اهالی سینما وعلاقه مندان این حوزه میثم هاشمی طبا را با کارگردانی فیلمهای«نفس های آرام» و«کوزوو» به خاطرمی آورند. مهندس معماری که هم زمان با دنبال کردن علاقه اش در سینما، نگارش چندین کتاب را در کارنامه اش دارد و این روزها در تدارک چاپ تازه ترین اثرش«شاهزاده» است.
او درباره پیشینه نویسندگی خود وعلاقه مندی اش به این حوزه گفت:« نویسندگی را از دوران دانشجویی آغاز کردم. زمانی که تازه وارد مقطع کارشناسی ارشد معماری شده بودم. جهانی پر از رنگ و نور و هندسه. در آن دوران با نوشتن فیلمنامه های سینمایی شروع کردم و همزمان، نگاهی هم به شعر داشتم و اشعاری در قالب “شعر نو” سرودم. اولین اثری که به صورت رسمی از من منتشر شد، مجموعه شعری بود به نام «آرام و سرد» در سال ۱۳۹۵. در همان سال ها، با همراهی دوست و استاد عزیزم مهندس محمدعلی نجفی، نگارش نخستین رمان ام را آغاز کردم به نام “خواب شیرین فرهاد” که در سال ۱۳۹۸ منتشر شد. داستانی تاریخی و عاشقانه که اقتباسی آزاد بود از منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی. درآن کتاب، علاوه بر روایت عشق شیرین و فرهاد، نگاهی هم به تحولات اجتماعی آن دوران (دوران ساسانی) داشتم و حضور برخی از شخصیت های اساطیری مانند انوشیروان دادگر ، بزرگمهر حکیم، بهرام چوبینه و… را هم در آن داستان، روایت کردم. استقبال خوبی از آن کتاب شد و در کمتر از یک هفته، به چاپ دوم رسید و الان هم به چاپ سوم رسیده. »
او ادامه داد:«سومین کتابم، روایتی از زندگی امام هفتم شیعیان، حضرت موسی بن جعفر(ع) بود. برهه ای بسیار حساس در تاریخ. داستانی تاریخی با نگاهی متفاوت به زندگی آن حضرت. حدودا یک سال، صرف شد جهت تحقیق و جمع آوری اطلاعات مستند و بعد از آن، یک سال هم صرف نگارش آن شد و نهایتا “گذرگاه بهشت” در اواخر سال ۱۳۹۹ منتشر شد. استقبال خوبی هم از آن کتاب شده و الان به چاپ دوم رسیده.»
هاشمی طبا در بخش دیگری از صحبت هایش گفت:« بعد از آن بطور موازی، نگارش چهار کتاب دیگر را آغاز کردم به نام های : “سرزمین نادر” روایتی از زندگی نادرشاه افشار، “معماران خموش” نگاهی به آثار معماری کهن ایران، “سنگفرش اسلام” تاثیر اسلام بر معماری و “موج بی ساحل” مجموعه اشعار سپید. نگارش این کتاب ها تقریبا تمام شده و آماده به ویراستاری است.»
او درباره نگارش کتاب “شاهزاده” و محتوای آن توضیح داد:« اوایل سال ۱۴٠٠، نگارش این اثر تاریخی را آغاز کردم و حدودا دو سال زمان برد. این کتاب، روایتی تلخ و عاشقانه از نخستین روزهای حمله قوم مغول به ایران است. داستان، از سقوط شهر نیشابور در سال ۶۱۸ هجری قمری آغاز می شود و تا بیست سال بعد از آن را روایت می کند. دراین کتاب، درد و رنج مردمان مظلوم سرزمینم را به تصویر کشیده ام. داستان هجوم قومی مهجور به سرزمینی که مهد فرهنگ و هنر بود و ناجوانمردانه در آتش قوم تاتار، سوخت. اعتراف می کنم که اگر معمار نبودم، هیچ وقت نمی توانستم این کتاب را بنویسم. ما برای مراجعه به تاریخ، معمولا رجوع می کنیم به منابعی که از مورخین پیشین، جا مانده. ولی من برای روایت این اثر، جدای از اطلاعات شخصی و بهره مندی از کتب تاریخی، بیشتر از منابع معماری بهره بردم. حضور مستمر در بناهای جامانده از تاریخ، این فرصت را برای من مهیا کرد تا داستانم را برای خواننده، باورپذیر و قابل تصور روایت کنم. بطور مثال، ساعت ها و روزها در ویرانه های قلعه ای قدم میزدم. از دالان ها می گذشتم، در سردابه های نمور می نشستم و پای در اندرون حاکمی میگذاشتم که سالها قبل در آنجا می زیسته. در کنار دهانه (پنجره) آن اطاق می ایستادم و از دید حاکم، به بیرون نگاه می کردم. برج و باروی شهر را می دیدم، خانه های رعیت، زمین های کشاورزی و مهاجمانی محبوس در آنسوی دروازه… سپس هرآنچه دیده بودم با کمی تخیل می آمیختم و بر روی کاغذ می آوردم.در نگارش این کتاب، به وقایع مستند تاریخی، پایبند بودم و تنها در روایت های فرعی، از تخیلم بهره بردم. مانند تنه درختی که تنها به آن، شاخ و برگ بخشیدم و به جرات می توانم بگویم صداقتی که در روایت این کتاب داشته ام، از تاریخی که فاتحان نوشته اند، بیشتر بوده است. در نگارش این کتاب، شخصیتی خلق نکردم، مگر آنکه نخست خودم آن شخصیت را باور کرده باشم. هرچه در این کتاب نوشته ام، حال دل بوده و برآمده از جانم. با غم قصه ام، گریسته ام و با عاشقانه اش، دلم لرزیده. من، زیبایی عشق را در سیاهی آن دوران، به تصویر کشیدم.»
هاشمی طبا درباره زمان کتاب نیز گفت:« مجوز کتاب، اخیرا صادر شده و به تازگی به زیر چاپ رفته. انشاالله در اواخر شهریورماه، رونمایی خواهیم داشت و عرضه خواهد شد.»
او در پاسخ به این پرسش که اساسا علاقه مند به نوشتن چه آثاری است و تا کنون آثارش چه بازخوردهایی میان مخاطبان داشته ؟ گفت:« بسیار به تاریخ، معماری و ادبیات علاقه مندم و کتاب هایی که تاکنون نوشته ام و در آینده خواهم نوشت، در این سه محور خواهد بود. تاریخ، مانند پدری است با انبوهی تجربه و ما، به سان فرزندانش. “ملتی که تاریخ خود را نداند، محکوم به تکرار خواهد بود”. من در کتاب هایی که تاکنون نوشته ام، تلاش کرده ام ماوقع تاریخ را به گونه ای روان و جذاب، برای خواننده روایت کنم و خدا را شکر استقبال خوبی هم شده و بازخوردها، عمدتا مثبت بوده.»