از همان روزهایی که با پیراهن ایرانجوان بوشهر مدافعان لیگ یک را به هم میریخت، تردیدی نبود که مهدی قایدی در آینده به یکی از ستارگان فوتبال ایران تبدیل میشود. انتقال به استقلال در ابتدا خیلی خوب پیش نرفت، ولی استراماچونی راه بازی گرفتن از او را پیدا کرد و مهاجم ریزنقش بوشهری با شیخ دیاباته زوج ویرانگری ساختند. قایدی در آن فصل با ۱۰ گل و ۸ پاس گل آمار فوقالعادهای ثبت کرد.
مهاجم بوشهری بعد از آن به یکی از ستارگان لیگ برتر تبدیل شد؛ بازیکنی که تماشای فرارها، دریبلها و گلهایش برای تماشاگران تیمهای دیگر هم جذاب بود. مهاجم خوشتکنیکی که خاطرات بازیکنان دهه ۶۰ و ۷۰ را زنده میکرد. سالهاست که فوتبال ایران از بازیکنان تکنیکی خالی شده، آنها که به قول مربیان بلدند یک در مقابل یک را بردارند. قایدی یکی از همانهاست؛ استاد دریبل در فضاهای کوچک، تغییر جهتهای ناگهانی و فرارهای سریع که برای هر مربی یک اسلحه مرگبار محسوب میشود.
هر چند دوران مربیگری استراماچونی کوتاه بود، ولی همان چند ماه کافی بود تا قایدی موقعیتش را در استقلال و فوتبال ایران تثبیت کند. او در لیگ قهرمانان هم نمایش فوقالعادهای داشت و برای اولین بار آسیاییها با هنرش آشنا شدند. استقلال لیگ بیستم را با فکری شروع کرد و اوضاع در هفتههای اول خوب پیش نرفت، با این حال قایدی در آن فصل ۶ گل و ۷ پاس داشت.
بعد از دو فصل خیلی خوب در لیگ برتر، پیشنهادات خارجی برای قایدی از راه رسید. استقلال برای جبران بدهیهایش، بخصوص دستمزد عقبافتاده مربی ایتالیایی چارهای جز فروش ستارهاش نداشت. پیشنهاد شبابالاهلی برای آنها وسوسهبرانگیز بود، ولی استقلال نمیدانست که با این انتقال عجولانه چه سرنوشتی در انتظار ستاره لیگ است.
نیمکتنشینی و حسرت
تصور میشد که لیگ امارات سکوی پرتابی برای قایدی باشد و او بتواند در آن سوی خلیج فارس هم بدرخشد، ولی اوضاع بعد از این انتقال برایش خوب پیش نرفته.
ژاردیم، مربی پرتغالی شبابالاهلی علاقهای به سبک بازی قایدی نداشت و دقایق بازیاش محدود شد. آن فصل برای ستاره ایرانی بیشتر به نیمکتنشینی و حسرت گذشت. همزمان با آن روزها استقلال با مجیدی در اوج بود و توانست به یک قهرمانی بدون شکست در لیگ برسد. دیگر خبری از دریبلهای دیدنی قایدی نبود، ولی استقلال با سرعت حسینزاده و یامگا رقبا را یکی بعد از دیگری تسلیم میکرد تا جای خالی ستاره بوشهری چندان احساس نشود.
بازگشت بینتیجه
در شروع لیگ بیست و دوم، ساپینتو جانشین مجیدی شد و استقلال برای برآورده کردن خواستههای مربی پرتغالی حاضر شد رقم بالایی را برای انتقال قرضی قایدی بپردازد. استقلال برای قرارداد پنج ساله قایدی به شبابالاهلی ۸/۱ میلیون دلار دریافت کرده بود، ولی برای انتقال قرضی یک ساله ۲/۱ میلیون دلار به حساب باشگاه اماراتی واریز کرد.
مدتی طول کشید تا قایدی روی فرم بیاید، ولی با گذشت زمان به ستاره تیم ساپینتو تبدیل شد و فصل را با ۱۲ گل و ۸ پاس گل به پایان رساند. این بار هم خبری از قهرمانی نبود و تلختر اینکه مجبور شد دوباره استقلال را ترک کند.
ادامه بلاتکلیفی
او دوباره به امارات برگشته، ولی در اردوی اروپایی شبابالاهلی غایب است. مارکو نیکولیچ، سرمربی صرب این تیم برای سهمیه بازیکنان خارجیاش نفرات دیگری را مدنظر دارد و قایدی باید منتظر یک انتقال قرضی دیگر باشد. از طرفی باشگاه اماراتی به خاطر بدقولیهای استقلال حاضر نیست اجازه بازگشت قایدی به تیم سابقش را دوباره صادر کند و احتمالاً او به یکی از تیمهای اماراتی منتقل خواهد شد. البته وضعیت مالی استقلال هم اجازه نمیدهد که یک بار دیگر تن به چنین انتقال گرانی بدهد.
قایدی در سالهای گذشته بین تهران و دبی سرگردان بوده؛ نه لذت قهرمانی لیگ برتر را با استقلال تجربه کرد، نه با انتقال به لیگ امارات جایگاه حرفهایاش را ارتقا داد. هنوز سه سال دیگر از این قرارداد ویرانگر باقی مانده و قایدی باید این سالها را با انتقال قرضی به تیمهای مختلف پشت سر بگذارد. یکی از استعدادهای کمنظیر سالهای اخیر فوتبال ایران قربانی یک تصمیم و انتخاب اشتباه شده و بهترین سالهای فوتبالش با این بلاتکلیفی سپری میشود.