حسن آخوندپور، کارگردان سریال محرمی شبکه سه در گفتوگو با خراسان، از چگونگی تولید این مجموعه با محدودیت مالی ،نحوه انتخاب بازیگران و غیر قابل مقایسه بودن آن با سریال داوود میرباقری می گوید
چه دلایلی باعث شد تولید سریال «عشق کوفی» را برعهده بگیرید؟
مهمترین دلیلش، قصه و موضوع تاریخی آن، پرداختن به دوران زیست و حیات امام حسین(ع) بود که بسیار جذاب بود و همیشه دوست داشتم درباره آن کار کنم. مسئله بعدی هم ژانر سریال بود، تا به حال ژانر تاریخی کار نکرده بودم و غالبا کارگردانها علاقه مند هستند در ژانرها و فضاهای مختلف کار کنند.
با توجه به حساسیتهایی که درباره آثار مرتبط با عاشورا وجود دارد، این موضوع نگرانی خاصی برای شما ایجاد نکرد؟
همیشه در این کارها دو مورد حساسیت وجود داشته، یکی حساسیت بر محتوا و فیلم نامه و دیگری حساسیت فنی و مربوط به ساختار است. خیالم از بابت محتوا راحت بود، چون یک گروه نویسنده پای کار بود که هم تجربه کار تاریخی داشتند و هم کار مذهبی. آثار قبلیشان را دیده بودم و به شدت به کارشان ایمان داشتم. قصه این سریال چندینبار نگارش شده و کارهای تحقیق و پژوهش و نگارش آن چند سال طول کشیده بود، من ۴ یا ۵ سال قبل هم یک نسخه از فیلم نامه را خوانده بودم. حجتالاسلام حامد کاشانی هم به عنوان ناظر محتوایی در پروژه حضور داشتند و از این نظر نگرانی نداشتم. یک سری نگرانیها هم فنی، ساختاری و هنری است که چون به عنوان کارگردان میدانستم از پس کار برمیآیم، نگران نبودم. از طرفی هم تهیهکنندهای داشتیم که ایشان (سعید سعدی) باتجربه و پُرآوازه است، به همین دلایل برای شروع کار نگرانی و استرس نداشتم.
در مسیر تولید این سریال با مشکل یا موانع خاصی مواجه شدید؟
خدا را صد هزار مرتبه شکر این سریال جزو معدود پروژههایی بود که بدون دغدغه کار کردیم. همیشه یک سری محدودیتها مانند محدودیتهای مالی، آکسسواری و صحنهای وجود دارد، اما این محدودیتها باعث نشد که با چالش مواجه شویم. با این که سال گذشته، شرایط سیاسی – اجتماعی مملکت مناسب نبود، اما خدا را شکر گروه توانستند پیش بروند. به صورت کلی کارهای تاریخی مذهبی یا حتی غیرمذهبی، یک سری سختیها و فرسودگیهای خاص خودش را دارد که شاید آثار دیگر نداشته باشند مانند خاک خوردنها، گرما، لباسها و گریمهای سنگین و پرحجم، اما این که چالش خاصی پیش بیاید و مانع کار ما شود، خدا را شکر این اتفاق نیفتاد.
برای تحقیق درباره بخش تاریخی و واقعی قصه، چقدر زمان صرف شد؟
همان طور که گفتم این پروژه چندینبار با نسخههای مختلف سینمایی و سریال نوشته شده بود، چندین نویسنده و گروه پژوهشی هم سر کار بودند، در نهایت از قلم دوستان نویسنده خروجی گرفته شد. درباره مسئله محتوایی هم آقای کاشانی به شدت در این حوزهها به ویژه مردم شناسی کوفه، آگاهی کامل دارند. از یک بابت هم شاید نسبت به کارهای مشابه، نیاز کمتری به پژوهش داشتیم، نه این که پژوهش نکرده باشیم. ما به زندگی شخصیتهای واقعی در قالب سریال نپرداختیم که پژوهشی درباره آن شخصیتها داشته باشیم، شخصیتها همه تخیلی هستند به همین دلیل میتوانند هر سرگذشتی در سریال داشته باشند. پژوهشی که انجام شده، در ارتباط با حال و هوای کوفه، مردم، دغدغههایشان، سبک زندگی و خواستههای سیاسی – اجتماعیشان بوده است.
ملاکتان برای انتخاب بازیگران اصلی چه بود و چطور شد که آقای سعید شریف و خانم قربانی را انتخاب کردید؟
عوامل زیادی وجود دارد که آدم به انتخاب یک سری بازیگر و گروه میرسد، اما درباره آقای شریف و خانم قربانی و حتی بقیه بازیگران، معمولا زمانی که فیلم نامه را میخوانم و از لحاظ فنی به فیلم نامه مسلط میشوم، بازیگران را به صورت حسی، بر اساس احساسی که از فیلمنامه گرفتم و برداشتی که از آن داشتم، انتخاب میکنم. بعد از این که آقای شریف و خانم قربانی را دیدم، به صورت قطعی احساسم این بود که همین دو نفر هستند و میتوانند از پس کار بربیایند، امیدوار هستم تا انتها خوب پیش بروند و مخاطب از بازیشان لذت ببرد.
یعنی بازی آنها را دیده بودید؟
بله، سکانسی از بازی آقای شریف در سریال «یاغی» دیده بودم و گفتم میخواهم ایشان را ببینم و بعد از این که ایشان را دیدم، در دورخوانیها و مراحل دیگر هم متوجه شدم که مناسب هستند. خانم قربانی هم همین طور، چند بازی از ایشان دیده بودم و پس از دیدار با ایشان، در جلسات دورخوانی به این نتیجه رسیدیم که خود جنس کار هستند.
خانم قربانی برای عدهای از مخاطبان چهره آشنایی هستند، اما هنگام انتخاب بازیگران به انتخاب چهرههای مشهورتر نیز فکر کردید یا عمدا قصد داشتید سراغ چهرههایی بروید که مردم کمتر آنها را دیدهاند؟
استفاده از بازیگران شناختهشده یا غیرچهره، هر دو انتخاب میتواند فرصت و تهدیدهای خاص خودش را داشته باشد، مهم «درست» انتخاب کردن است. همان طور که گفتم، زمانی که حسی انتخاب میکنم، دیگر خیلی به دنبال متعادل کردن چیزی، یا این که بازیگر چقدر چهره است و مردم او را میشناسند یا نه نیستم. شاید این بیشتر در حیطه کار تهیهکننده باشد، در مجموع وقتی میبیند چند کاراکتر انتخاب شدشاید پیشنهادی داشته باشد، ولی این که در ابتدا تصمیم بگیریم این تعداد نفرات چهره باشند و بقیه نباشند، خیر این طور نبود.
ترکیب بازیگران «عشق کوفی» ترکیب متفاوت و خوبی است، بقیه بازیگران هم به همان شیوه حسی انتخاب کردید؟
بله، کلا شیوه انتخاب بازیگر من این طور است، اما این که میگویید «متفاوت»، برای من هم جذاب است. اگر نگاه کنید، فیلمنامه هم نسبت به آثار مشابهی که در حوزه کارهای تاریخی – مذهبی داشتیم، تقریبا متفاوت است. از فیلم نامه گرفته تا دکوپاژ در کارگردانی صحنه، آن فضایی که صحنه میخواهد به مخاطب ارائه بدهد، در تمام اینها سعی کردیم تفاوت وجود داشته باشد، حالا این که چقدر توانمند بودیم بحث دیگری است، اما از همان ابتدا سعی کردیم این تفاوت را داشته باشیم. یک بخش از کار هم انتخاب بازیگر است، به همین دلیل بازی متفاوتتری میبینیم.
با وجود تفاوتهای مهم «مختارنامه» و «عشق کوفی»، اما چون در این سالها سریال تاریخی عاشورایی تولید نشده بود، این دو اثر با یکدیگر مقایسه میشوند، نظرتان درباره این مقایسه چیست؟
اگر این مقایسه را مخاطب انجام بدهد هیچ اشکالی ندارد، چون او پس پرده و جزئیات کار را نمیداند. چندین سال است که «مختارنامه» را دیده، حالا دارد کار دیگری میبیند، او میتواند مقایسه کند و در این مقایسه یک سری وجه اشتراک پیدا کند یا بگوید که هیچ اشتراکی با هم ندارند، اما اگر اهل فن، دوستان رسانهای و منتقد این مقایسه را انجام بدهند، این دو اثر خیلی با یکدیگر قابل مقایسه نیستند، از قصه گرفته تا مهمترین بخش کار که بودجه است. بودجههای چند ۱۰ میلیاردی کجا، بودجههای ۱۵، ۱۰ میلیاردی کجا! یعنی شاید چند برابر تفاوت بودجه داشته باشد، از این بابت اصلا قابل قیاس نیستند. سریال فاخر «مختارنامه» ۱۵ سال است که دیده میشود، شاید ۵۰ سال دیگر هم دیده شود، چون کار بینظیری است، بسیار اصولی ساخته شده و مخاطب هم لذت میبرد. «عشق کوفی» هم کار دیگری است با یک فضای دیگر و کاراکترهای تخیلی.
هزینه تولید «عشق کوفی» چقدر بود؟
رقم تولید شاید برای خود من هم خیلی دقیق نباشد، چون در حیطه تهیهکننده است. تقریبا شبیه بقیه سریالهای تلویزیون بود، شاید کمی بیشتر به دلیل هزینه لباس و دکور، اما اصلا شبیه کارهای تاریخی گذشته نیست که به آنها الف ویژه میگویند، بودجههای آن چنانی دارند و این قدر بودجه میگیرند تا تمام شوند. «عشق کوفی» بودجه و زمان تولید مشخصی داشت، شبیه بقیه سریالها بود، حالا کمی پیچیدگیهای لباس و دکور آن ویژهتر بود وگرنه کار بودجه زیادی نداشت.
به نظر شما چرا در سینما و تلویزیون، آثار عاشورایی کمی تولید شده است؟
یک پیشفرض ذهنی برای ساخت این آثار وجود دارد که شاید تا چند سال قبل درست بود، اما به نظرم اگر سفارشدهندگان، تهیهکنندگان و کارگردانها این پیشفرضها را کنار بگذارند، دیگر تولید این آثار کار سخت و نشدنی نیست. اگر آن ذهنیت قبلی را داشته باشی که کارهای تاریخی آدم را فرسوده میکند، زمانش طولانی، هزینههایش سنگین است و با همان پیش فرضهای قدیمی همه چیز را بزرگ ببینی، باز هم نشدنی است و خیلیها اصلا سراغش نمیروند. چه بسا تهیهکننده و کارگردانها به دلیل همین مصیبتها سراغ ساخت این آثار نرفتند، اما اگر یک تیم جوان پای کار باشد، خیلی کار را برای خودش سنگین نکند، سخت نبیند، بتواند از امکانات و تجهیزات بهروز سینما استفاده کند و بیشتر به فکر شدنها باشد تا نشدنها، شاید بشود سالی یکبار از این آثار ساخت.