انسیه شاهحسینی، نویسنده و کارگردان سینما این روزها در تدارک ساخت فیلم تازهاش «دست ناپیدا» است و بهزودی و پس از سپری شدن مرحله پیشتولید، پنجمین فیلمش را جلوی دوربین خواهد برد. این فیلمساز که سابقه حضور در جبهههای جنگ تحمیلی را هم دارد و اعتقاد و تعلق خاطرش به موضوعات دفاعمقدس و انقلابی مشهود و مسبوق به سابقه است، در «دست ناپیدا» باز هم روایتی از این جنس خواهد داشت و قصهای مرتبط با دوران جنگ را به تصویر میکشد.
روایت یک خبرنگار زن
شببخیر فرمانده، محصول سال۱۳۸۴ تحسینشدهترین فیلم انسیه شاهحسینی است که جوایزی چون جایزه ویژه کلیسای کاتولیک به خاطر نگاه انسانی، تقدیر در جشنواره فیلم کارلووی واری در کشور جمهوری چک، جایزه ویژه به عنوان بزرگترین جایزه از جشنواره سینما توت، تحسین ویژه و تقدیر از جشنواره فوکوئوکای ژاپن، جایزه بازیگر زن از جشنواره اوراسیا در قزاقستان، جایزه ویژه تماشاگران از جشنواره وزول فرانسه، جایزه بهترین فیلم آسیایی از جشنواره نگاه پرندگان در انگلستان و کسب لوح تقدیر و ۱۰سکه بهار آزادی در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر را به دست آورد.
دومین فیلم سینمایی شاهحسینی به عنوان کارگردان، قصه یک خبرنگار جنگی با بازی لادن مستوفی را روایت میکند که در هنگام عملیات از بقیه جدا میافتد و راه را گم میکند. عدم شناخت او از منطقه و وضعیت بد جوی او را با مشکلات و شرایط خاصی روبهرو میکند. شاهحسینی یک بار در مصاحبهای اشاره کرد شببخیر فرمانده قصه زندگی خودش بود.
لادن مستوفی با کلاه جنگی، چفیه، کاپشن نظامی، دوربین و کولهپشتی، شکل و شمایل نمادینی پیدا میکند که در سینمای جنگی ما کمنظیر است. مصائب و مشکلات ابتدایی او برای اخفای هویتش در دل جنگ با دیالوگ «هیچکس نمیدونه من برای چی اینجام» آرام آرام جایش را به خطرات و چالشهای دیگر میدهد. شببخیر فرمانده بهخوبی نقش موثر زنان در جبهه را نشان میدهد و ضمن ارجاع و ادای دین به زنان مبارز و مقاوم واقعی و تاباندن نور بیشتری به این بانوان، مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند. همانطور که نخلستانها و آب و جنوب و جنگ، به لحاظ بصری و نمادین اشاراتی نینوایی دارند، به لحاظ مفهومی هم شاهحسینی از معادلسازی غافل نیست. مهمترین وجه اشتراک فیلم با کربلا، حرفه زن است و خبرنگار بودن او برای حضور در میدان جنگ و مشاهده دقیق جنایات دشمن و سپاه شر، متاثر از رسالت حضرتزینب(س) در کربلا و پس از واقعه عاشوراست. حضرت زینب(س) همآنقدر که یاور برادرش اباعبدا… و یاران و عزیزانش برای حضور در میدان جنگ و نبرد بود، پس از شهادت شهدا با احیای اخبار کربلا نقش مهمی در زندهنگهداشتن این واقعه، رسوایی دستگاه بنیامیه و ترویج و تکثیر فرهنگ عاشورایی و حسینی داشت. او خبرنگار واقعه کربلا بود و درسی که خبرنگاران باید برای بیان حقایق و افشاگری علیه ظلم و بیعدالتی بگیرند، پای مکتب حضرتزینب(س) ممکن خواهد بود. نقش خبرنگار در «شببخیر فرمانده» هم با تاسی از الگوی حضرت زینب(س)، خودش را به جبهههای جنگ حق علیه باطل میرساند و ضمن تاثیرپذیری از مردان رزمنده، خود به رزمندهای جهت ثبت آنچه دیده تبدیل میشود و سهمی در انتقال این روایتها به نسلهای آینده دارد. نشانههای عاشورایی دیگر هم در فیلم قابل ردیابی و مشاهده است. خبرنگار از «ایستگاه حسینیه» رد میشود و برای کمک به زخمیها و مجروحان به «بیمارستان صحرایی حضرتزینب(س)» میرسد. او که با حضور در فضای جنگی، زخم کوچکی روی بازو برداشته و برای درمان آن تلاش میکند با دیدن پیکر شهدا و جوانانی درخونغلتیده، به جایی میرسد که درنهایت آن زخم را کوچک و بیاهمیت میداند و ذوب در فضای بزرگتری میشود و به قول رزمندهای که نقشش را محمد مختاری بازی میکند، بوی شهدا را میگیرد. وقتی خبرنگار در پایان، چفیه مشکی رزمنده زخمی را از روی زمین و از کنار خون ریختهشده برمیدارد و بر گردن میاندازد، ضمن ادامهدادن راه مجروحان و شهدا برای مقابله و دفاع، هویت مستقل و موثر زنان در جبهه و پشت جبهه را هم نمایندگی میکند.
نکته قابل اشاره دیگر درباره شببخیر فرمانده اینکه سکانسی در فیلم است که به نظر حالا به کار شاهحسینی برای یک روایت سینمایی کامل و تازهای تبدیل شده. بهجز زنی عرب که کنار یک تانک نان میپزد که ظاهرا برای ارسال به جبههها و برای رزمندههاست، زنان دیگری در رودخانه مشغول شستوشوی لباسهای خونین شهدا و مجروحان جنگ هستند.
نشانههای دیگر کارنامه شاهحسینی
انسیه شاهحسینی حتی در دوران فیلمنامهنویسی هم خط و ربطی با جنگ و دفاعمقدس داشت. در فیلمنامه «اوینار» به قلم او و به کارگردانی شهرام اسدی که برنده دیپلم افتخار از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال۱۳۷۰ هم شد، به بمباران شیمیایی بعثیهای عراق اشاره میشود و این فاجعه روایتی متفاوت پیدا میکند. شاهحسینی حتی در فیلم «دلنمک» ساخته امیر قویدل هم که در فضای متفاوتی میگذرد، به مباحثی چون حقطلبی و ظلمستیزی بیاعتنا نیست. به این ترتیب هر دو فیلمنامهای که به قلم شاهحسینی و از سوی کارگردانان دیگر تبدیل به فیلم شد، در ریشهیابی دقیقتر و لایههای زیرینتر، ارجاعاتی به مفاهیم عاشورایی و فرهنگ حسینی و زینبی هم خودی نشان میدهد.اگر از فیلم عاشقانهای چون غروب شد بیا به عنوان نخستین فیلم شاهحسینی بگذریم که البته آن هم با بازی لادن مستوفی در نقش هاجر، محوریتی زنانه دارد و قصه افرادی را روایت میکند که به سادگی زیر بار مشکلات روزگار شانه تسلیم خم نمیکنند، فیلمهای دیگر این فیلمساز همچون پنالتی و زیباتر از زندگی هم ردی جدی از جنگ تحمیلی و دوران دفاعمقدس دارد. پنالتی البته روایتی در بستر و با پیشزمینه جنگ است و در نگاهی اجتماعی، سیاسی و انتقادی قصه گروهی از جنگزدگان آبادانی را به تصویر میکشد که با گذشت سالها از پایان جنگ در یک پالایشگاه متروکه زندگی میکنند اما زیباتر از زندگی مستقیم به دل جنگ میرود و بخشی از داستان زندگی و فرماندهی شهید سیدحسین علمالهدی با بازی حامد کمیلی را روایت میکند. با وجود روایت مردانه، شاهحسینی اینجا هم از حضور بارز زنان و دختران در جنگ و متن و حاشیه آن غافل نیست. او بهعنوان یک فیلمساز زن دغدغهمند، خود مصداق عینی آخرین دیالوگ فیلم از زبان شهید علمالهدی است: «ما باید به تکلیفمون عمل کنیم، بدون چشمداشت به نتیجه» عاشورایی، کربلایی، حسینی و زینبی نیست؟
فیلمی با ۳۵۰بازیگر زن خوزستانی
انسیه شاهحسینی، نویسنده و کارگردان «دست ناپیدا» روز گذشته در تازهترین خبر از این فیلم سینمایی از حضور ۳۵۰بازیگر زن خوزستانی در این فیلم خبر داد و گفت: در مرحله پیش تولید هستیم و انشاا… در همین ماه فیلمبرداری آغاز خواهد شد. عمده بازیگرانی که در دست ناپیدا ایفای نقش میکنند خوزستانی هستند و بجز چند بازیگر محدود مرد، مابقی زنان خوزستانی هستند که در آن ایفای نقش میکنند.او در این خصوص به ایرنا گفت: در این فیلم بازیگران به این دلیل از بین زنان خوزستانی انتخاب شدهاند که قرار است در واقع نقش خود را بازی کنند. پس از طی مراحل پیشتولید، کار فیلمبرداری دست ناپیدا آغاز میشود. دست ناپیدا در خوزستان و شهر اهواز در حاشیه رودخانه کارون فیلمبرداری خواهد شد.
شاه حسینی قبلا در مصاحبهای گفته بود: در دست ناپیدا همراه ۲۰۰نفر از زنان جنوب و برخی از بازیگران به رودخانه کارون میزنیم و لباس میشوییم. این فیلم، اثری جذاب و روایت زندگی زنانی است که زمان جنگ در کارون لباس میشستند. نمونهاش کتاب حوض خون است اما این فیلم ربط زیادی به آن اثر ندارد. محور همان است و زندگی زنانی را به تصویر میکشد که به کارون میزنند. این فیلم روایتگر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین روی دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و آنها را به جبهه میفرستد. شاه حسینی همیشه تاکید دارد که دفاعمقدس مسأله شخصی اوست. او در آن مصاحبه تاکید کرده در در شرایط آن سالهای جنگ چیزهایی دیدم و انسانهایی را شاهد بودم که پشت خاکریزها به پیغمبری رسیده بودند. آنچه دیدهام را باید بازگو کنم و اگر آن اتفاقات و انسانها و شرایط سالهای دفاعمقدس را به تصویر نکشم گناه کردهام.