به نام رادین رمضانی حضور داشت که به شما ماجرایش را گفتم. پدرش به من بسیار تاکید کرد مبادا قایق چپ کند. سر این رکورد آخری واقعا استرس داشتم اما در نهایت شد، آن هم در حالی که از کیلومتر سوم به بعد پاهایم گرفته بود و فقط با دستانم جلو میرفتم. وقتی رکورد را زدم گینس از من کلیپی درست کرد و سایتهای مختلفی در جهان این خبر را پوشش دادند که چگونه یک خانم ایرانی رکورد را زده است.
زندگی در قاب دوربین
یک مستند از زندگی من به کارگردانی طهورا ابوالقاسمی ساخته شده است. فیلم دیگری هم ساخته شد به نام اورکا که اسم شخصیت اصلی آن الهام اصغری است و از روی زندگی من ساخته شد. عوامل سینمایی همان مستند تا چابهار با من آمدند. این رکوردی بود که من دو بار تکرار کردم. باید از یک جزیره به جزیره دیگر میرفتیم. این رکورد برای من خیلی چالشبرانگیز بود. زمانی که کار را شروع کردم تا کیلومتر هفت مشکلی نداشتم و عالی پیش رفتم. کار سخت و سنگینی بود. یک دفعه به جایی رسیدم که کشتیها پهلو گرفته بودند. آنجا بویهگذاری(علامتگذاری شناور بر روی آب) نشده بود. دفعه اول که برای رکورد اقدام کردم به دلیل همین مشکل در کانال گیر کردم این در حالی است که عوامل سینمایی هم آنجا حضور داشتند و من حداقل باید به خاطر آنها این رکورد را تکمیل میکردم. باید این مسیر را طی میکردم و رکورد نفر قبلی را که بلغارستانی بود میشکستم. به هر حال رکوردزنی در چابهار خیلی برای من سخت بود، چون آبهای خلیج فارس، اقیانوس هند و دریای عمان همه به آنجا میریزد و آب خیلی سنگین است ضمن اینکه در مسیر کشتیها بویهگذاری نکرده بودند. من با کتف بسته در همان مسیر کشتیها گیر کردم. بعد از شکست در ثبت رکورد برای بار اول، مجددا اقدام کردم.